شما اینجا هستید: رهنامه پژوهش » ش 25 و 26 » استشراق و قرآن در گفت و گو با محمدجواد اسکندرلو

این مصاحبه مباحثی را پیرامون شرق‌شناسان و مطالعات و مکتوبات آنان پیرامون قرآن کریم ارائه می­دهد. از جمله به ورود مستشرقان در دو زمینه تفسیر قرآن و علوم قرآنی و دایرة ­المعارف‌هایی که پیرامون قرآن توسط آنها نوشته شده و بحث‌های پیرامون آن را بیان می‌نماید. در ادامه هدف بسیاری از مستشرقان را نه خدمت به قرآن بلکه مبارزه و یافتن اشکال می‌دانند و کارهای مستشرقان را هرچند از جهت تولید محتوای جدید خالی از ارائه معارف جدید دانسته‌اند ولی نکات مثبت مقالات و کتب مستشرقان را رو‌ش­های جدید طرح مسایل دانسته‌ است. در پایان کتبی که برای مطالعه در زمینه استشراق برای طلاب مفید می‌دانند معرفی می‌نمایند.         

رهنامه: موضوع مصاحبه استشراق است. استشراق به چه معناست و چه اهمیتی دارد و چرا در مباحث قرآنی باید به آن بپردازیم؟

استاد: چند سالی است که درسی به نام قرآن و مستشرقان از طرف آموزش حوزه‌های علمیه تصویب شده است. حداقل دو واحد در رشته‌های مختلف به‌ خصوص در رشته‌های معارف اسلامی تدریس می‌شود و همچنین بسیاری از دانشگاه‌ها در سراسر کشور در شاخه‌های مختلف الهیات و معارف اسلامی، مخصوصاً رشته علوم قرآن این درس تثبیت شده و تدریس می‌شود. اولاً اشتباهی در نامگذاری این درس وجود دارد و آن مربوط می‌شود به تقدم و تأخر دو واژه قرآن و مستشرقان؛ چون وقتی گفته می‌شود قرآن و مستشرقان کلمه قرآن مقدم می‌شود و این غلط مشهور است؛ به این دلیل که مقدم‌ شدن قرآن به این معنا خواهد بود که آیاتی در قرآن در مورد مستشرقان و خاورشناسان وجود دارد و قرار است آنها را بررسی کنیم؛ در حالی که باید بگوییم مستشرقان و قرآن؛ یعنی قرار است نظر مستشرقان را درباره قرآن بررسی کنیم. نکته دوم این است که استشراق که اصطلاحاً به معنای شرق‌شناسی و خاورشناسی است، یک معنای عام دارد و یک معنای خاص. شرق‌شناسی در معنای عامش یعنی تحقیقاتی که خاورشناسان درباره مسلمانانی که در مشرق‌زمین زندگی می‌کنند انجام می‌دهند، ممکن است این تحقیقات درباره تاریخ، تمدن، فکر، جغرافیا، زبان و پیشینه آنان و حتی معادنی باشد که آنجا وجود دارد. اما شرق‌شناسی به معنای خاص، دیدگاه خاورشناسان یا مستشرقان درباره اسلام است. معنای اخصی هم وجود دارد که قرآن‌پژوهی است. اگر نگوییم قرآن‌پژوهی، بلکه مطلق اسلام را در نظر بگیریم، چنین است که بعضی از خاورشناسان در خصوص تاریخ اسلام مطالعه کرده‌اند، بعضی درباره احادیث اسلام، بعضی دیگر درباره سنت پیغمبر و برخی دیگر درباره مسائلی چون کلام اسلامی و فلسفه اسلامی. اما آنچه در درس «مستشرقان و قرآن»، مد‌نظر است و پیگیری می‌شود، صرفاً آن دسته از پژوهش‌هایی است که خاورشناسان در خصوص قرآن ارائه کرده‌اند.

در اینجا این نکته قابل تذکر است که ما صرف‌نظر از دیدگاه و تحقیقات مستشرقان، اصطلاح معارف قرآن و اصطلاح علوم قرآن داریم. معارف یا تفسیر قرآن با نگرش درونی به قرآن به دست می‌آید؛ یعنی قرآن کریم را باز می‌کنیم و از اول تا آخر، سوره به سوره و آیه به آیه آن را بررسی می‌کنیم که خداوند تعالی چه نکاتی برای تربیت و هدایت بشر فرستاده است؛ اما علوم قرآن با نگرش بیرونی به قرآن به دست می‌آید؛ یعنی قرآن کریم را به دست بگیریم و بگوییم این مجموعه کتاب آسمانی کی نازل شده و چند بار نازل شده است، آیا تحریف شده است یا خیر و به دست چه کسانی، ادله طرفین این دعوا چیست، آیا قرآن معجزه است، ابعاد و وجوه اعجاز کدام است، مراد از محکم و متشابه چیست، علل وجود متشابه در قرآن چیست، نسخ و وجوه و نظایر و مباحثی از این دست.

بحث و بررسی این سلسله مسائل کلی را اصطلاحاً علوم قرآن می‌گوییم که مقدمه و زمینه ورود به تفسیر است. هر مفسری نیاز دارد قبل از تفسیر قرآن کریم به این سلسله مباحث برون‌قرآنی بپردازد.

مستشرقان در هر دو عرصه (تفسیر و علوم قرآنی) وارد شده‌اند. در دائرة المعارف اسلام که قدمت بیشتری دارد و در سیزده جلد چاپ شده است، بیشتر وارد مباحث کلی معارف قرآن شده‌اند؛ اما در دهه اخیر دائرة المعارفی به نام دائرة المعارف قرآن لایدن چاپ شده است که مربوط به مؤسسه بریل هلند است. سر ویراستار این دائرة المعارف خانمی امریکای به نام مک اولیف است. ایشان با محققان قرآن‌پژوه اعم از مسلمان و یهودی و مسیحی تماس گرفت و از آنان در این پروژه درخواست همکاری کرد. درباره اسلام، دین، اخلاق و فلسفه دائرة المعارف وجود داشت؛ اما جای دائرة المعارفی که ویژه مطالعات قرآنی باشد، خالی بود. نمی‌توانیم ادعا بکنیم که این خانم از مستشرقان متعصب است یا فرض کنیم عامل اسرائیل و صهیونیست‌ها است یا بگوییم محب قرآن بوده و خواسته قرآن را ترویج کند، بلکه به نظر می‌رسد در عالم تحقیقات جای این تحقیق خالی بوده و مشتری زیادی هم داشته است و همین باعث می‌شود این خانم چنین تصمیمی بگیرد و بالأخره بعد از چند سال موفق می‌شود با هیئت تحریریه‌ای از سراسر دنیا،encyclopedia of quran، با نام مخفف EQ را در پنج جلد تألیف کند که جلد ششم فهرست موضوعی است. این دائرة المعارف هزار مدخل دارد که 750 تایش تقریباً استقلالی‌اند و مطلب و مقاله دارند. حدود 250 مدخل هم ارجاعی هستند. تا کنون سه جلد از این دائرة المعارف را مؤسسه انتشارات حکمت و فلسفه ایران در تهران به فارسی ترجمه کرده و به‌زودی جلد چهارمش هم ترجمه می‌شود. ولی متاسفانه بدون نقد است. گرچه گهگاهی نقدی اختصاری و اجمالی به دیدگاه مستشرقان در پاورقی نوشته شده است؛ ولی عموماً بدون نقد است. چند سال پیش بعضی از محققان حوزه به انتشارات حکمت تذکر داده بودند که این دائرة المعارف به دلیل اینکه دیدگاه مستشرقان را درباره قرآن بیان می‌کند، بعضی از مقالاتش مملو از شبهات قرآنی است و بهتر است با پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی قم یا جامعه­المصطفی و جاهای دیگر همکاری علمی داشته باشید، به­گونه‌ای که تک‌تک این مقالات با پاسخ و نقد بیاید که متأسفانه این‌طور نشد؛ البته دوفصلنامه‌ای به نام قرآن‌پژوهی خاورشناسان داریم که ابتدا اسمش قرآن و مستشرقان بود و الان علمی و ترویجی هم شده است. در این مجله که تا کنون نزدیک به 20 شماره از آن چاپ شده است، حدود یک‌پنجم از مقالات دائرة المعارف قرآن را محققان قرآن‌پژوه حوزوی و دانشگاهی نقد کرده‌اند. افرادی که علاقه‌مند به مباحث استشراق مخصوصاً قرآن و خاورشناسان هستند، می‌توانند به این مجله که مرکز تحقیقات قرآن کریم المهدی چاپ می‌کند مراجعه کنند و پیگیر نظر مستشرقان باشند.

در دائرة المعارف قرآن لایدن ما با هر دو عرصه قرآن‌پژوهی مواجه می‌شویم. این دائرة المعارف هم مباحث بسیار زیادی درباره معارف قرآن دارد، همچون زن از نگاه قرآن، حقوق و جامعه و سیاست از نگاه قرآن، حکومت از نگاه قرآن و هم مباحثی مختلف در علوم قرآنی را شامل می‌شود، مباحثی چون اعجاز قرآن، تحریف، ناسخ و منسوخ، محکم و متشابه. یکی از امتیازات دائرة المعارف قرآن لایدن این است که برای اولین بار به آثار علمای شیعه مثل التمهید فی العلوم القرآن مرحوم آیت‌الله معرفت یا تفسیر المیزان مرحوم علامه طباطبایی ارجاع می‌دهد؛ در صورتی که قبل از انقلاب یا مثلاً در دائرة المعارف‌هایی که قبل از دائرة المعارف قرآن تدوین شده بودند، مطلقاً ارجاعی به تفسیر یا مباحث علوم قرآن علمای شیعه و علمای ایران یا علمای شیعه حتی در کشورهای دیگر نمی‌شد؛ یعنی اینها اسلام را فقط در قالب دیدگاه اهل سنت می‌شناختند. الان خیلی‌ها هنوز هم چنین کار می‌کنند.

معارف یا تفسیر قرآن با نگرش درونی به قرآن به دست می‌آید؛ یعنی قرآن کریم را باز می‌کنیم و از اول تا آخر، سوره به سوره و آیه به آیه آن را بررسی می‌کنیم که خداوند تعالی چه نکاتی برای تربیت و هدایت بشر فرستاده است؛ اما علوم قرآن با نگرش بیرونی به قرآن به دست می‌آید.

داشتیم اصطلاح استشراق را معنا می‌کردیم که استشراق به معنای عام کلمه بررسی همه جوانب زندگی مسلمانان در کشورهای شرق و مشرق است. اما استشراق به معنای خاصش می‌شود اسلام‌شناسی و معنای اخصش می‌شود قرآن‌پژوهی. اهمیت پرداختن به این موضوع این است که بسیاری از مستشرقان به صورت غیرمستقیم شبهاتی در مباحثشان القا می‌کنند. شاید تا صد سال پیش، غربیان به صورت علنی با قرآن و اسلام و دیدگاه‌های مسلمانان مبارزه می‌کردند؛ اما به این سیاست کلان رسیدند که امروزه دیگر مبارزه مستقیم در مسائل فکری و عقیدتی کارساز نیست. پس دست به تألیف آثاری چون دائرة المعارف قرآن زدند مثل تاریخ قرآن نولدکه. اولین بار توسط مستشرقان کتاب تاریخ قرآن نوشته شد. مرحوم ابوعبدالله زنجانی هم تاریخ قرآن نوشته بود که به این گستردگی نبود. کتابی با موضوع تاریخ قرآن به گستردگی کتاب تئودور نولدکه سابقه نداشت. بعد هم دائرة المعارف قرآن را تألیف کردند. در ابتدا به نظر می‌رسد اسلام و قرآن را ترویج می‌کنند؛ اما هدف این نیست. در حوزه ترجمه‌های قرآن کریم، برخی از مستشرقان در مقدمه ترجمه‌شان، به همکارانشان و دیگر مستشرقان اعتراض کرده‌اند چرا از قرآن و اسلام حمایت می‌کنید و آن را ترویج می‌دهید. گفتند نه، ما هدفمان این است که نقطه ضعف پیدا کنیم و اشکالات ادبی و تناقض محتوایی میان آیات قرآن را نشان بدهیم. در رأس این افراد، یوسف درّه ‌حداد است که بیست سال زحمت کشید و کتاب القرآن و الکتاب نوشت. مرادش از کتاب، تورات است. ادعا کرده است که قرآن هیچ‌گونه استقلالی در وحیانیت ندارد، بلکه هر‌چه دارد از تورات گرفته است، جز اینکه محمد بن‌عبدالله(صلی الله علیه و آله) هر آنچه به زبان عبری بر موسی بن‌عمران نازل شده بود، به زبان عربی برگرداند و چیزهایی به آن افزود یا از آن کم کرد. بنابراین خود مستشرقان تصریح کرده‌اند که هدفشان از دائرة‌المعارف‌نویسی یا تألیف درباره اسلام و قرآن، خدمت نبوده و نیست. آنچه گفتیم به لحاظ اهمیت این مسئله بود.

بسیاری از مقالات و کتاب‌های مستشرقان نکته مثبت هم دارند و آن به لحاظ روش است. آنان در کارهایشان تفحص خوبی کرده‌اند و به شیوه‌های جدیدی، آثار و نظرات مسلمانان و مفسران اسلامی را مطرح کرده‌اند. ما از شیوه صوری و ظاهری و ساختاری و طرح تحقیقشان که متدولوژی است، می‌توانیم استفاده مثبت کنیم. آقای دکتر محمدحسن زمانی  اولین کسی بودند که در کشور رساله دکترای ایشان درباره قرآن و مستشرقان بود. رساله ایشان در دو جلد چاپ و منبع درسی شده است. جلد اول در مورد کلیات استشراق و جلد دوم درباره قرآن‌پژوهی مستشرقان است و تحت عنوان مستشرقان و قرآن چاپ شده است. ایشان در این کتاب تذکر داده‌اند که یکی از امتیازات بررسی نظرهای مستشرقان در قرآن‌پژوهی، آشنایی با مستشرقان منصف است که به ‌شدت از اسلام و قرآن و تمدن اسلامی دفاع کرده‌اند. این مستشرقان هرچند در اقلیت‌اند، انگشت‌شمار هم نیستند.

رهنامه: آیا این مستشرقان با کارهایی که انجام داده‌اند، معارف جدیدی برای ما تولید کرده‌اند یا نه؟

استاد: تا آنجایی که من اطلاع پیدا کردم خیر. در حدود پنج ـ شش سال پیش وقتی با پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی همکاری می‌کردیم. فقط جلد اول دائرة المعارف قرآن لایدن چاپ شده بود. حدود هفتاد مدخلش را به صورت اجمالی و اگر تعداد صفحاتش کم بود، به صورت تفصیلی ترجمه کردم و برای نوشتن نقد و مقاله در اختیار محققان گذاشتم. بعداً هم کتاب آقای دکتر زمانی و موارد دیگر را تدریس کردم و جزوه‌ای که خودم تهیه کردم. در این موارد به هیچ نکته جدیدی که علما  و متکلمان و مفسران ما کشف نکرده باشند، برنخوردم؛ البته ممکن است به بیان و زبان دیگری و به قلم جدیدی و با مثال‌های زیبا آن معارف را گسترش داده باشند؛ اما به این نمی‌شود گفت معرفت یا شناخت جدیدی از اسلام ارائه کرده‌اند. مستشرقان نه تنها معارف جدیدی ارائه نکرده‌اند، بلکه شبهاتی که از صدر اسلام در مورد تناقضات قرآن و غیره مطرح بوده، به شکل و شمایل جدید و با زبان روز و مثال‌های جدید، مطرح کرده‌اند یا شبهات جدیدی نیز به آنها افزوده‌اند.

بسیاری از مقالات و کتاب‌های مستشرقان نکته مثبت هم دارند و آن به لحاظ روش است. آنان در کارهایشان تفحص خوبی کرده‌اند و به شیوه‌های جدیدی، آثار و نظرات مسلمانان و مفسران اسلامی را مطرح کرده‌اند.

رهنامه: اگر کتابی در زمینه استشراق برای طلاب مفید می‌دانید معرفی کنید.

استاد: اولاً همین دو جلد کتاب آقای دکتر محمدحسن زمانی که معاونت محترم بین‌الملل حوزه علمیه چاپ کرده، برای طلاب خیلی مفید است. مؤلف در جلد اول این کتاب در مورد کلیات استشراق، مراکز آنها، اهدافشان، عرصه‌هایی که کار کرده‌اند، انگیزه‌هایشان، خدمات و خیانت‌هایشان بحث کرده و در جلد دوم مواردی از قرآن‌پژوهی مستشرقان را آورده است. این کتاب به صورت عمومی قابل استفاده است. موضوع رساله دکترای خودم که در دانشگاه قم دفاع کردم، تاریخ‌گذاری قرآن از نگاه مستشرقان است. تاریخ‌گذاری دانشی است که به تعیین تاریخ نزول آیات و سوره‌های قرآن می‌پردازد؛ یعنی در مورد مکی و مدنی‌ بودن آیات و سوره‌های قرآن و تقدم و تأخر سوره‌ها بر حسب ترتیب نزول قضاوت می‌کند. این رساله را بعداً مرکز تحقیقات قرآن کریم المهدی، چاپ کرد. آرتور جفری هم یک کتاب درباره واژگان دخیل دارد که در آنجا ادعا کرده است بسیاری از کلمات قرآن بیگانه‌اند و اصالتاً عربی نیستند؛ البته مقدار زیادی اغراق‌گویی کرده است. این کتاب به فارسی ترجمه شده است. یکی از دوستان، آقای دکتر رضایی الان عضو هیئت علمی دانشگاه پردیس قم است. چند سال پیش در تربیت مدرس قم، رساله دکترایش نقد و ترجمه collection of the quran، اثر جان برتون بود. این رساله را ظاهراً دارالحدیث، دانشکده حدیث قم چاپ کرده است. این کتاب هم می‌تواند بسیار مفید باشد. در قالب مقالات بهترین نشریه در این زمینه، قرآن‌پژوهی خاورشناسان است که بیست شماره آن چاپ شده است. یک نشریه دیگر به نام قرآن و علم وجود دارد که بسیاری از مقالات آن بررسی دیدگاه مستشرقان است.

پاسخ دهید: