گزارشی از اولین کارهای انجام شده در زمینه نیازسنجی پژوهشی در حوزههای علمیه در مصاحبه با حجتالاسلام والمسلمین احمد رضوانفر
آنچه پیش رو دارید گزارش مختصری از چگونگی پژوهش و چاپ کتاب «اولویتهای پژوهشی دستگاههای علمی ـ اجرایی در حوزه دین» است که در مصاحبه با آقای رضوان فر مطرح شده است. ایشان در بیان ضرورت نیازسنجی، نیازسنجی را مقدمه و راه صحیح رسیدن به هدف واقعی میدانند. نیازسنجی مبتنی بر دو روش دانشی و تقاضامحور است. فرهنگسازی برای بحث نیازسنجی در حوزه و جهت دادن به پایاننامههای حوزوی و دروس خارج در راستای نیازهای واقعی جامعه را میتوان از جمله فواید این کار برشمرد. ایشان وجود یک ساختار در فرایند نیازسنجی را برای مشارکت طلّاب که با بطن جامعه در ارتباطند جهت شناسایی نیازهای واقعی جامعه ضروری میدانند.
رهنامه: معاونت پژوهش کتابی باعنوان «اولویتهای پژوهشی دستگاه های علمی ـ اجرایی؛ در حوزه دین» منتشر کرده است؛ همچنین مطلع شدیم در خصوص شناسایی نیازهای فقهی نیز کارهایی در معاونت انجام شده است؛ با توجه به اینکه این کتاب، اولین کار در حوزههای علمیه است و کار نیازسنجی فقهی هم کار بدیعی است قصد کردیم گزارشی از آنها را در نشریه چاپ کنیم. در ابتدا بفرمایید چه ضرورتی داشت كه این كار را پیگیری كردید و این کار چه مراحلی را گذرانده و از كجا این بحث را آغاز كردید؟ و به چه نحوی تا انتها ادامه داشت؟
با تشكر از نشریه رهنامه برای پیگیری این مسأله. پاسخ این سئوال به یك مقدمهای نیاز دارد. در برنامهریزی، اولین چیزی كه باید مشخص شود، هدف است. پس از تعیین هدف نوبت به راه و روش رسیدن به هدف میرسد. اما سؤال اصلی این است که از چه راهی و چگونه میتوان آن هدف را بدست آورد؟ این یك سؤال مهمی است كه با چه معیار و ضابطههایی هدف یا اهداف مشخص میشود؟ اگر هدف، غلط و اشتباه تعیین شود، هر قدر برای رسیدن به آن سرمایهگذاری شود به علّت جهتگیری غلط، هر لحظه از آن هدف دورتر میشویم. بنابراین بحث از اینجا آغاز میشود که برای خوب مشخص کردن اهداف باید نیازسنجی داشته باشیم. اگر نیازها را نشناسیم، بالطبع هدف را نخواهیم شناخت و در حقیقت از همین نکته، ضرورت نیازسنجی اثبات میگردد. نیازسنجی یك اصطلاح است كه از دو قسمت عمده تشكیل شده است: اوّل، شناسایی دقیق نیازها و دوّم، اولویتگذاری نیازها با شاخصهای معین. اگر این دو كار انجام شود، اصطلاحاً میگویند نیازسنجی صورت گرفته است. در كشور ما نیازسنجی آموزشی، سابقه خوبی دارد؛ در نیازسنجی آموزشی، نیازهای آموزشی اعم از نیازهای دانشی، مهارتی و غیره، شناسایی و اولویتگذاری میشود. مثلاً فرض كنید آموزش و پرورش قصد تربیت دبیرِ زبانِ عربی دارد، آنها نیازسنجی میكنند كه این دبیر باید چه تواناییهای دانشی، مهارتی و حتی انگیزشی داشته باشد، بعد از شناسایی و اولویتگذاری مواد آموزشی، برنامهریزی میکنند.
رهنامه: آیا در نیازسنجی، نگرش و عقیده ما مؤثر است؟ آیا جهانبینی در تشخیص نیاز دخیل است یا اینكه نیازسنجی خودش مبدأ است؟
استاد: ممكن است كه دیدگاههای مختلف در بحث نیاز تأثیر بگذارد، دیدگاه الهی یا دیدگاه الحادی در گستره نیاز تاثیر دارد ولی آنها یك بحثهای بنیادین دیگری است. مثلاً از دیدگاه اسلام، انسان دارای روح است بنابراین ممكن است یك سری نیازهای معنوی هم برای او تعریف شود ولی كسی كه انسان را صرفاً یك موجود مادّی میداند اساساً به نیازهای معنوی اهتمامی ندارد. اما آنها یك مباحث و مبانی فلسفی دارد كه باید در جای خودش بحث شود. شخصی آمریكایی به نام «مازلو» در این زمینه كارهایی انجام داده و با دیدگاههای خود، نیازها را دستهبندی كرده است.
رهنامه: لطفا در مورد کتاب «اولویتهای پژوهشی» و سیر شکلگیری آن توضیح دهید.
استاد: برای ورود معاونت پژوهش به این مباحث، فعالیتهایی انجام شد. 1ـ برگزاری اولین كارگاه نیازسنجی پژوهشی كه در آن، مبانی و مدلهای نیازسنجی مورد بررسی قرارگرفت 2ـ از جمله پیشنیازها که در سال 86 تعریف شد، شناسایی اولویتهای پژوهشی دستگاههای علمی-اجرایی کشور بود. زیرا تا ندانیم که اولویت دستگاههای اجرایی چیست، در ورود به نیازسنجی هیچ تصویر شفافی نخواهیم داشت. بر همین اساس، پروژه کتاب اولویتهای پژوهشی تعریف شد كه به دست آوردن اطلاعاتش هم خیلی سخت بود ولی به هر حال با سختکوشی و همكاری و جلسات متعدد با دوستان معاونت پژوهش، این کار به سرانجام رسید و این كتاب تولید شد. اما بعدها بحث «نیازسنجی فقه» مطرح شد.
رهنامه: هدف این طرح چه بود؟
استاد: این كتاب یك مقدمهسازی برای بحث نیازسنجی بود. چون فرهنگ نیازسنجی به این شکل در حوزه نبوده است؛ هرچند علمای بزرگِ حوزه، همیشه کارهای خود را با نوعی شناسایی نیاز برنامهریزی میکردند.مصداق این موضوع حضرت امام در طرح بحث ولایت فقیه است و یا آن اولویتشناسی که علامه طباطبایی در طرح مباحث فلسفی و قرآنی انجام داد و براساس آن، فعالیتهای علمی خود را برنامهریزی کرد.
نيازسنجي يك اصطلاح است كه از دو قسمت عمده تشكيل شده است: اوّل، شناساييِ دقيق نيازها و دوّم، اولويتگذاري نيازها با شاخصهاي معين.
در حوزه، ما الآن یك اداره نیازسنجی داریم خیلی جاهای دیگر چنین ادارهای را ندارند، بنابراین بعدها برای اینكه یك مقدار كار، اهمیت خودش را بیشتر نشان دهد، پیشنهاد شد كه نیازسنجی پژوهشی فقه ـ با توجه به اینكه كار حوزه بیشتر فقه است ـ صورت بگیرد و یکی دیگر از اهداف نیازسنجی فقهی، كمك به جهت دادن پایاننامههای سطح چهار حوزه بود كه عزیزانی كه میخواهند پایاننامه بنویسند، پایان نامههایی بنویسند كه ناظر به نیازها باشد. دوم اینکه برای نیازسنجیهای بعد، الگو ایجاد شود. این كار دوم عملاً نتیجه داد یعنی الآن در معاونت پژوهش بیش از ده طرح نیازسنجی در حیطههای مختلف تعریف شده است در زمینههای مختلف مانند علم اصول، علوم تربیتی، اقتصاد و … و همهاش نتیجه همین كاری بود كه شروع شده است. الآن انجمنهای علمی حوزه نیز بحث نیازسنجی پژوهشی را دنبال میكنند.
رهنامه: برای شناخت نیازها چه مراحلی را باید طی كرد و از كجا باید شروع كرد؟
استاد: در كتابهای علمی، معمولاً روشهای مختلفی ذكر شده است ولی ما فعلاً دو روش عمده را برای این بحث تعریف کردهایم. یكی بحث دانش و دیگری هم بحث تقاضاست. یعنی ما میتوانیم در بحث دانشِ فقه، نزد كسانی كه درگیر با دانش فقهاند و در دانش فقه متخصصاند، برویم و از آنها بپرسیم که چه مسائلی در فقه هنوز خوب واكاوی نشده است و باید به آن پرداخت. مثلاً ممكن است بگویند كه ما هنوز در مسائل بانكی، خوب كار نكردیم. از این راه نیازها را تشخیص میدهیم و اولویتگذاری میکنیم؛ این یکی از راهها و روشهاست.
رهنامه: با سؤال، نیازها را احصاء میکنید؟
استاد: به روش سؤال صورت میپذیرد ولی به صورتهای دیگر هم میتوان مطرح كرد. مثلاً مصاحبه انجام میگیرد یا اصطلاحاً از روش «دِلفی» استفاده میشود. اما در روش تقاضامحور، باید سراغ متقاضی رفت؛ باید دید در جامعه چه تقاضاها و كمبودهای فقهی احساس میشود. مثلاً وزارت خارجه چه نیازهایی در بحثهای فقهی دارد یا بهزیستی فرضاً چه تقاضاهایی دارد. نیروی انتظامی چه مشكلات فقهی دارد. این را اصطلاحاً روش تقاضامحور میگوییم.
بنابراین در بحث نیازسنجی فقهی هم از روش دانشی و هم از روش تقاضامحور استفاده كردیم. پرسشنامههایی تدوین شد و برای اساتید حوزه و همچنین برای وزارتخانهها و سازمانها فرستاده شد و سپس جوابها، مورد بررسی قرار گرفت.
رهنامه: جمعبندی اینها به چه نحوی بوده است؟
استاد: جمعبندی اینها كار مشكلی بود، با اینكه ما از قبل سؤالات را مطرح كرده بودیم و قالب داده بودیم ولی بعضی از عزیزان به صورت آزاد پاسخ دادند و انشاءها و بیانها مختلف و متفاوت بود. یك كارگروه تشكیل شد و تمام گفتارها را یكسانسازی كرد. این كارگروه چهار، پنج نفر از اساتید فقه حوزه بودند و وقت گذاشتند و تك تك این عناوین را با یك دستورالعمل خاص، یکسانسازی کردند. بعد از یكسانسازی كردن عناوین، بحث شد كه اینها در چه قالبی ریخته شود. بحثهای متفاوتی شد و دو سه قالب مطرح شد. با توجه به قالب نهایی به این نتیجه رسیدیم كه بر اساس كتاب شرایع موضوعات را در چهار باب اصلی عبادات، عقود، ایقاعات و احكام، دستهبندی کنیم و در كنار آن چهار عنوان نیز ناگزیر شدیم كه دو عنوان دیگر را نیز مطرح كنیم، یكی فلسفه فقه و دیگری قواعد فقه، تا الآن هم فكر میكنم بیش از دو هزار عنوان پژوهشی استخراج شده است.
رهنامه: آیا این عناوین به مجامع علمی ارائه شده است؟
استاد: نتایج این کار تا آخر سال به صورت یك كتاب و یا گزارش ارائه خواهد شد.
رهنامه: چند مثال از موضوعات بدست آمده را بیان میفرمائید؟
به عنوان نمونه، ازدواج با غیرمسلمان در آراء فقها، یا ازدواج و طلاق غیرحضوری، حدود اطاعت از والدین از منظر فقها، ازدواج موقت در بوته نقد، مسائل مستحدثه در مورد نانو تکنولوژی، شبیهسازی و… اینها عناوینی است كه در این بحثها آمده است. همچنین مسائلی که در بحثهایی مثل صید و ذباحه یا طبابت از جمله چیستی تلقیح مصنوعی و احکام شرعی و حقوقی آن، مطرح است. حكم تغییر جنسیت و پیامدهای شرعی و حقوقی آن. كه در گزارش نهایی كه به صورت كتاب خواهد آمد همه این عناوین كمك میكند به بحث پایان نامهها، حداقلش این است كه برای نیازسنجی، فرهنگسازی میشود.
علاوه بر فرهنگسازي، يکي از اهداف اين کار جهتدهي به پاياننامههاي حوزوي نيز بوده است و در مرحله بعد ميتواند به جهتدهي درسهاي خارج كمك كند .
رهنامه: مشكلات این کار را بفرمایید.
چون این بحث كار جدیدی بود، با مشکلاتی مواجه بودیم از جمله جدی نگرفتن و عدم اهتمام مسئولان حوزوی و همچنین مشكلات اداری، به هر حال نامهنگاریها و دریافت پاسخ تا حدودی طرح را با مشكل مواجه كرده بود و به نظر بنده، عدمِ سرمایهگذاری مفید برای این كار نیز جزو مشکلات بوده است.
رهنامه: آیا برای پاسخ دادن به این نیازها هم فكری شده است یا صرفاً همین فرهنگسازی بوده است؟
استاد: علاوه بر فرهنگسازی، یکی از اهداف این کار جهتدهی به پایاننامههای حوزوی نیز بوده است و در مرحله بعد میتواند به جهتدهی درسهای خارج كمك كند یعنی بر اساس نیاز جامعه اسلامی درسها و پایان نامهها تنظیم شود ولی اینكه نیازها را چه كسی باید پاسخ دهد، علیالقاعده این دیگر مربوط به معاونت پژوهش در این مرحله نیست، باید معاونت آموزش و قسمتهای دیگر بیایند و اینها را به صورت پایاننامه و كنفرانس و یا پروژه تعریف بكنند و درصدد پاسخ باشند.
رهنامه: مگر این كار مختص معاونت پژوهش نیست؟
استاد: نه، معاون پژوهش كار ستادی میكند و کار صفی انجام نمیدهد.
رهنامه: اگر فكر میكنید نكتهای لازم است تا طلبهها هم ترغیب شوند به اینكه با توجه به فضای موجود، به امر نیازسنجی توجه پیدا كنند و همچنین اگر توصیهای دارید بفرمایید.
استاد: به نظرم طلبهها در فرآیند نیازسنجی میتوانند كمك كنند ولی این بحث، نیاز به یك ساختاری دارد. طلبهها میروند در بطن جامعه و نیازهای مردم را میبینند باید آنها را به نظام نیازسنج حوزه منتقل كنند و اگر یك ستادی در معاونت پژوهش تشكیل شود تا نظرات متفاوت را از قسمتهای مختلفی كه طلبهها میروند حال، چه در مسافرتهای تبلیغی و چه در جایگاههایی كه در ادارات مختلف دارند، جمعآوری کند و اینها را هر ساله به صورت منظم گزارش بدهند، اینگونه میتوانند به صورت یك بازوی كمكی معاونت پژوهش باشند تا این امکان را فراهم سازند که نیازهای واقعی جامعه را شناسایی كنند. با تشکر. الحمدلله رب العالمین.