شما اینجا هستید: رهنامه پژوهش » آرشیو مجلات / ش 8 » درس خارج از فقه و اصول
درس خارج از فقه و اصول | امیر غلامی
488 بازدید

بدون شک با توجه به گستره نیازهای اجتماعی، پیچیدگی مسائل دنیای امروز، مطرح شدن سؤالات و نیازهای متعدد جامعه جهانی و حکومت اسلامی، باید درس های خارج در زمینه های تخصصی و ناظر به سؤالات امروز، برگزار شود. از این رو، این گزارش، معرفی معدود درس های خارجی است که در زمینه تخصصی برگزار می شود.

گزارشی از دروس خارج تخصصی در حوزه علمیه قم

مقدمه

یکی از مسائل اساسی و مهم در درس‌های خارج امروز، توجه به موضوعاتی است که نظام اسلامی و جامعه جهانی سؤالاتی جدی در این زمینه دارد و پاسخ این سؤالات را از حوزه می‌طلبد. از این رو می‌بینیم که به دلیل بی‌توجهی حوزه به طرح این مباحث در دروس خارج و در پژوهش‌های حوزوی، چالش‌هایی در عرصه اداره حکومت اسلامی از نظر نرم‌افزاری، رخ داده و فقدان علوم انسانی اسلامی و… مشکلاتی را در جامعه ما پدید آورده است که گویی به اسم اسلام، اقتصاد و مدیریت و… غربی را ترویج کرده‌ایم و در بستر نوعی التقاط قرار گرفته‌ایم. به راستی چه کسی باید پاسخ‌هایی درخور به مسائل مستحدثه و جهانی و نیازهای حکومت اسلامی بدهد؟ چه کسی باید در برابر مطالبات آحاد ملت و دولت و نظام اسلامی پاسخگو باشد؟ نقل است که در چند سال اخیر، یکی از فضلای حوزه، خدمت آیت‌الله سیستانی مشرف شدند. ایشان از موضوعات دروس خارج سؤال می‌کنند. آن شخص پاسخ می‌دهد. آیت‌الله سیستانی با ابراز شگفتی از این موضوع ابراز می‌دارند که مسائل این ابواب که فرمودید، به اندازه کافی منقح شده است. اکنون باید حوزه دارای دروس خارجی باشد که خروجی علمی آن‌ها ابزار و نرم‌افزار اداره حکومت اسلامی باشد، باید موضوع درس خارج، مشکلات و چالش‌های حکومت اسلامی باشد.

به راستی حوزه امروز ما در چه جایگاهی قرار دارد و چه مقدار به این مسائل توجه می‌کند؟ آیا درس خارج در علوم دیگر، غیر از فقه و اصول، به ویژه در زمینه معارف و مباحث اعتقادی، ضروری نیست؟ آیا با توجه به هجمه دشمن در مسائل اعتقادی، کار تخصصی در این زمینه لازم نیست؟ آیا با توجه به تذکر پی در پی رهبر معظم انقلاب، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، درباره فاسد بودن علوم انسانی غربی، ضروری نیست که در زمینه علوم انسانی، دروس خارجی در حوزه بر پا شود تا بر اساس مبانی دینی، نظام فکری و نظریات اسلامی لازم، برای بنیان نهادن علوم اسلامی را منقح سازد؟

مطلب در این باب گسترده است، ولی ما قصد داریم با ارائه گزارشی از چند درس خارج تخصصی، چراغی را فراروی استادان و طلاب روشن کنیم تا به تخصص‌ها و گرایش‌های دیگر درس خارج توجه داشته باشند و آن را پی‌گیری کنند.

درس خارج تفسیر قرآن کریم، فقه‌الاداره، فقه‌التربیه، فقه مهدویت، فقه هنر، جزو کلاس‌هایی است که درس خارج آن‌ها در قم برقرار است. به امید آنکه روزی در همه زمینه‌های لازم، دروس خارج تخصصی داشته باشیم تا راه‌گشای نظام اسلامی باشد.

خارج تفسیر قرآن کریم

یکی از دروس خارج مهم در قم، درس خارج تفسیر آیت‌الله جوادی آملی است که جزو معدود دروس خارج در زمینه‌ای غیر از فقه و اصول است. ایشان درس خارج تفسیر را با تفسیر سوره حشر، در مسجد محمدی آغاز کرده‌اند و سال‌هاست که درس ایشان ادامه دارد و اکنون از نیمه قرآن گذشته است. اولین مطلبی که به ذهن متبادر می‌شود، این است که درس خارج در زمینه تفسیر یا عقاید چه ضرورتی دارد؟

مرحوم شهید ثانی که خود فقیهی زبردست است، در کتاب شریف منیه‌المرید می‌فرماید: اگر عالمی قصد تدریس داشت و امکان تدریس در تمامی زمینه‌ها برای او فراهم بود، در تمام علوم تدریس کند، اما اگر نتوانست، اولویت با عقائد است و بعد از آن اولویت با تفسیر است؛ چرا که یک مسلمان تا وقتی جهان‌بینی الهی و توحیدی نداشته باشد، اخلاق و حقوق و فقه و… به حال او فایده‌ای ندارد، و متأسفانه حوزه امروز ما از حوزه زمان شهید عقب‌تر است و تفسیر و عقائد، درس جنبی هستند و به صورت نیمه جان به حیات خود ادامه می‌دهند.

حضرت آیت‌الله مکارم، از قول علامه طباطبایی نقل کرده است که علامه می‌فرمود جوّ حوزه این است که اگر کسی در حوزه قرآن تدریس کند، می‌گویند بی‌سواد است، ولی اگر کفایه و رسائل و مکاسب تدریس کند، می‌گویند باسواد و ملاست.

آیت‏ الله جوادی آملی فرموده ‏اند که «بعضی خیالشان این است که قرآن نیاز به درس و آموزش ندارد و اگر کسی رسائل و مکاسب بخواند، برای فهم قرآن کافی است» در صورتی که قرآن بیش از بقیه، به تفکر و آموزش و کار علمی نیاز دارد. البته گفتنی است با تلاش‌های علامه و شاگردان ایشان، تا حدودی تفسیر از حاشیه بیرون آمده است.

حضرت آیت‏ الله جوادی آملی، درس خارج تفسیر خود را در سه مرحله پی‌گیری کردند که عبارتند از درس خارج تک متنی، درس خارج چند متنی و درس خارج فرامتنی.

در درس خارج تک متنی، متنی را محور قرار می‌دهند و مطلب را بررسی و تحلیل می‌کنند. اقوال و ادله را می‌بینند و جمع‌بندی می‌کنند و یک رأی را برمی‌گزینند. برخی دروس خارج چند متنی است. یک متن و حواشی آن یا چند متن را محور قرار می‌دهند و پس از جمع‌بندی، چند متن به رأی مختار می‌رسند. در مرتبه‌ای بالاتر، درس خارج فرامتنی داریم. در این درس استاد نقل اقوال نمی‌کند، بلکه تمام اقوال را می‌بیند و در ذاکره خود جمع‌بندی، و در نظام فکری خود تحلیل می‌کند و حرف نویی می‌زند. دیدگاه‌های مطروحه را در نظر می‌گیرد و دیدگاه مختار را اثبات، و حرف دیگران را به عنوان شبهه مطرح، و از میدان به در می‌کند. درس خارج تفسیر آیت‌الله جوادی، از قبیل درس خارج فرامتنی است. تمام اقوال و دیدگاه‌ها را می‌بیند، ولی در منظومه فکری خود تحلیل می‌کند و به نقد و بررسی آن‌ها می‌پردازد و پس از پردازش، نظر خود را اعلام می‌کند. البته از گذشتگان و متون بهره می‌برد، ولی در حصار متون نمی‌ماند.

به نظر ایشان، هر دانشی مبادی و مبانی خاص دارد. از این رو، اصول تفسیر با اصول فقه متفاوت است. در بعضی مسائل هم مشترک هستند، ولی هم شیوه برخورد با ادله و روش و اصول حاکم بر تفسیر و هم محتوای تفسیر با آنچه در اصول و فقه است، اشتراکات و اختلافاتی دارد. ایشان این سه مرحله را طی کرده‌اند و تفسیر سوره حشر در مسجد محمدی، درس خارج تک متنی بوده است و تا حال که درس خارج فرامتنی است، ادامه یافته است. وقتی بحث روش پیش می‌آید، هدف، منابع، مبانی، مراحل، ابزار و قواعد و قوانین اجرا مقومات روش هستند و درس خارج تفسیر در هر کدام از اینها، با فقه و اصول تمایزاتی دارد.

درس خارج مباحث مهدویت

دومین درسی که در این گزارش به بررسی آن می‏پردازیم، درس خارج مباحث مهدویت است که در مرکز تخصصی مهدویت برگزار می‏شود. آنچه در ادامه می‏آید، حاصل گفتگوی ما با مسئولین برگزاری این درس است:

با توجه به توجه جهانی به مسائل مرتبط با مهدویت و آخرالزمان و از طرف دیگر، آسیب‌های موجود در موضوع مهدویت مثل مدعیان مهدویت و مدعیان ارتباط با حضرت، مؤسسه مهدویت به این نتیجه رسید که این مطالب باید بررسی علمی دقیق‏تری شود و استادان برجسته و کارشناسان مسلط در این زمینه پرورش یابند. از این رو، مرکز تخصصی مهدویت راه‌اندازی شد.

در ابتدا، هدف مرکز تخصصی مهدویت، تربیت مدرس در سطح چهار بود، اما پس از آنکه دریافت این کار، پاسخگوی نیاز حوزه و نیاز جامعه نیست، از سال 88 درس خارج مهدویت راه‌اندازی شد و حضرات آیات، آقایان طبسی و گرامی بر مسند تدریس در این موضوع مهم نشستند. حضرت آیت‌الله گرامی سه‌شنبه شب‌ها و حضرت آیت‌الله طبسی، روزهای شنبه تا دوشنبه، این درس را تدریس می‌کنند و تا به حال به موضوعات متعددی پرداخته‌اند.

حضرت آیت‌الله گرامی، درصدد پاسخ به شبهاتی برآمدند که به ‌خصوص وهابیت درباره با امام زمان (عج) مطرح کرده‏اند که چیزی حدود صد سؤال و شبهه است. در این زمینه، جزوه‌های خوبی هم تدوین و آماده شد که همراه با درس به دوستان ارائه می‌شود. حضرت آیت‌الله طبسی هم موضوعات مختلفی را تاکنون بررسی کردند که سید حسنی، روایات یمانی، بحث نفس زکیه و سید خراسانی، از جمله آن موضوعات است. هم‌چنین حدیث «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه» را موضوع بحث خود قرار دادند. بعضی از این موضوعات نیز به کتاب تبدیل شده است.

شیوه درس هم تقریباً همان شیوه‌ای است که بزرگان ما در درس خارج فقه تدریس می‌کنند، یعنی یک عنوان و یک موضوع جزئی مطرح می‌شود و با توجه به اینکه چند نفر خدمت استاد هستند، به استاد کمک می‌دهند که تمام روایات جمع شود و بعد بررسی سندی و دلالی می‌شود و تمام روایات آن موضوع، از کتب قدیم تا کتب جدید، هر جا آن روایات نقل شده باشد، آورده، و تعارضات، ترجیحات و مرجحات آن، بررسی، و در نهایت نتیجه‌ای از بحث گرفته می‌شود که روایات مثل یک فرع فقهی بر چه چیزی دلالت می‌کنند.

درباره شیوه تدریس درس خارج مهدویت و اصول حاکم بر آن ـ که ممکن است متفاوت با اصول فقه باشد ـ باید گفت که شیوه‌نامه‌ای درباره این درس در حال نگارش است و طبعاً شیوه‌نامه آن نیز نقد و بررسی می‌شود که شیوه‌ای صحیح است یا نه. از این رو، در کنار این درس، به دنبال شیوه خاص بحثهای تخصصی در زمینه عقاید و بخصوص مهدویت هم هستیم. چرا که کارشناسان این بحث، معتقدند باید به دنبال شیوه‌های جدیدی بود. برای نمونه، در بحث برخورد با روایات، اگر همان شیوه فقه را پیش بگیریم، خیلی از روایات به ضعف منتهی خواهد شد. به ویژه اگر بخواهیم قائل به توثیق مخبری شویم، طبیعتاً مشکل پیدا خواهد شد. البته این شیوه که مدنظر است، عمومیت دارد و مختص به مهدویت نیست. از این رو، طبیعتاً در معارف و اعتقادات باید شیوه دیگری داشته باشیم و مهدویت یکی از معارف است.

هر درسی هم که استادان تدریس می‌فرمایند، فوراً به جزوه تبدیل می‌شود و برای همه مراجع و علما و فضلای حوزه قم و شهرستان‌های دیگر فرستاده می‌شود تا اگر نظری هست، مطرح شود. رادیو معارف از این بحث استقبال کرده و آن را جزء دروس خود قرار داده است و صبح جمعه‌ها و سه‌شنبه‌ها، این بحث‌ها از طریق رادیو معارف، مانند بحث‌های خارج فقه و اصول بزرگان، پخش می‌شود و مخاطبان استفاده می‌کنند. نکته دیگری که باید اشاره شود، این است که این کار، کار جدیدی است و به این صورت سابقه نداشته است.

منبع اصلی این درس، روایات است و در این زمینه کتب مرجع کم است. منابع اصلی ما عبارتند از «کمال‌الدین»، «غیبه» شیخ طوسی، «کتاب الحجه کافی»، «غیبه» نعمانی و «ارشاد» شیخ مفید. در این درس سعی می‌شود موضوعی ردیابی شود و در هر کتابی، اعم از کتاب‌های قدیم و جدید و هم‌چنین «بحارالانوار»، به خوبی تتبع صورت ‌پذیرد و به صورت دقیق بررسی می‌شود که کتاب‌های جدید، چه نکته‌ اضافه‌ای دیده‌اند که روایات را به صورت دیگری دسته‌بندی، و نقل کرده‌اند.

در طول این درس خارج، نظریات جدیدی نیز به دست آمده است و گاهی به نظریات جدید و بدون سابقه رسیده‌ایم. مثلاً در بحث دجال، این نتیجه حاصل شده که اصل دجال را طبق روایات شیعی و معتبر، می‌توان اثبات کرد، اما خصوصیاتی که گفته می‌شود، غیر قابل اثبات است. در بحث سید حسنی نیز به همین شکل است. البته طبیعتاً این کار به علت اینکه کاری نو است، نواقصی دارد؛ چرا که فقه ما، سابقه بیش از هزار سال دارد. ولی این کار، کاری جدید است و جا دارد روی آن بحث و گفت‌وگو شود. نظر نهایی هم نیست و دیگران می‌توانند نظر جدید بدهند و استدلال جدیدی داشته باشند.

طبیعتاً این بحث خارج، در اول راه است و نظریه‌پردازی و رسیدن به نظریات جدید مبتنی بر این است که مقداری کار ادامه پیدا کند و دیگران هم باید طبیعتاً به عرصه وارد شوند و تضارب آراء صورت پذیرد. این مجموعه درصدد این است که درس خارج مهدویت، به عنوان یکی از دروس حوزه تلقی شود و همان‌طور که حضرت آیت‌الله گرامی و آیت‌الله طبسی وارد شدند، دیگر بزرگان نیز وارد بحث شوند تا نظر صواب، از دل این مباحثات، بجوشد و بیرون آید.

این کلاس‌ها، صرفاً به صورت استاد و شاگردی و آموزش و القای مطالب از سوی استاد به شاگردان نیست و از آنجایی که این دروس به عنوان کارشناسی ارشد مهدویت ارائه می‌شود، تقریباً همه مباحث، به ویژه مباحث تخصصی، هم علمی است و هم پژوهشی؛ یعنی قسمت عمده‌ای از کار بر عهده خود دانش‌پژوهان است و معمولاً استادان، طلاب محترم را به تحقیقاتی ارجاع می‌دهند. به علاوه، این مرکز، آقایان را ملزم می‌کند در پایان چهار ترم اول، یک پژوهش ارائه دهند و کارشناسان درباره آن نظر دهند. همچنین دانش‌پژوهان را تشویق می‌کند که در مجلات تخصصی مرکز مثل مجله تخصصی «انتظار» یا مجله عمومی «امان»، به عنوان کارشناس یا مقاله‌نویس، حضور فعال داشته باشند و این خود انگیزه‌ای است که عرصه پژوهشی در مباحث مهدویت توسعه پیدا کند.

در ضمن با توافقی که با بنیاد فرهنگی حضرت مهدی (عج) ـ از شعب مربوط به مرکز تخصصی مهدویت در اصفهان ـ شده است، از سال آینده قرار است این درس خارج به صورت ویدیو کنفرانس و به صورت زنده پخش شود تا دوستانی که در اصفهان متقاضی هستند، بتوانند از این بحث استفاده کنند.

یکی از خصوصیات درس خارج آیت‌الله طبسی این است که ایشان بحث را از موضوعات مبتلابه، شروع کردند و دقت داشتند که نیازها بیشتر در چه زمینه‌ای است. ایشان اکنون درباره بحث علائم ظهور و چهره‌هایی که از آن‌ها در روایات نام برده شده است و در آخرالزمان، به معنای قبل از ظهور مطرح می‌شوند، بحث می‌کنند. برای نمونه، وقتی ایشان لوح فشرده «ظهور بسیار نزدیک است» را دیدند، تصمیم گرفتند وارد مباحثی شوند که در این لوح فشرده، بر روی آن مانور داده شده است. در حال حاضر نیز بحث «سفیانی» را ارائه می‌دهند که همچنان ادامه دارد.

از دیگر موضوعات طرح شده در این درس می‏توان به این موارد اشاره کرد: سید حسنی، حدیث «من مات و لم یعرف إمام زمانه مات میته جاهلیه»، سید یمانی، نفس زکیه، سید خراسانی، رایات سود (پرچم‌های سیاه)، دجال، شعیب بن صالح و سفیانی.

فقه‌التربیه

این کلاس‌ها از سال 77 شروع شده و به جز وقفه‌ای دو ساله، تا به حال به صورت هفته‌ای دو جلسه ادامه داشته است. این درس که چند سالی است در مدرسه آیت‏الله العظمی گلپایگانی برگزار می‌شود، از بحث تعلم، شروع شده و پس از چند سال، به بحث تعلیم پرداخته و سپس به بحث تربیت رسیده است. اکنون در بحث تربیت، بحث خانواده و نقش نهاد خانواده در تربیت مطرح است که این بحث، سه سال طول کشیده است.

درباره ضرورت راه‌اندازی کلاس‌های فقه‌التربیه باید گفت که نگاه جناب استاد اعرافی در فقه‌التربیه به یک ساختار کلی برای نظام تربیت اسلامی است. برای به دست آوردن نظام تربیت اسلام، لازم است روی چند علم کار شود که عبارتند از تفسیر تربیتی، فلسفه تربیت، اخلاق تربیت، فقه تربیت، سیره تربیتی و تحلیل تربیتی گزاره‌های فقهی و متون دینی که این علوم، در مسیر نظام‌سازی تربیتی اسلامی است. یعنی در این علوم نظریه‌پردازی شده و نظریات استخراج می‌شوند و از این نظریات، نوعی نظام تربیتی اسلامی، طراحی و ترسیم می‌شود. از آنجا که دغدغه آقای اعرافی، نظام تربیتی اسلامی است و آن را یکی از ضروریات و احتیاجات جامعه امروز و نظام اسلامی ما می‌دانند، به این مقوله وارد شدند و در بین این علوم، آنچه از اهمیت زیادی برخوردار است و خیلی به کار نیاز دارد، فقه تربیتی است. از این رو، ایشان چند سال است به این بحث می‌پردازد تا بایدها و نبایدهای فقهی و اسلامی در زمینه تعلیم و تربیت به دست آید.

این درس از لحاظ ساختار و محتوا، بحث دقیقی است و نتیجه آن تا به حال به صورت دو جلد «فقه تربیتی» چاپ شده و دو جلد دیگر نیز در دست چاپ است. این درس، باب فقهی جدیدی است و می‌طلبد که دیگران هم وارد شوند و نظر دهند و نقد کنند تا اینکه برآیند آن، مجموعه پخته‌ای در خدمت نظام تربیتی اسلامی باشد. از دیگر فواید این حرکت علمی، برآوردن نیاز سند چشم‌انداز آموزش و پرورش است تا ثمرات و باید و نبایدها در آنجا استفاده شود. البته کارها هنوز نهایی نشده و نیاز است تا چند سال دیگر بر روی آن کار شود تا ثمره آن بتواند مستقیماً در سند چشم‌انداز آموزش و پرورش و همچنین در سیستم تعلیم و تربیت حوزه و نظام آموزش عالی، به عنوان محور، مدنظر قرار بگیرد و بتوان ساختار تربیت اسلامی را در رسانه‌ها، به عنوان مشاوره و آموزش القا کرد. متأسفانه آن‌ طور که شایسته است، تاکنون به نظریات تربیتی اسلام توجه نشده و کسانی هم که در این زمینه حرف می‌زنند، معمولاً چند روایات را می‌بینند و بر اساس آن سخن می‌گویند، اما کار متقنی که شایسته نظریه اسلامی باشد، صورت نگرفته است. در کنار فقه‌التربیه، آقای اعرافی درس خارج تفسیر تربیتی قرآن را نیز یک سال است شروع کرده‌اند و در آن به تحلیل و توصیف آیات قرآن و روایاتی که در ذیل آن‌ها آمده است، از نگاه تربیتی می‌پردازند. مثلاً در فقه‌التربیه به این می‌پردازیم که وظیفه پدر در تربیت کودک چیست؟ روش بحث درس فقه‌التربیه و تعامل این درس خارج با علم تعلیم و تربیت ـ که یکی از علوم مرسوم امروز است ـ این گونه است که ابتدا یکی از عناوین و موضوعات تربیتی مطرح، سپس درباره آن موضوع، نخست به متون دینی مراجعه می‌شود تا کشف شود که درباره آن، چه گزاره‌هایی در متون دینی برای استفاده در بحث وجود دارد، سپس آن گزاره‌ها، اخذ، و بر روی آن‌ها کار، و حکم شرعی از آن‌ها استخراج می‌شود. در این درس، با توجه به اینکه خود آقای اعرافی متخصص علوم تربیتی است، سؤالات از مباحث علوم تربیتی آورده می‌شود. برای نمونه، در باب تربیت خانواده، آیات و روایات و قواعد کلی مربوط به آن جمع‌آوری و طرح می‌شود. این روشی ثانوی است، ولی روش اصلی آن است که ببینیم خود متون دینی به کدام موضوعات به صراحت پرداخته‌اند، ولی بعضی از مطالب تضمنی و استنطاقی است، یعنی به قول شهید صدر، ما موضوع و مطلب را به متون عرضه می‌کنیم و با توجه به آن، متون را به سخن در می‌آوریم. بعضی جاهای دیگر این‌گونه نیست، بلکه خود متون به صراحت سخن دارد. پس از طرح کردن بحث‌ها، گزاره‌ها به دست می‌آید و در نهایت، جمع‌بندی صورت می‌پذیرد.

در حال حاضر، گروهی فقهی ـ پژوهشی، متشکل از دوازده نفر داریم که دارای مدرک کارشناسی ارشد از مؤسسه امام خمینی هستند و با استاد کار می‌کنند. در واقع کار این گروه، تکمیل‌کننده بحث‌های درس خارج و جمع‌بندی و تنظیم مطالب برای چاپ است. جلسات هم‌اندیشی و ارزیابی همراه با استاد، تشکیل، و چندین بار مطالب رفت و برگشت داده می‌شود تا اینکه در نهایت پذیرفته شود.

باید توجه داشت وقتی بحث از تربیت مطرح می‌شود، ذهن آدم به سمت اخلاق متبادر می‌شود تا به سمت فقه، ولی باید گفت بین بحث تربیت و فقه، تداخل وجود دارد. مثلاً این گزاره که حرام است پدر کودک را بزند، گزاره‌ای تربیتی و در عین حال فقهی است. اگر این بایدها و نبایدها استخراج نشود، نتوانسته‌ایم نظام تربیتی ـ اسلامی ارائه دهیم. کار فقه‌التربیه آقای اعرافی، خیلی نزدیک به کار اقتصادنای شهید صدر است، البته با وجود اختلاف نظرهایی که آقای اعرافی در مورد نظام‌سازی با شهید صدر دارند. اگر بخواهیم نظریه اسلام را درباره موضوعی تربیتی ارائه دهیم، علاوه بر فقه تربیتی، باید تفسیر تربیتی و فلسفه تربیتی و… نیز کار شود و عالم تربیت، که آن هم خصوصیات خاص خودش را دارد، از مجموع این‌ها، نظریه خود را استخراج می‌کند و از مجموع این نظریات، نظام اسلامی به دست می‌آید، که این کاری درازمدت است.

نکته دیگر این است که آقای اعرافی در روند کار به این نتیجه رسیده‌اند که در بحث فقه‌التربیه، نیازمند اصول و شیوه جدیدی هستیم، غیر از آنچه در اصول فقه است. ایشان در کتاب جایگاه‌شناسی علم اصول، بحث‌هایی در این باره دارند و دغدغه‌شان نیز همین است و چند سالی هم که در پژوهشگاه حوزه و دانشگاه بوده‌اند، این دغدغه را پیگیری می‌کردند که در علوم انسانی باید اصول دیگری نوشته شود، نه اینکه تماماً غیر از این اصول باشد، بلکه قسمتی از این اصول فعلی در علوم انسانی مورد نیاز نیست و یک قسمت که عمدتاً مباحث الفاظ باشد، نیاز است، ولی قسمت دیگری هم هست که باید بر روی آن کار، و به آن اضافه شود و حتی در قسمت‌هایی از اصول هم که مورد نیاز است، باید بعضی مطالب پررنگ‌تر، و بعضی دیگر کم‌رنگ‌تر شود.

حال این سؤال مطرح می‌شود که با توجه به اینکه عموماً مباحث تربیتی، مباحث عقلایی است تا تعبدی، بحث‌های تربیتی که در درس خارج مطرح می‌شود، بیشتر صبغه نقلی دارد یا عقلی؟ باید دانست که بحث‌ها متفاوت است. برای نمونه، در بعضی بحث‌ها می‌بینیم که شصت روایت و مثلاً دوازده آیه مرتبط با آن بحث داریم، ولی درباره عمده موضوعاتی که از بیرون مطرح شده است و به متون عرضه می‌شود، آیات و روایات کم است و نیاز به اجتهاد دقیقتر و قویتری است.

دید ایشان نسبت به احکام، با توجه به بحثی که درباره مراحل اجتهاد در درس خارج کرده‌اند، دیدی حداکثری است که «لکلّ واقعه حکمٌ»، یعنی درباره هر چیزی، دین حکم دارد، ولی ممکن است بعضی جاها صریح نگفته و تضمنی باشد، که باید بیرون کشیده شود. هر جا نیز که آیات و روایات نداریم، به قواعد کلی مراجعه می‌کنیم، قواعد کلی هم نداشته باشیم، به دلیل عقلی مراجعه می‌کنیم، که البته دلیل عقلی هم از ادله شرعی است. از این رو، ایشان خیلی جاها ابتدا همان دلیل عقلی را مطرح می‌کنند و اصل دلیل همان است و روایات را به عنوان کمک و شاهد می‌آورند. البته بعضی جزئیات نیز در آیات و روایات هست که دلیل عقلی نمی‌تواند آن‌ها را اثبات کند که از آنجا وام گرفته می‌شود.

ایشان غیر از بحث فقه تربیتی، روی چند بحث فقهی جدید هم کار می‌کنند، یکی فقه اخلاق است که بحث پردامنه و جدیدی است، دیگری درباره فقه عقیدتی که دو سال است گروهی تشکیل شده است و کار می‌کنند که کتاب‌هایی نیز در این زمینه در دست چاپ است. از طرفی فقه تربیتی در حوزه مظلوم واقع شده و نیازش درک نشده و ناشناخته است. مقام معظم رهبری هم که در نمایشگاه کتاب‌ها را دیدند، توصیه کردند که کتاب‌ها به عربی ترجمه شود و در اختیار مخاطبان عرب‌زبان قرار بگیرد؛ زیرا با ترجمه به عربی، مخاطبان افزایش می‌یابد و از طرف دیگر، اهالی زبان‌های دیگر نیز از طریق زبان عربی با علوم اسلامی، ارتباط برقرار می‌کنند.

برخی از عناوین مطرح شده در بحث فقه‌التربیه عبارتند از: تعلیم؛ تعلم؛ تربیت خانوادگی؛ تمهیدات تربیتی؛ ساحت‌های تربیت مثل تربیت عبادی، تربیت اعتقادی، تربیت اخلاقی، تربیت اجتماعی، تربیت اقتصادی، تربیت علمی و عقلانی، تربیت عاطفی، تربیت حکمی و تعاملی؛ شیوه‌ها و روش‌های تربیتی در تربیت خانوادگی؛ تفضیل بین الأولاد؛ تفسیر آیه مبارکه «لا تُلهِکُم أموالکُم و لا أولادُکُم عَن ذکرالله»؛ بازی؛ حمایت و محبت‌ورزی افراطی؛ تنبیه؛ اصل عدم تکلیف به امر غیر مقدور؛ دعا نسبت به اولاد.

فقه‌الاداره

این درس، با هدف تولید دانش مدیریت اسلامی تشکیل شده و توسط حجت الاسلام و المسلمین صمصام‏الدین قوامی در بنیاد فقهی مدیریت اسلامی تدریس می‏شود. ایشان درباره راه‌اندازی بنیاد چنین می‌گوید: «بنده قبل از انقلاب، دانش‌آموخته رشته مدیریت صنعتی بودم و با این تخصص‌ها وارد فضای انقلاب شدم و در فضای انقلاب، وارد حوزه شدم و دروس حوزه را تا عالی‌ترین سطح ادامه دادم. در حین تحصیل در حوزه به دنبال کسب توانایی استنباط احکام اسلام، در خصوص مسائل مدیریت بودم. در کنار تحصیل در حوزه، در بخش‌های مختلفی، مدیریت عملی را تجربه کردم و در ادامه مسیر، بعد از تحصیلات آکادمیک مدیریتی و تحصیلات حوزوی، با آن دغدغه‌ای که عرض کردم و کسب تجربه عملی در عرصه مدیریت، فصل‌نامه «نخل شهداد» را راه‌اندازی کردم و پس از کسب این تجربه، مشغول نوشتن کتاب مدیریت از منظر کتاب و سنت شدم که 9سال به طول انجامید و به عنوان پژوهش برتر دینی شناخته شد. نشریه نخل شهداد هم به عنوان نشریه‌ای تخصصی در عرصه مدیریت اسلامی شناخته شد و بعد، ضلع چهارم، یعنی مدیریت مدرسه معصومیه، پیش آمد. در مدرسه معصومیه موقعیت تدریس مدیریت اسلامی برای من ایجاد شد و بر اثر ارتباطاتی که با طلاب شکل گرفت، گروهی از ایشان، از ما درخواست تدریس فقه‌الاداره کردند. ما با این چند نفر کلاس فقه‌الاداره را شروع کردیم که کم‌کم تعداد افراد به دو برابر رسید. در اواخر سال تحصیلی و همچنین در پایان خدمت این‌جانب در مدرسه معصومیه، به عنوان مدیر، برخی دوستان پیشنهاد تشکیل سازمانی را دادند که درس خارج فقه‌الاداره به صورت متمرکز در آن‌جا ارائه شود. بنده هم که چنین ایده‌ای را از سال‌ها قبل و از دهه پنجاه در ذهن می‌پروراندم، با این موضوع موافقت کردم و بعد از چند جلسه بحث درباره عنوان این سازمان، به گزینه بنیاد فقهی مدیریت اسلامی رسیدیم».

این بنیاد فرزند حوزه است و در مدرسه علمیه معصومیه متولد شده است. ماهیت بنیاد، حوزوی است؛ چرا که درس خارج فقه و اصول و فقه‌الاداره در آن‌جا تدریس می‌شود و در راه استنباط احکام مدیریتی، تلاش می‌کند. همچنین آرمان بنیاد، تربیت مجتهد نظریه‌پرداز در عرصه مدیریت اسلامی است. در یک نگاه دقیق، بسیاری از انتقادهای جدی که به بوروکراسی حاکم و مدیریت کشور وارد می‌شود، به فقدان دانش و نرم‌افزار مدیریت اسلامی بر می‌گردد و وقتی حکومت اسلامی قصد حرکت به سمت اهداف اسلامی را دارد، مدیریتی همسو، چالاک و مناسب با آن اهداف وجود ندارد. از این رو، دچار چالش می‌شود. درس خارج فقه‌الاداره، برای حل این مشکل تشکیل شده است. در حقیقت این درس خارج، هدفی داخلی و بیرونی دارد. هدف داخلی آن، تربیت مجتهد نظریه‌پرداز، استاد و مدیر و پژوهشگر در علم مدیریت اسلامی است که با استناد به منابع وحیانی، مدیریت اسلامی را استخراج کند و هدف بیرونی آن، برآورده کردن نیازهای نظام اسلامی در عرصه مدیریت اسلامی است.

ادعای بنیاد این است که درباره مدیریت اسلامی، مراکزی وارد عمل شده‌ و روش‌هایی را نیز به کار گرفته بودند، ولی به صورت ریشه‌ای روی مباحث کار نکرده‌ و فقط تناسب‌هایی میان دانش مدیریت و اسلام را ملاحظه کرده، و به دست آورده‌اند.

این درس خارج، از سال 86، با درخواست ده نفر از طلاب مدرسه معصومیه آغاز شد. در سال اول، با طرح مباحثی درباره معرفی و چیستی فقه‌الاداره و ضرورت‌ها و روش‌شناسی و مباحث مقدماتی همراه بوده است. روش‌شناسی فقه‌الاداره و روش استنباطی خاص فقه‌الاداره، گونه‌شناسی، منبع‌شناسی و الگوشناسی، از مباحث سال اول این درس خارج است. در سال دوم، مباحث مدیریت منابع انسانی مطرح شده و تمرکز مباحث روی مسئله گزینش بوده است. از همان سال، در کنار درس خارج فقه‌الاداره، یکی از متخصصان رشته مدیریت، دروس مدیریتِ دانشگاه را ـ که همان مدیریت غربی است ـ تدریس می‌کرد تا نسبت به مسائل علم مدیریت، آشنایی کافی حاصل شود. پس از بررسی و آموزش مبانی فقه‌الاداره، درس خارج به مسائل فقهی مدیریت پرداخته، و به گونه مسئله‌محور، مسائل فقهی را بررسی کرده است.

یکی از مباحث، بحث انتسابات است و پس از بررسی انتسابات، درس خارج به نظام حقوق و دستمزد پرداخته است. جاهایی که در فقه و آیات و روایات، درباره دستمزد و پاداش سخن به میان آمده، استخراج، و ملاک‌های آن بررسی شده است. پس از به دست آوردن همه منابع، سعی شده از مجموعه نظریات، نظریه‌هایی درباره هر مسئله به دست آید و با ترتیب و چینش نظریات، نظام حقوق و دستمزد در اسلام استخراج شود. در واقع دروس خارج موجود، صرفاً نظریات را بررسی، و نظر نهایی را اعلام می‌کند، ولی از به دست آوردن نظریه و نظام در آن مسئله عاجز است، در حالی که در این درس خارج سعی شده است تا با اصول فقه‌الاداره، نظریه و نظام مدیریت اسلامی استخراج شود.

منابع کلی درس فقه‌الاداره، همان کتاب و سنت و عقل و اجماع است، ولی منابع اختصاصی هم دارد. وجه تمایز شیوه در فقه‌الاداره، برجسته‌تر بودن نقش عقل در مدیریت اسلامی، به نسبت دروس خارج متداول است. غالباً عقل در فقه رایج به صورت نماد است و کمتر جایی به عنوان دلیل مستقلی ظاهر می‌شود، ولی در این درس خارج، جایگاه ویژه‌ای دارد. سیره متشرعه و سیره اهل مدیریت هم دارای جایگاه ویژه‌ای است. در این درس خارج، مباحث غیر مفید اصول فقه حذف شده است و فلسفه علم اصول تدریس، سپس اصولی عام و اصولی خاص در درس خارج طرح می‌شود. اصول عام همان اصول رایج در دروس خارج، با حذف زواید است، ولی اصول خاص، مختص علم مدیریت است. برای نمونه، توحید یکی از مبانی کلامی و اصول خاص فقه‌الاداره است یا فرهنگ نظارت معصوم در سازمان، به عنوان یکی از مسائل علم اصول شناخته نمی‌شود، ولی در اصول فقه‌الاداره، جایگاه دارد.

با بررسی اجتهادی مسائل مختلف، به نظر و فتوا می‌رسیم. با توجه به نظریات، نظریه استنتاج می‌شود و با ملاحظه و مقایسه و ترتیب و چینش نظریات، نظام پدید می‌آید. در دروس خارج موجود، استادان در مسئله‌ای وارد می‌شوند و با دقت و ظرافت عالمانه، بحث می‌کنند و نظر می‌دهند، ولی بیشتر به صورت نظریه ارائه، و به نظام تبدیل نمی‌شود. این در حالی است که این مسائل وقتی کاربردی می‌شود و به کار جامعه می‌آید که به نظام تبدیل شود. برای نمونه، نظام اسلامی می‌خواهد حقوق کارمندان خود را بر اساس اسلام سامان دهد. در اینجا با نظریات یا دو ـ سه نظریه نمی‌توان این کار را سامان داد، ولی اگر نظام حقوق و دستمزد، ارائه، و به صورت آزمایشگاهی در بخش کوچکی اجرا، و سپس فراگیر شود، روش‌های موجود در جمهوری اسلامی را که منطبق بر نظام دستمزد جهانی است، به هم می‌ریزد و نظامی جدید با روش‌ها و ملاکات سنجش و امتیازبندی جدید جایگزین خواهد شد. برای نمونه، یکی از مسائل نظام حقوق و دستمزد، عدالت است. آیا می‌شود مبلغی را به عنوان حق‌العداله، افزون بر دستمزد به کسی بدهیم و کارمندی به دلیل عدالت، حقوق بیشتری بگیرد؟ آیا عدالت قابل سنجش است؟ روش‌های سنجشی عدالت چیست؟ تمام این مباحث در درس خارج مطرح شده است.

علاوه بر درس خارج، آموزش اعضا در قالب گروه اجتهادی انجام می‌شود. در حقیقت گروه اجتهادی، تمرین کارگاهی برای تولید فقه‌الاداره و آمادگی برای نظریه‌پردازی در علم مدیریت اسلامی است. در این گروه اجتهادی، یک فقیه مبرز به عنوان استاد راهنما، گروهی شش نفره از اعضای بنیاد را راهنمایی می‌کند. این گروه موظف است در مسائل مربوط به درس خارج و مسائل مربوط به مدیریت دنیای معاصر، با استفاده از منابع اسلامی، استنباطاتی داشته باشد. در حقیقت، تولیدات درس فقه‌الاداره در این گروه، به استانداردهای اجتهادی و معتبر و عالی می‌رسد و در خلالش، قدرت اجتهاد اعضا نیز ارتقا می‌یابد، ولی نتایج درس خارج و مباحث سال اول درس خارج درباره چیستی فقه‌الاداره، به صورت جلد اول کتاب فقه‌الاداره تنظیم می‌شود و پس از ارزیابی حضرات آیات کعبی و درّی نجف آبادی، به عنوان ناظر فقهی و دکتر عابدی جعفری، به عنوان ناظر علمی، به زودی به چاپ خواهد رسید. جلد دوم کتاب فقه‌الاداره که درس خارج سال دوم است، درباره مباحث مدیریت منابع انسانی است که از گزینش شروع می‌شود و قواعد مهمی را به دست می‌دهد. در این تحقیق، فرآیند گزینش به چهار مرحله «کادرسازی»، «به‌گزینی»، «به‌‌گماری» و «به‌کارگیری» تقسیم شده است که هر کدام فرآیند خاص خودشان را خواهند داشت. این تحقیق عمدتاً به بحث کادرسازی می‌پردازد و طی آن مباحثی همچون استعدادسنجی، قاعده امتنان، قاعده امتحان، القای محبت، تداوم از کودکی و… طرح شده است و بررسی می‌شود. روش اتخاذی در تحقیق فقه‌الاداره، روش اجتهادی مسئله‌محور است که در جلد اول به معرفی آن پرداخته شده است. عمده تفاوت این تحقیق با بقیه تحقیقات در باب مدیریت اسلامی، در این است که فقه‌الاداره به توصیف اکتفا نکرده و کاملاً تجویزی است.

مطالب درس خارج، هر روز در سایت بنیاد فقهی مدیریت اسلامی «www.bfmi.ir» منتشر می‌شود. یکی از نهادهای مهم کشور هم قراردادی با این درس بنیاد بسته تا نظام حقوق و دستمزد اسلامی را به عنوان حاصل کار این درس خارج، اخذ کند و قرار شده است تا دو و نیم سال، خروجی این درس، کاربردی شود و آن نهاد، نظام دستمزد و حقوق خود را بر پایه آن رقم بزند.

خارج فقه هنر

مدرسه اسلامی هنر، یکی از مراکزی است که فعالیت‌های ویژه‌ای در زمینه هنر اسلامی دارد. در میان فعالیت‌های مدرسه هنر، خلأ وجود کلاس‌هایی احساس می‌شد که احکام مربوط به دایره هنر، مورد بررسی اجتهادی و دقیق قرار گیرد و نظر اسلام درباره موضوعات مختلف مشخص و روشن شود که مثلاً شعر و شاعری و غنا و موسیقی و… آیا جایز است یا خیر، و حد و حدود و حیطه هر یک، کدام است. بنابراین، تصمیم به برگزاری درس خارج فقه با موضوع هنر اسلامی گرفته شد. این درس، در ابتدای سال تحصیلی 90 ـ 89  آغاز شد و محور درس بر مسئله تصویرگری که شامل مجسمه‌سازی و نقاشی است، قرار گرفت و در سال آینده هم بناست مسئله غنا و موسیقی، بحث و بررسی شود.

تاکنون سرفصل‌هایی که در این درس بررسی شده، چهار مسئله است. تصویرگری به شکل نقاشی و تصویرگری به شکل مجسمه که هر کدام از اینها جاندار و غیر جاندار دارد. نقاشی جاندار و غیر جاندار و مجسمه‌سازی جاندار و غیر جاندار. فروعات زیادی هم بررسی شد. برای نمونه، اینکه مجسمه‌سازی توسط خود شخص یا با دستگاه، دو حکم دارد یا نه، اگر چند نفر با شراکت این کار را بکنند، چه حکمی دارد؟ شراکت در جزء عمل، آیا اشکال دارد یا نه؟

در آینده، بحث غنا و موسیقی که از سنگین‌ترین مباحث است، مورد بررسی قرار می‌گیرد. از جمله مباحث قابل طرح در این درس، این مسائل خواهد بود: غنا چیست؟ آیا غنا با موسیقی اشکال دارد یا به تنهایی هم اشکال دارد؟ ملاک غنا چیست؟ آیا غنا در شب عروسی استثنا شده است؟ آیا غنا حرام است یا نه؟ حکم نوازندگی چیست؟

هدف ما در این درس خارج، عمدتاً پرداختن به عمق مطالب و دقت در مسائل است. مسئله مهم این درس خارج، تخصصی بودن آن است و امیدواریم که با نتایج این‌گونه دروس، گره‌ای از جامعه اسلامی حل شود. انقلاب اسلامی ما را به فضای جدیدی وارد کرد و حوزه با مسائل گوناگون و متعددی روبه‌رو شد که باید با دروس خارج تخصصی به این مسائل، مجتهدانه پاسخ داد. از این رو، با ورود به فضای انقلاب اسلامی، در عرصه گسترده هنر، سؤالات فراوانی مطرح شد که حوزه باید به آنها پاسخ می‌داد. این در حالی است که در گذشته مطرح نبود.

برای افزایش سطح علمی درس خارج و اتقان نتایج به دست آمده، شورای فقهی شش نفره، از میان فضلا و مدرسان سطح عالی و صاحب‌نظران تشکیل داده‌ایم تا مطالب و خروجی‌های این درس بازنگری نهایی شود تا قابل ارائه باشد. با توجه به اینکه جای این‌ گونه مباحث در حوزه خالی است، ان‌شاءالله این درس خارج، نتایج خوبی داشته باشد و در آینده خدماتی را ارائه کند.

سال گذشته رهبر معظم انقلاب، در یکی از دیدارها با جمعی از علما، یکی از علمای معظم از وضعیت صدا و سیما به ایشان اعتراض می‌کنند.

ایشان ضمن بیان کامل وضعیت صدا و سیما، این اشکال را متوجه خود ایشان و حوزه می‌کند و نبودن نرم‌افزار هنر اسلامی و روحانیانی متخصص و مجتهد در زمینه هنر اسلامی را علت به وجود آمدن وضعیت موجود بیان می‌دارند.

این مطلب نشان‌دهنده عدم حرکت حوزه در جهت پاسخگویی به نیازهای نظام در زمینه هنر اسلامی است. آیا اکنون زمان آن نرسیده که حوزه توجه ویژه به تشکیل دروس خارج در مسائل مختلف هنری و تربیت مجتهدانی در زمینه هنر اسلامی داشته باشد؟

پاسخ دهید: