1ـ روزي نو در راه
در پايان سال تحصيلي گذشته، زمزمه تغيير اسم نشريه به گوش رسيد. در ماههاي بعد اين مطالبه جديتر شد. اين امر از سوي متوليان مجله، به مصلحت دانسته نشد. زيرا به اذعان کارشناسان تغيير اسم يک مجله، آن هم پس از چهارده شماره، به دلائل عديدهاي حرفهاي نيست.
نام يک مجله، جزيي از هويت آن است، يک نشريه با اسم خود به تدريج اعتماد مخاطبان خود را جلب ميکند، با محتوا گره ميخورد از اين پس اين نام است که تعلق خاطري در بين خوانندگان فراهم ميآورد. نشريه با اسم جديد، براي ايجاد اينگونه ارتباط با مخاطبان و برقراري چنين انس بصري با آنان، نياز به زماني مديد و صرف هزينههاي قابل توجه دارد.
علاوه بر آسيبهاي مترتب بر اين تغيير، با توجه به مجموعه مشاورههاي ادبي، هنري و روانشناختي و همچنين برآيند بازخوردهايي که از مخاطبان طي اين چند سال به دست آمده «خشت اول» زيبا، داراي توجيه کافي و متناسب با مأموريتهاي نشريه تلقي شده است.
«خشت اول» با الهام از مفهوم شعري که از آن برگرفته شده است[1] در قالب صنعت ادبي «حل» در معنايي مقابل خود به کار گرفته شده است. به عبارت ديگر «خشت اوليها» معتقدند سرنوشت علمي آينده حوزهها، وابسته به وضعيت علمي امروز مدارس و طلاب جوان است. طلاب جوان در آغاز راه، نياز مبرم به رسيدگي بزرگان و مجريان حوزه دارند. بايد به کمک آنان شتافت و بينشها، نگرشها و باورهايشان را ارتقاء داد تا بناي حوزههاي علميه با نشاط و تحرک آنان به تعالي بيش از پيش رسيده و اين بنا تا ثرياي ظهور سر کشد. در حقيقت اين اسم، تحذيري است از اينکه مبادا به اين سرمايه توجه کافي نشود و ترغيبي است براي اين سرمايهگذاري و آيندهنگري. اين تحذير و ترغيب پيام مستمري است که در اين نام نهفته است و همين امر نيز کمابيش در ميان مخاطبان جوان نشريه، تلقي ميشود.
متأسفانه و يا خوشبختانه ابلاغ ضروري بودن تغيير اسم از سوي مسؤولان حوزه گرماي اين گفتمان را در قالبي جديد طلب کرد. بهر حال اين مسأله براي دوستانتان در نشريه، با توجه به تغيير رويکرد محتوايي مجله، نويد آغاز دوره جديد انتشار «خشت اوّل» تلقي شد. گويي دوباره مثل هشت سال پيش بسم الله بايد گفت و فرصتها را مغتنم شمرد و تجربهاي جديد را آغاز کرد. گويي روز از نو.
مسير طلبگي که همان راه نيل به قلههاي اجتهاد و تهذيب است براي آنان به روشني ترسيم کرد.
در اين سير از آنان دستگيري کرد و تشويق و ترغيبشان کرد.
2ـ طلاب جوان، ناخدايان سرنوشت حوزههاي فردا
پس از به انجام رساندن بررسيها و اخذ مشاورههاي لازم، از بين اسامي پيشنهادي، «رهنامه پژوهش» انتخاب شد. «رهنامه» واژهاي فارسي و ريشهدار است. مطابق فرهنگ مرحوم دهخدا رهنامه کتابي است که کشتيبانان به دست ميگرفتند و خشکي را از غير آن تشخيص ميدادند و کشتي را هدايت ميکردند. يعني «کتاب راه»، «نقشه راه». اين کلمه در اشعار شعراي بزرگ نيز به کار رفته است.
نشريه بر اين باور است که مسير رسيدن به اجتهاد و توليد دانش ديني، راهي پرفراز و نشيب است. طي اين مرحله بيهمرهي خضر، ممکن و يا منتج نيست. بنابراين به منظور رشد و تعالي علمي طلاب جوان «رهنامه» مأموريت خود را تنقيح اين مسير و عرصه مباحثي ميداند که طي اين راه را هموار کند.
3ـ خشت اوّلِ منشورات طلاب حوزههاي علميه
گرچه «خشت اوّل» ما برچيده شد اما خرسنديم که «خشت اوّل»، تجربهاي موفق در تأسيس و راهاندازي منشورات علمي فرهنگساز در حوزه مباحث علمي ـ پژوهشي طلاب جوان شده است. در حقيقت با شروع دوره جديد اين نشريه و در کنار آن، نسل جديدي از نشريات حوزههاي علميه متولد شدهاند. نشريه علمي طلاب جوان که مأموريت درج مقالات طلاب در سطح حوزههاي علميه را بر عهده دارد و نشريات علمي اطلاعرساني مدارس علميه که از سوي مدارس منتشر خواهند شد. «رهنامه پژوهش» تولد فرزند خواندگان خود را تبريک ميگويد و اين فرصت را براي تعالي علمي ـ پژوهشي نسل جوان بسيار مغتنم ميشمارد. چشم به راهيم تا در حيطه مأموريتهاي ديگر حوزه نيز «خشت اوّل»هايي متولد شوند. به اميد آن روزگاران.
4ـ پژوهش، حوزه و ديگر هيچ
«رهنامه پژوهش» بر اين باور است که اجتهاد و توليدگري دانش ديني، روح اصلي حوزههاي علميه است. هيچ فعاليت حوزوي نيست که خود را از پرتو اين مهر بينياز بداند. عرصه تبليغ در محضر مجتهدان و شاگردان آنها اداره ميشده است؛ بزرگمردان تهذيب حوزهها، عالمان روشن ضمير و عارفي بودند که خداترسي و تقواشناسي ناشي از قوت علمشان بوده و چنين بوده که در اعماق وجودشان نهادينه ميشده است، اين توليدگران دانشهاي ديني بودند که با غيرت علمي خود، مشکلات معرفتي اجتماع و اعصار را حل ميکردند. همچنين «رهنامه» معتقد است برقراري ارتباط با اين روح اصيل از مدارس و جواني طلاب بايد آغاز شود و چارهاي و تکليفي غير از اين نداريم. وگرنه روحيه پرسشگري، تفکر و تعمق و انديشيدن و تحقيق، امري تصادفي و بينياز از تربيت و تمهيد نبوده و نخواهد بود.
به نظر ميرسد اين ضرورت بايد از سوي نسل جوان حوزه هضم و جذب شود و دلمشغولي طلاب در اين امر نيز پررنگتر شود. و در اين راستا لازم است پژوهش و تحقيق به قصد تعميق آموزهها و همچنين به قصد آموختن روشها و مهارتهاي پژوهش، حمايت و هدايت و توسعه يابد. اين نشريه بر خود فرض ميداند تنور اين را مسأله در حوزهها و در بين طلاب جوان گرم کند.
5ـ خوبِ خوب درس خواندن
موضوع اين شماره «آموزش پژوهشگرا» است. به نظر ميرسد ميتوان اين الگو را تبيين و تنقيح کرد و شاخصگذاري نمود. فوائد و آسيبهاي احتمالي مترتب بر آن را احصا نمود. ما بر اين باور رسيدهايم که چنانچه بخواهيم در آينده پژوهشگراني کارآمد در حوزهها داشته باشيم نياز داريم که در شيوههاي متعارف اکنون حوزهها بررسيهايي صورت دهيم يعني سنتهاي قديم و مستحکم آن را شناسايي و تقويت کنيم و آنچه عارض بر اين شيوه شده بزداييم و رويکردهاي تحقيقي حوزههاي خود را بازيابي کنيم. در اين بين شيوه پژوهشگري در آموزش ميتواند الگوي مناسبي براي خوب درس خواندن حوزههاي ما باشد.
در اين شماره سعي شده است مفهوم «آموزش پژوهشگرا» معرفي شود، شاخصها و مؤلفههاي آن شمرده شود، ضرورت و توان آن را تحليل کند و در تطبيق اين شيوه بر سر فصلهاي موجود در اشارهها و شواهدي ارائه شود، فعالان اين عرصه در مدارس معرفي شود و گزارش داده شوند و از سيره علمي و تحقيقي سلف حوزهها گوشههايي عرضه شود.
6ـ مبادا که بي خضر بمانيم!
«رهنامه پژوهش» براي رهنمايي پژوهش طلاب عرصههاي دشوار، نوپيدا و مباحث نظري و عملي متعددي پيش رو دارد. براي رونق اين بازار و تعالي بيش از پيش حوزههاي علمي و بالندگي طلاب در اين راستا نيازمند مساعدت و عنايت تمامي بزرگان و دانشوران و فضلاي حوزه هستيم مبادا که در اين مرحله بي خضر بمانيم. منتظر انتقاد، پيشنهاد و همراهي شما خواهيم بود.
پی نوشت:
[1]. خشت اول چون نهد معمار کج، تا ثریا می رود دیوار کج.