شما اینجا هستید: رهنامه پژوهش » آرشیو مجلات / ش 2 » خاطرات و توصیه‌های یک مصحح برگه امتحانی
خاطرات و توصیه‌های یک مصحح برگه امتحانی | سید روح الله ذاکری
613 بازدید

 

اینجا یک سالن ساده است که خیلی از امیدها و آرزوها تبدیل به اعداد و ارقام میشن. اعداد یا همون نمراتی که حداکثر  میتونن دو رقمی باشن. اما هر نمرۀ دو رقمی هم نمیتونه خیال صاحبش رو از امتحانات شهریور راحت کنه.

هر چند بعضی از اوقات تک رقمی شدن اعداد باعث خوشحالی و ملاک پیشرفت هستند مثل رتبه کلاسی، رتبۀ کنکور یا شاخص تورم، اما همیشه این طور نیست، چرا که خیلیها  تلخی نمرۀ تک رقمی رو بالأخره تجربه کرده اند. به خصوص زمانی که  پشت پرده این تلخی و ناراحتی به خطر افتادن شهریه، تمدید نشدن پرونده بیمه، نرسیدن به مدرک تحصیلی و یا مشکلات متعددی که پشت هر کدام از امثال این مسائل خودنمائی می‌کنن.

برگردم به همون سالنی که هر ازگاهی صدای خندۀ مصححین فضای اون رو پر می‌کنه خنده‌هایی که به دنبال مواجه شدن با بعضی از جوابهای عجیب و غریب به وجود میان. مثلا فردی در تعریف دلالات ثلاث با توضیحات نامربوطی اون رو به مسألۀ ثلاثی مجرد و ثلاثی مزید ارتباط داده بود، یا کسی که با غُسل خوندن کلمۀ غَسل، اون رو به بحث غسل جنابت ارتباط داده و جنب رو جنوب نوشته بود، و یا فرد دیگری که در تعریف حمل شایع صناعی نوشته بود مسأله‌ای است که در حمل و نقل صنعتی و رفت و آمد مورد استفاده قرار می‌گیرد.

البته روشنه که این جور جوابهایی که به ندرت با اونا برخورد میکردیم از جانب معدود کسانی هست که با کلاس و مخصوصا مباحثه میونۀ خوبی ندارن، البته این رو به حساب منفی نگر بودن بنده نگذارین چون اعتراف چه بسا ناخواسته یکی از همون افراده که در تعریف علم حضوری نوشته بود: علمی است که با حضور در کلاس درس حاصل می‌شود. توجه به این نکته هم لازمه که نوع و کیفیت سؤالات امسال به جهت غربال شدن همین افراد بود. البته از زحمات و تلاش‌های کسانی که با جواب‌های جامع، کوتاه و خط خوانا، علاوه بر دعای خیر مصحح و اجر اخروی، از کسب نمره نیز بهره‌مند می‌شوند هم نباید غافل شد.

اما بعضی از جواب‌ها رو هم به حساب شوخ طبعی نگارنده شون می‌گذاریم و از باب تنگی قافیه و شاعر و این حرفا، و در نهایت تغییر ذائقه می‌دونیم، مثل شاهکار کسی که واجب معلق رو به واجب آویزان معنا کرده بود. یا کسی که در تعریف دور نوشته بود: یعنی اینکه برای پیدا کردن چیزی دور خودت بچرخی.

از همۀ این حرفا که بگذریم باید بگم تمام تلاش من مثل بقیۀ مصححین این بود که خودم رو در نتیجه برگه امتحانی سهیم بدونم تا با تمام دقت و تلاش جواب سؤال رو از میان جملات طولانی و بعضا ناموزون و حتی گاهی بی‌ارتباط به جواب، پیدا کنم، و در پایان با رسیدن به یک نمرۀ مطلوب، خوشحالی صاحب اون رو حس کنم و یا با به دست آمدن یک نمرۀ ضعیف یا تک رقمی ناراحتی صاحب اون رو مجسم کنم.

بین مصحح و صاحب برگه امتحانی چند نکته مشترک و متفاوت وجود داره، اما نکات مشترک سختگیری نکردن در تصحیح برگه، ارفاق کردن و چیزهایی از این قبیل است، اما نکته‌ای که راه اون دو تا رو از هم جدا می‌کنه اینه که مصحح به دنبال رسیدن به نمره‌ای است که صاحب برگه امتحانی البته با کمی تا قسمتی اغماض، استحقاقش رو داره اما از اون طرف هم به طور عادی هیچ‌کس نیست که با دیدن نمرۀ مردودی توی کارنامه‌اش خوشحال بشه. لذا به راحتی می‌شه فهمید اون چیزی که هر دوی اونا رو توی یه مسیر قرار می‌ده سعی و تلاش کسی است که با حضور موفقش در جلسه امتحان می‌تونه همه چیز رو به طور مثبت رقم بزنه، و البته به هیچ وجه با خواهش و تمنا در پایان برگه امیدی نداشته باشه به دست یافتن به اون چیزی که استحقاقش رو نداره. البته ما سنگدل هم نیستیم و مشکلات و درد دل بعضی‌ها در انتهای برگه‌شون رو درک می‌کنیم و متأثر می‌شیم مثل موردی که آخر برگه اش این آیه شریفه رو نوشته بود که:

یَا أَیُّهَا الْعَزِیزُ مَسَّنَا وَ أَهْلَنَا الضُّرُّ و َجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَیْلَ وَ تَصَدَّقْ عَلَیْنَا إِنَّ اللَّهَ یَجْزِی الْمُتَصَدِّقِینَ. اما کاری از دست ما ساخته نیست حتی برای اون کسی که بخاطر اینکه یقین کنه مصحح تقاضای اون رو می‌خونه درست وسط جواب یک سؤال درد دل کرده بود. جالبه که یک سید بزرگواری بدون اطلاع از اینکه جد مصحح کیه، توی برگه‌اش نوشته بود تو رو به جدت قسم میدم که به من نمرۀ قبولی بدی. اما یه سؤال باقی می‌مونه که چرا این تقاضاها در انتهای برگه نوشته می‌شه یعنی جایی که مصحح در پایان تصحیح برگه با اون مواجه می‌شه؟

جالب تر از همه عبارت پایانی برگه ای بود که جهل مرکب صاحبش خشوع تقاضا رو تبدیل به غضب تهدید نموده بود و مرقوم فرموده بودند:

اگر نمره ام کمتر از شانزده بشه اعتراض میکنم.

شاید مصحح دوم بعد از این جمله ایشان نوشته باشند:

عرض خود میبری و زحمت ما میداری.

چند توصیه مهم برای ارتقاء سطح علمی جواب‌ها:

از فرصتی که پیش اومده می‌خوام استفاده کنم و با توجه به تجربۀ تصحیح برگه‌های متعدد در دوره‌های مختلف و کیفیت پاسخ‌گویی به سؤالات، به چند تذکر کوتاه و راه‌گشا اشاره کنم:

مهمترین نکته فهم دقیق از مقصود سؤال (به خصوص در سؤالات متنی) است.

در هر سؤال مخصوصا متنی، یک، دو و یا حداکثر سه نکته کلیدی وجود دارد که باید محور جواب قرار گیرند.

از توضیح بیش از حد نکات ساده و روشن و از پرداختن به نکات حاشیه‌ای خودداری شود زیرا باعث دور شدن از اصل جواب شده و نشان می‌دهد فرد جواب را نمی‌داند و با نگارش سطرهای بیشتر در صدد رسیدن به نمره است که البته باید به این باور برسد که به هیچ وجه وجبی نمره داده نمیشود.

صرف ترجمه تحت‌اللفظی عبارت که به صورت جملاتی جدای از هم در می‌آید، فایده‌ای ندارد و البته زمانی میتواند قسمتی از نمره را به ارمغان آورد که ترجمه روان و دسته‌بندی شده‌ای از عبارت ارائه گردد.

جواب‌ها تا حد امکان مختصر و مفید باشند.

توضیح و اشاره به هر نکته خارج از محور سؤال، فقط خستگی نویسنده و مصحح را به دنبال دارد حتی اگر نشان‌دهنده سطح بالای معلومات نویسنده باشد.

دو وجهی (هم میشود، هم نمی‌شود) جواب دادن ثمره‌ای ندارد.

در توضیح و تبیین یک متن نباید از عبارات عربی آن استفاده شود.

اگر عبارتی داده شده که اشکال و جوابی در آن مطرح است معمولا شناخت و تفکیک آن دو یکی از مراحل رسیدن به جواب است.

اگر سؤال چند قسمتی است تفکیک بین جواب آنها لازم است و در مواردی که جواب یک قسمت بله یا خیر باشد، همین یک کلمه هم قسمتی از نمره را به دنبال دارد.

خوش خط و یا حداقل خوانا باشد چرا که تصحیح بعضی از برگه‌ها عذابی است ألیم.

نکته آخر هم تعیین سؤال اختیاری است. زیرا با پاسخ دادن به همۀ سؤال‌ها در هر صورت فقط آخرین سؤال حذف می‌شود.

پاسخ دهید: