رهنامه: آیا دروسی مانند فقه نظام سیاسی، فقه التربیه، فقه الاداره و…، برای طلبهای که تازه وارد دوره درس خارج شده، مناسب است؟ به سخن دیگر، چنین درسهایی میتوانند برای طلبه، کارکرد آموزشی، متناسب با اهداف دوره درس خارج داشته باشند؟
بدون آنکه محصل علوم اسلامی، بخش معتنابهی از فقه خود را در دروس خارج گذرانده باشد، دروس فقه مربوط به نظام،خیلی مفید نیست. به نظر اینجانب، لازم است طلبه دستکم پنج سال دروس فقه متعارف را در مرحله خارج گذرانده باشد تا بتواند از شرکت در دروس فقه نظام، مانند آنچه در سؤال آمده است، بهره کافی ببرد.
رهنامه: سفارش حضرتعالی به طلابی که دغدغههای کلان اجتماعی و انقلابی دارند و میخواهند برای برآوردن نیازهای اصلی و معاصر نهضت اسلامی، درس بخوانند، چیست؟ این دغدغه در تحصیل درس خارج، چه اثری میتواند داشته باشد؟
کسانی که به راستی برای نیازهای اجتماعی و انقلابی جامعه دغدغه دارند، باید نخست در تقویت بنیه علمی خویش، نهایت جدیت را داشته باشند و علوم ادبی و کلام و فلسفه و تفسیر و فقه و اصول، و به ویژه فقه و اصول را با همین شیوه متعارف در حوزههای علوم اسلامی، با اتقان و جدیت فرابگیرند تا بتوانند با به دست آوردن ملکه استنباط جامع و استوار و نیرومند، به تولید علم اسلامی، منطبق با منابع اصیل دینی، یعنی کتاب و سنت و برخاسته از این منابع بپردازند، وگرنه خدای ناکرده ممکن است به اشتباههای خطرناکی دچار شوند و خود و جامعهشان را گمراه کنند.
رهنامه: حضرتعالی در برنامه تدریس امسال، علاوه بر «فقه نظام سیاسی اسلام»، به مواردی چون «فقه نظام اقتصادی» و «فقه فرهنگ» پرداختهاید. شخص حضرتعالی، دوره تحصیلی خود را چگونه و با چه نگرشها و راهکارهایی طی کردید که امروز قادر به پژوهش و تدریس در چنین عرصههایی هستید؟
در طول چهل و چند سالی که از تحصیلات و فعالیتهای اینجانب در حوزههای علمیه قم و نجف میگذرد، به چند نکته توجه داشتهام که البته با بهرهمندی از راهنماییهای عالمانه پدرم ـ که رضوان خدا بر او باد ـ و استادان بزرگوارم بوده، که عبارتند از:
1ـ جدیت در طلب علوم حوزوی، به همان سبک و سیاق رایج در حوزههای علمی؛
2ـ مطالعه و پژوهش مستمر و پیوسته، با بهرهگیری از پژوهشهای عالمانه استادانی چون شهید صدر و شهید مطهری، آیتالله سید کاظم حائری و آیتالله مصباح یزدی،و افزون بر استادان دروس حوزوی متعارف، چون تفسیر و فلسفه و کلام و فقه و اصول، نظیر آیتالله خویی، آیتالله صدر، آیتالله میرزا کاظم تبریزی، آیتالله وحید خراسانی، آیتالله سید کاظم حایری، آیتالله معرفت، آیتالله حاج مصطفی خمینی، آیتالله حاج شیخ عباس قوچانی و دیگر بزرگان.
3ـ مراجعه و مطالعه و یادداشتبرداری از منابع علوم انسانی جدید در اغلب حوزههای مورد نیاز، چون اقتصاد، سیاست، جامعهشناسی، روانشناسی و فلسفه غرب؛
4ـ اعتماد بر منابع اسلامی در فهم و استنباط نظریههای دینی در همه زمینهها و سعی بلیغ در تجرد از پیش باورهای اثر پذیرفته از نظریات علوم بشری، در فهم آنچه کلام خدا و معصومین (ع) به ما آموختهاند، و اعتقاد تام و قطعی، به اینکه حق در آن است که خدا و اولیای او به ما تعلیم کردهاند، و اگر از دیگران مطلبی میآموزیم، برای آن است که آنچهخدا و رسول و امامان معصوم (ع) گفتهاند ـ که معادن علم و طبیبان حقیقی دردهای جامعه بشریاند و به بشریت عرضه کردند ـ بهتر بفهمیم و بهتر عرضه کنیم؛
5ـ تأمل و تدبر فراوان در قرآن کریم و احادیث معصومان، به اضافه استفاده از تدبرات و تأملات عالمان برخاسته از مکتب معصومین (ع)، نظیر بزرگوارانی چون حضرت امام خمینی، علامه طباطبایی، علامه عسکری، علامه شهید مطهری، علامه شهید صدر و غیر ایشان از متقدمان و متأخران.
با وجود حرفهایی که مطرح شد، اینجانب طلبهای بیش نیستم، و تنها به منظور انجام وظیفهای که بر عهده امثال اینجانب گذاشته شده است، به تلاش در زمینه فهم و عرضه هدایتهای الهی میپردازم و از خدای بزرگ، توفیق و هدایت و عصمت از خطا را میطلبم و با توسل به ذیل عنایت ولیالله اعظم اروحنا فداه، امید هدایت و نگهداری و توفیق را دارم و به خدای بزرگ از هرگونه خطا و اشتباهی، پناه میبرم.