گزارشی از فعالیت های مرکز فقهی ائمه اطهار در زمینه درس خارج
پس از اینکه مشخص شد موضوع این شماره نشریه، درباره درس خارج است، تصمیم گرفتیم که افزون بر آشنایی با دروس خارجی، که در حوزه برگزار میشود، درباره مراکز یا مؤسساتی که درباره درس خارج فعالیت دارند، گزارشی تهیه کنیم.
از این جهت سراغ مرکز فقهی ائمه اطهار (ع) رفتیم که یکی از مراکز تخصصی فقه اهلبیت (ع) است و با مسئول آموزش درس خارج آن مرکز، حجتالاسلام والمسلمین جناب آقای جزایری، گفتوگو کردیم. آنچه در ادامه میآید، گزارشی از فعالیتهای درس خارج مرکز فقهی ائمه اطهار، از زبان آقای جزایری است که درباره ضرورت پرداختن مرکز به مقوله درس خارج و شیوهها و برنامههای کنونی درس خارج در مرکز است.
با تشکر از دوستان نشریه رهنامه. بنده در ابتدا مقدمهای عرض میکنم، سپس سراغ اصل مطلب میروم. مرکز فقهی ائمه اطهار (ع) در چند مقوله، فعالیت آموزشی و پژوهشی دارد. یکی در حوزه مباحث اعتقادات، کلام، مهدویت و شبهات مربوط به امام عصر (عج) و مباحث وهابیت که این بخش دارای گروه مستقلی است که در این زمینهها فعالیت میکنند. بخش دیگر فعالیتهای آموزشی و پژوهشی مرکز، در زمینه قرآن است که در این عرصه، به برگزاری دورههای مستقل تفسیر قرآن و علوم مرتبط با قرآن، اعم از آیات الاحکام، تفسیر موضوعی، تفسیر ترتیبی، تاریخ قرآن و امثال ذلک میپردازند که این بخش نیز دارای گروه جداگانهای است، اما حیطه سوم، بخش فقه و اصول، در دو مرحله دوره سطوح عالی و دوره خارج است.
در دوره خارج، مرکز قصد نداشته است کاری نو که مسبوق به سابقه نباشد، انجام دهد، بلکه اعتقاد همکاران در مرکز این است که شیوه کار در درس خارج، بازگشت به همان سنتهای حسنه حوزوی، البته با استفاده از ابزارهای جدید و با استفاده از تجارب جدید باشد، ولی محور همان اصولی است که از دیرباز بر نظام آموزشی حوزه حاکم بوده است. از جمله مسائلی که در این زمینه مورد توجه مرکز است، این است که کلاسهای آموزشی، باید کلاسهایی باشند که طلبهها قبل از حضور، به طور کامل درباره آن موضوع بحث و مطالعه کرده، و در کلاس، مجال گفتوگوی جدی با استاد را داشته باشند و زمینه نقد و بررسی در کلاسها وجود داشته باشد. در این مرکز، بحث تقریرنویسی و توجه به تحقیقات و پژوهشهای عمیق و به دور از تقلید و همراه با تتبع و حریت، البته با رعایت ضوابط و چارچوبها، نه حریت بدون ضابطه و معیار، مورد تأکید است. در واقع میتوان گفت که در این مرکز، درس خارج بازگشتی به همان اصول و ضوابط حاکم بر نظام حوزوی است، البته با بهرهگیری از الگوها و روشها و شیوههای به روز و جدید، اما با توجه به اینکه یکی از کارکردهای اصلی حوزه، بحث فقه به معنای عام است، احساس شد در این زمینه کاستیهایی وجود دارد. مخصوصاً که مرحوم آیتالله العظمی فاضل، به این نتیجه رسیدند که با وجود اینکه ممکن است بیرون از حوزه چنین تصوری باشد که حوزه در بحث فقه و فقاهت، پر و کامل شده است و دیگر مجالی برای بحث ندارد، ولی در واقع مطلب این است که بعد از استقرار نظام مقدس جمهوری اسلامی و طرح سؤالات و شبهات جدید، ضرورت اینکه گروهی از فضلای با استعداد به طور عمیق در مباحث فقهی، ممحض شوند و بتوانند در آینده پاسخگوی نیازهای فقهی جهان اسلام باشند، احساس میشد. لذا این مجموعه با این هدف مقدس، راهاندازی شد.
به نکته دیگری نیز در این زمینه میتوان اشاره کرد و آن اینکه مرحوم امام و مراجع دیگر، کما اینکه مقام معظم رهبری هم قطعاً اینچنین هستند که نگاه وسیعی دارند و تنها افق حال را نمیبینند، بلکه به افق آینده نیز نظر دارند، حاجت و نیاز به کارهای عمیق فقهی و کارهای پایهای و بنیادی در فقه را به نوعی احساس کردند و در همین زمینه مرحوم امام و دیگران به مرحوم آقای فاضل توصیه کردند که به مباحث فقهی در حوزه، تأکید بیشتری شود. ممکن است این مطلب هم یکی از عوامل اثرگذار در ایده راهاندازی مرکز فقهی باشد.
درباره تاریخچه فعالیتهای درس خارج این مرکز باید بگویم که بحث درس خارج از سال 73 آغاز شد. دوستانی که ابتدا میآمدند، افرادی بودند که شش سال سابقه درس خارج حوزه را داشتند و بعد جذب مجموعه میشدند. در اینجا نیز یک دوره پنجساله آموزش پژوهشمحور و یک سال هم برای پایاننامه، وقت میگذاشتند که در مجموع دورهای شش ساله طی میشد. البته در چند سال اخیر به جهاتی از دو گروه جذب نیرو داریم؛ دوستانی که شش سال درس خارج را گذراندند و دوستانی که دوره سطح را با موفقیت به اتمام رساندند، که شاید الآن اکثریت داوطلبان ورودی از همین گروه دوم هستند، که تازه وارد مجموعه درس خارج شدهاند و به طور طبیعی از سال 73 تا امروز، جمعی از دوستان دوره آموزشی را به اتمام رساندهاند. حتی برخی از آنها از پایاننامههای خود دفاع کردند یا اینکه آماده دفاع هستند و در بخش دوره سطح نیز حدود هشتاد نفر، فعلاً در دورههای سال اول تا هفتم، مشغول به تحصیل در مباحث فقه و اصول، قواعد فقهیه، رجال و احیاناً علوم مرتبط با فقهاند. پس از آن به سراغ شیوه کار در بحث درس خارج در این مرکز میرویم. این مسئله از چند جهت قابل توجه است. اولاً دوستانی که میخواهند وارد مجموعه شوند، باید حداقل سطح را با معدل شانزده گذرانده باشند و در آزمون کتبی و مصاحبه علمی مرکز هم قبول بشوند. ما معمولاً سالی بین حدود صد و پنجاه تا صد و هفتاد نفر داوطلب ورود داریم که شرایط اولیه را دارند، و معمولاً در سالهای اخیر، سالانه چیزی حدود ده تا پانزده نفر را از میان داوطلبان پذیرش کردیم و داوطلبان پس از پذیرش متعهد میشوند که در دورهای هشت ساله در فعالیتهای مرکز حضور داشته باشند و حداقل ماهی 120 ساعت، به طور مستقیم در ارتباط با برنامههای مرکز، فعالیت علمی داشته باشند که بخشی از آن صرف حضور در کلاس و مابقی صرف مباحثه، تقریرنویسی و مباحث مختلفی، مانند تحقیقات و مطالعات تتبعی میشود. در کلاسهای اینجا، با وجود چیزی که الآن متأسفانه در بسیاری از دروس خارج وجود دارد و مقداری در پرورش طلبه خلل ایجاد میکند، مبنا بر این است که استاد، متکلم وحده نباشد، بلکه استادان محترم، اصول و چارچوبها را القا، سپس خود دانشپژوهان موظفند با مراجعه به منابع، بحث را آماده کنند و در جلسات بعد به استاد ارائه دهند و احیاناً استاد مطالبی را مطرح میکند که به اصلاح و ترمیم و تکمیل نیاز دارد.
درباره تعداد نفرات نیز، مبنا بر این است که کلاسها با جمعیت کم تشکیل شود. حدود کلاسها به طور متوسط، هفت یا هشت نفر است تا استاد مجال کافی برای کار با دانشپژوهان داشته باشد و دانشپژوهان هم به طور طبیعی، در یک کلاس با جمعیت کمتر، زمینه طرح نظریاتشان، به نحو بهتر و شایستهتر و عملیاتیتری فراهم خواهد بود. ضمن اینکه هر دانشپژوهی موظف است در هر ماه، حداقل دو نوبت تقریر درسی خود را ارائه دهد و در هر سال، باید در یکی از موضوعات فقهی یا اصولی یا علوم مرتبط، دو مقاله علمی قابل انتشار بنویسد و به مرکز تحویل دهد تا در هیئت داوران، بررسی و ارزیابی شود و اگر شرایط لازم را داشت، در سایت مرکز یا در مجله علمی مرکز منتشر شود. بنای ما بر این است که دانشپژوهان با آرای اصلی در فقه و اصول و مکاتب مختلف، اعم از مکتب قم و نجف آشنا شوند. همچنین در اصول، در عین توجه به نظریات اشخاصی مثل مرحوم آخوند، مرحوم نایینی، مرحوم اصفهانی و در فقه، در عین توجه به آرای اشخاصی چون صاحب جواهر یا مرحوم شیخ یا مرحوم آقای خویی، آرای مرحوم امام هم مورد توجه قرار میگیرد.
با توجه به اینکه این مراکز نه هزینه مالی بر دوش حوزه دارد نه هزینه انسانی و بدون کوچک ترین توقع و چشم داشتی فعالیت می کنند، این انتظار، انتظار زیادی نیست که متقابلاً ساختارهای اداری و تشکیلاتی حوزه هم انعطاف مناسبی را نسبت به آن ها داشته باشند و از این طلاب و مجموعه ها حمایت کنند.
در فقه و اصول، سعی در پرورش روحیه کنکاشگری و تتبع در دانشپژوهان است و از این جهت، قبل از اینکه استاد بخواهد مطالب درسی را القا کند، خود دانشپژوهان باید متکفل ارائه درس باشند. البته طبیعی است که استادان در پایان هر فصلی مسئولیت ساماندهی به بحثها و احیاناً تکمیل بحثها و بیان گلوگاههای اصلی را دارند.
در کنار مباحثی مثل فقه، اصول، قواعد فقهیه، رجال، تاریخ و آیاتالاحکام که در طول سال ارائه میشود، مجموعه برنامه و فعالیتی نیز در تابستان انجام میپذیرد که بخشی از برنامههای آموزشی مرکز است. برنامههای تابستانی، برنامههای تحقیقاتی و پژوهشی و غیر حضوری است. بدین شکل که فضلای محترم در عین آشنایی با مباحث فقه و اصول، به مباحثی مثل آیات الاحکام و تاریخ فقه و فقها نیز مسلط شوند.
در ضمن، برای درس خارج، دورههای فقه را به این شکل تقسیمبندی کردهایم: دو سال فقه عبادات، دو سال فقه معاملات، دو سال فقه سیاسات و دو سال فقه مسائل مستحدثه، که طلبهها در این کانون با اقوال مختلف و ابعاد مختلف آشنا شوند. در اصول هم سعی بر این است که فضلای محترم، در طول حضورشان در مرکز با یک دور از مباحث اصلی اصول از ابواب مختلف، چه از باب الفاظ، چه از باب مسائل عقلی و چه اصول عملیه، و مخصوصاً آرای متأخرین، مثل مرحوم امام، مرحوم آقای خویی و مرحوم شهید صدر، آشنا، و به آنها مسلط شوند و احیاناً بتوانند آنها را نقد و ارزیابی کنند.
سیاست مرکز بر این است که در یکی ـ دو سال اول، بیشتر با متون آشنا شوند که تکیه بر متون مورد نظر است. البته به طور طبیعی در سنوات بعد، خود طلاب و فضلا، دیگر نیازی به متنخوانی در کلاس را احساس نمیکنند.
در این باره که نظارت مرکز بر تقریرنویسی طلاب به چه شکل است، باید عرض کنم که دوستان هر ماه در دو نوبت، در فرمهای مخصوصی که به آنها داده میشود، تقریرات خود را مینویسند و فرمهای تقریرنویسی را به مرکز ارائه میدهند. تفاوت این تقریرات با تقریرهای متعارف، در این است که عمدتاً در تقریرهای متعارف، طلبه فقط سخنهای استاد را مینویسد، ولی با توجه به اینکه تمام درسها در اینجا ضبط میشود، به طلاب تأکید کردیم که این مورد نظر نیست، بلکه تقریر مورد نظر مرکز، تقریری است که تنها حدود چهل درصد آن، حرفهایی است که در کلاس رد و بدل شده و بیش از نیمی دیگر، اضافات تحقیقاتی است که دانشپژوه، خارج از کلاس، چه قبل و بعد از کلاس، در تحقیقات خودش به آن رسیده است. به علاوه دانشپژوهان در هر نوبت گزارش میدهند که کدامیک از اقوال را انتخاب کردند و دلیل انتخابشان چیست و همچنین گزارش میدهند که چه مباحثی را خودشان خارج از آنچه در کلاس مطرح شده است، در تقریراتشان نگاشتهاند. شاید یکی از مهمترین فرقهای این تقریرات با دیگر تقریرات، این باشد که تکیه کمتری بر کلام استاد است، در عین حال که باید کلام استاد، به خوبی تبیین و تقریر شود و محور بحث باشد، ولی مهم این است که در کنارش نکات اضافی که احیاناً فرصت بحثش در کلاس به وجود نیامده است و فضلا خارج از کلاس در مطالعات و تحقیقاتشان به آن رسیدهاند، نگاشته شود و همچنین به دنبال این هدف هستیم که کمکم طلاب به انتخاب رأی و مستدلسازی اقوال روی بیاورند و چون تقریرات را داوران بررسی میکنند، به تدریج، اشکالات کار قابل کاهش است.
رهنامه: درسهایی که در این مرکز ارائه میشود، آیا مکمل درسهای خارج دیگر است، یعنی داوطلبان هم باید در درس خارج حوزه شرکت کنند و این فعالیتها در کنار آن، تکمیلکننده است یا همین برای کسانی کفایت میکند که میخواهند در یک دوره درس خارج، شرکت کنند؟
یک نکته را باید درباره دوستانی که در این مرکز مشغول تحصیل هستند، عرض کنم و آن اینکه همانطور که گفته شد، سیاست و برنامه مرکز این است که از دوستان میخواهیم ماهی حداقل 120 ساعت، در ارتباط با برنامههای مرکز، وقت صرف کنند، اما اگر دانشپژوهی، علاوه بر این، فرصت آزادی داشت و مایل بود که در دروس حوزه هم شرکت کند، طبیعتاً منعی از طرف مرکز نیست، اما اگر بخواهند در مراکز دیگری فعال شوند یا کار اجرایی انجام دهند، از طریق مرکز، منع وجود دارد، چون احساس میکنیم جمع دو کار تخصصی یا کار اجرایی و پژوهشی محض، دشوار است. یکی از سیاستهای مرکز، تنوع استاد است، تا دانشپژوهان در سالهای مختلف، استادان مختلفی را ببینند که سبکهای مختلفی دارند و بدینوسیله از سبکی واحد پرهیز میشود. ما فکر میکنیم، همین دوره هفت ساله برای به فعلیت رساندن توانمندیهای بالقوه فضلا، کافی است. این نکته را نیز باید اضافه کنم که در برنامهها و سیاستهای آموزشی مرکز، کاهش تعطیلات مدنظر است، یعنی شاید در اینجا، در طول سال و غیر از برنامه تابستانی، حدود 170 تا 180 روز، روز درسی فعال داریم که خود برنامه تابستانی، حدود 70 تا 80 روز درسی، وقت دوستان و طلبهها را میگیرد. حتی در تعطیلات رسمی دولتی، مثل دوازدهم و سیزدهم فروردین یا بیست و نهم اسفند، سعی میشود برنامههای آموزشی مرکز برقرار باشد و با حداقل تعطیلات، دوستان بتوانند استفاده مطلوب را داشته باشند. اگر بخواهیم از نظر زمانی مقایسه کنیم، هفت یا هشت سال حضور در مرکز، معادل یازده یا دوازده سال حضور در درسهای بیرون است که قاعدتاً اگر طلبهای یازده یا دوازده سال، به طور فعال در درسهای بیرون حضور پیدا کند، قطعاً استعدادهای او شکوفا میشود. ضمن اینکه ما به رعایت نظم در حضور فضلا توجه میکنیم. برای نمونه، تأخیر بیش از پنج دقیقه، به منزله غیبت تلقی میشود. از این رو، فضلای محترم در طول سال موظفند حضور منظمی داشته باشند. همچنین مسافرتهای تبلیغی در طول سال و ایام تحصیلی، ممنوع است، مگر در یک نوبت، آن هم با هماهنگی قبلی. به این دلیل که ذهن و فکر دوستان، باید ممحض در مباحث فقه و اصول باشد تا انشاءالله بتوانند در آینده منشأ خدمتی باشند.
درباره انتخاب استادان نیز باید بگویم که در سال اول، خود آموزش، استادان کلاسها را برای طلاب طراحی میکند، ولی از سال دوم به بعد، براساس فهرستهایی که آموزش تعیین میکند، حق انتخاب برای طلاب وجود دارد. در ضمن، از الگوها، روشها و ابزارهای جدید نیز در آموزش درس خارج در مرکز استفاده میشود.
کلیت موضوعات فقهی یا اصولیای نیز، در حیطه کلاسهای درس خارج انتخاب و طرح میشود. مثلاً اینکه وقتی فلان استاد، بحث صلاه مسافر را مطرح کند، توسط شورای آموزش تصویب میشود، سپس استادان، با توجه به صحبتی که با آنها میشود، میکوشند مباحثی که اصلیتر، مهمتر و کاربردیتر است یا دارای فروعات بیشتری است، مطرح کنند و از مباحثی که احیاناً کاربرد کمتری دارد، پرهیز، و آن را به مطالعه خود طلاب واگذار کنند.
گفتنی است در این مرکز، شیوه تدریس در علوم دیگر، مانند رجال، تفسیر، کلام و غیره، به سبک درس خارج است؛ زیرا مثلاً سطح رجال را که طلاب در حوزه خواندهاند، در این مرکز به صورت رجال اجتهادی، مطرح و تدریس میشود یا مثلاً ممکن است که دانشپژوهان در یک سال، فقط یک قاعده فقهیه را بخوانند، ولی به صورت اجتهادی؛ زیرا اصراری بر کمیت نیست، بلکه سعی بر این است که تمام ابعاد قاعده، مثل درسهای خارج فقه و اصول، بررسی شود.
رهنامه: آیا برای فارغ التحصیلان این مرکز هم برنامه ای دارید؟
فضلایی که در این مرکز در سالهای پایانی به سر میبرند یا فارغالتحصیل مرکزند، نوعاً در حوزه، در مقام استادان سطوح عالی یا استادان مشاور و راهنما در پایاننامههای تحصیلی یا مؤلف کتاب، منشأ خدمت هستند که همه این نمونهها، الآن به صورت بالفعل، در مجموعه فضلای مرکز وجود دارند. خود مرکز هم برنامهای دارد که ولو به صورت محدود، زمینه تدریس سطوح عالی را برای فضلای خودش فراهم میکند. سالی شش یا هفت نفر آماده میشوند که با حمایت مرکز، به تدریس سطوح عالی اقدام میکنند و همچنین در بخشهای پژوهشی مرکز که بعد از دوره آموزشی مطرح است، به طور طبیعی، اولویت انتخاب با فضلای فارغالتحصیل همین مرکز است که دوستان متناسب با علاقه و سلیقه خودشان، در کارگروههای مختلف تخصصی ـ پژوهشی، مانند فقه جزا، فقه اطفال، فقه زنان، فقه قضا، فقه محیط زیست، فقه حقوق بشر یا اصول مقارن یا سایر کارگروهها، جذب خواهند شد و تحت اشراف استادان ناظر، به کارهای پژوهشی و تحقیقاتی میپردازند که نتایج به صورت کتاب یا مجموعههای علمی، منتشر میشود.
ما در آینده با چالش های جدی مواجه خواهیم شد و به فقیهانی جوان، مسلط، به روز و کارآمد نیاز داریم و یکی از ابزارها برای رسیدن به آن، همین مؤسسات فقهی تخصصی است.
همچنین درباره استادان دروس، در فقه، اصول یا علوم دیگر، سعی میشود استادان خوشنام و مشتهر به فضل در حوزه، که ثبوتاً هم شایستگیهای آنها محرز باشد، انتخاب شوند که انتخاب استادان و دعوت از آنها پس از تصویب شورای آموزش مرکز انجام میشود.
دیگر اینکه دفتر مستقلی در مرکز برای شبههشناسی وجود دارد که این واحد به صورت روزآمد، تمام سؤالات و شبهات را که از نهادهای حکومتی یا سایتهای مخالفان دین، مطرح میشود، استخراج، پالایش و طبقهبندی میکند و به صورت سازماندهی شده، برای پاسخگویی در اختیار استادان قرار میدهد. همچنین بخشی از آنها در اختیار طلاب قرار داده میشود تا به عنوان مقاله علمی خودشان، درباره آن شبهه و سؤال، بحثی را طرح کنند.
رهنامه: آیا دوره هایی که در این مرکز برگزار می شود، مورد تأیید مرکز مدیریت حوزه هم هست؟
امیدوار هستیم که دوستان و مسئولان محترم حوزه، بیشتر به این مراکز لطف کنند. به نظر میرسد که اگر این گونه مراکز و مؤسسات در کشورهای دیگر وجود داشت، استقبال، تشویق و دلگرمی بیشتری، پدید میآمد. توقع شخصی بنده این است که دوستان مدیریت حوزه، نه فقط از این مرکز، بلکه از مراکزی مانند این مرکز، که الحمدلله در سالیان اخیر نمونههای خوبی از آن راهاندازی شده است، بهتر استقبال میکردند و این مراکز را که به صورت خودجوش و تحت نظر مراجع و بزرگان حوزه، با سوابق درخشانی مشغول به فعالیت هستند، بیشتر مورد توجه قرار میدادند و از آنها دعوت میکردند و حرفهایشان را میشنیدند و تلاش میکردند با کمک و همکاری یکدیگر، برای رشد و ارتقا و توسعه آنها قدمی بردارند. با توجه به اینکه این مراکز، نه هزینه مالی بر دوش حوزه دارد، نه هزینه انسانی و بدون کوچکترین توقع و چشمداشتی فعالیت میکنند، این انتظار، انتظار زیادی نیست که متقابلاً ساختارهای اداری و تشکیلاتی حوزه هم انعطاف مناسبی را نسبت به آنها داشته باشند و از این طلاب و مجموعهها حمایت کنند. برای نمونه، مطلب بسیار سادهای که سالهاست بدون دلیل حل نشده، بحث مدارک علمی طلاب است. ما طلبههایی را جذب میکنیم که دوره سطح حوزه را با مدارک حوزه با موفقیت گذراندهاند. سپس هشت سال هم به طور منظم، سالی بیش از 180 روز حضور درسی دارند و بیش از ده مقاله علمی و صدها صفحه تقریر درسی دارند. اعطای حداقل مدرک سطح چهار به این افراد با ارائه پایاننامه، موضوع بدیهی و روشنی است که متأسفانه تا امروز، نه برای این مرکز و نه برای مراکز دیگر، حل نشده است که اگر واقعاً حوزه و مدیریت محترم آن، که قطعاً دلسوز حوزه هستند، تجدیدنظری کنند و اینگونه مراکز را از خودشان بدانند و دستور به همراهی بیشتر با این مراکز بدهند و این دستورات، در عمل نیز خودش را نشان بدهد، یعنی در عمل نیز دانشآموختگان این مراکز بتوانند از مدارک علمی حوزه بهرهمند شوند، در واقع کمکی برای ارتقای این مراکز است. هر چند از ابتدا هم این مرکز براساس مدرک، بنیانگذاری نشده و اگر مدرکی هم نباشد که تاکنون نبوده است، مرکز راه خود را ادامه خواهد داد.
درباره فعالیتهای دوره سطح این مرکز نیز باید بگویم که در دوره سطح، همان دروس حوزه خوانده میشود، به اضافه توجه به حواشی و توجه به برخی شروح مهمی که در ارتباط با بعضی موضوعات خاص وجود دارد، یعنی سعی میشود مباحث عمیقتر و با حوصله بیشتری خوانده شود. در ضمن، کل کتابهای سطح خوانده میشود و تقطیع در کتابها صورت نمیگیرد.
نحوه ورود طلاب سطح نیز به این شکل است که باید مدرک قبولی پایه ششم را بیاورند و آنها نیز با امتحان و مصاحبه پذیرفته، و از پایه هفتم مشغول به تحصیل میشوند که این امتحانات و مصاحبههای ورودی، در سه قسمت سطح، قرآن و دوره خارج، فقط یک نوبت در سال انجام میشود که معمولاً با امتحانات حوزه هماهنگ است و پس از امتحانات سراسری متمرکز حوزه، اینجا امتحانات برگزار میشود.
رهنامه: در پایان، اگر نکته ای ناگفته مانده، بفرمائید.
فقه، پایه و اساس حوزه است. مهمترین وظیفه ما توجه ویژه به فقه است. ما در آینده با چالشهای جدی مواجه خواهیم شد و به فقیهانی جوان، مسلط، به روز و کارآمد نیاز داریم و یکی از ابزارها برای رسیدن به آن، همین مؤسسات فقهی تخصصی است. امیدوارم روزی شاهد باشیم که این مراکز ارتباطشان با هم بیشتر شده و صمیمیت مدیریت حوزه با این مراکز، در مقام عمل، بیشتر از آن چیزی باشد که تا به امروز بوده است. در عین حال که هم مدیر محترم حوزه و هم معاونین محترم، در بازدیدهایی که از مرکز داشتهاند، از روند فعالیتهای مرکز خشنود بودند.