
بررسی نیازها و موانع فرهنگ نیازمحوری در حوزه علمیه در مصاحبه با حجتالاسلام و المسلمین سید جواد موسوی هوایی
رهنامه: با توجه به مطالبه مقام معظم رهبری در سفر اخیر، مبنی بر لزوم انطباق فعالیت علمی حوزه در جهت تأمین نیازهای موجود ملی و جهانی، لطفاً با توجه به مسئولیت و تجربیاتی که دارید، جغرافیایی از نیازهای فرهنگی جامعه که توجه بیشتری از جانب حوزه میطلبد را ترسیم فرمائید.
استاد: البته پیگیری مطالبات رهبری صرفاً نه به این خاطر است که مطالبات رهبری هستند بلكه از این جهت است كه واقعاً این مطالبات، بهحق و بهجا هستند، و در واقع مطالبات ایشان از چند جهت و از چند بُعد قابل بررسی و پیگیری است: جهت اول، از لحاظ شخصیت حقیقی ایشان است كه دروس طلبگی را گذرانده و تدریس درس خارج دارند و مرجع تقلید هستند و همچنین در كار اجرایی نیز بودهاند پس طلبهای موفق در همه زمینهها میباشند؛ در نتیجه مطالبات یك چنین شخصیتی، قابل توجه و دنبال كردن است. جنبه دوم، شخصیت حقوقی ایشان است و اینكه ایشان به عنوان ولی فقیه جامعه ما هستند یعنی فقیه جامع الشرایطی كه مردم با ایشان بیعت كردهاند و ولایت ایشان را پذیرفتهاند و این جایگاه الهی و اجتماعی موجب میشود كه مطالبات ایشان مورد اهتمام و توجه قرار گیرد. سوم نیز به دلیل این كه خود این مطالبات، مطالبات به حقی است یعنی ایشان با توجه به ارزیابی و كارشناسی مسائل و مشكلات جامعه و حوزه مطالبات و راهحلهایی را كه در این زمینه قابل اجراست، بیان فرمودهاند و ما میبینیم كه این مطالبات، مطالباتی است كه راهگشا هستند. پس این مطالبات از سه جهت حائز اهمیت هستند: شخصیت حقیقی ایشان، شخصیت حقوقی ایشان و خود مطالبات.
اما در مورد نیازها از آنجا كه همه اقشار جامعه و مردم به حكم و گرایش فطرت خویش، نیازمند به دین برای رسیدن به سعادت هستند و همه محتاجند كه دیندار باشند و از طرف دیگر دین را ما به صورت یك دین حداكثری قبول داریم كه در همه شئون وارد میشود، همانطوركه در سیره پیامبر (صلّیاللهعلیهوآله) و معصومین (علیهمالسّلام) و سؤالاتی كه از ایشان میشده و جوابهایی كه میدادهاند مشاهده میگردد كه در مورد همه مسائل و در همه عرصهها از مسائل اعتقادی تا مسائل اخلاقی، فقهی، سیاسی، نظامی و… سؤال میشده است. حتی از مسائل علمی محض همچون مسائل بهداشتی و پزشکی سؤال میشده و ایشان جواب میدادهاند و این نشان میدهد كه دین باید در همه زمینهها از جمله مسائل روانشناسی، انسان شناسی، علم سیاست، علم اقتصاد، فلسفه و حتی علوم محض وارد شود و پاسخگو باشد.
و یا مثلاً در مسائل و علومی مانند علم جامعهشناسی، علم حقوق، حقوق بینالملل، حقوق بینممالك اسلامی، علم اخلاق، فلسفه و غیره كه علومی مربوط با انساناند، حتماً اسلام سخن دارد در حالی که ما در همه این زمینهها، كم كار كردهایم. ما چرا جامعهشناسی اسلامی نداریم؟ آیا اسلام جامعهشناسی ندارد؟ حتماً دارد. پس ما باید بیاییم و در مورد همه این علوم، استخراج صحیح كنیم.
پس از اینكه گفتیم در عرصههای گوناگون نیاز وجود دارد و دین نیز باید پاسخگو باشد، در وهله بعد باید به اولویتبندی این نیازها پرداخت؛ زیرا مسائل بسیار است و درجه اولویتها با هم متفاوت است و در این اولویتبندی باید مسائل اسلامی را صددرصد مورد توجه قرار دهیم كه به نظر من آنچه در این نیازها باید بیش از همه بدان پرداخته شود بحث ولایت است زیرا ولایت یكی از مبانی دین است و با توجه به برخی روایات كه میفرماید « بنی الاسلام علی خمس … و ما نودی بشیءٍ بمثل ما نودی بالولایه» یعنی اینكه برای اسلام چند پایه و اساس ذكر میكنند مانند : نماز، روزه، حج، زكات و ولایت و در آخر میفرمایند كه هیچ یك از اینها مانند امر ولایت مورد ندا، توجه و تأکید قرار نگرفته است و در واقع امر ولایت، ریشه سایر بنیانهاست و یا اینكه در برخی از روایات داریم كه عبادتها بدون ولایت در محضر حقتعالی مورد قبول واقع نمیشود.
امروز، حوزه بايد از لحاظ نظري، تحكيم و تقويتكننده پايههاي اين نظام اسلامي باشد و از لحاظ عملي و اجرايي نيز در تحقق آرمانهاي اسلامي به حكومت مدد برساند.
به این مسئله ولایت باید به صورت جدّی پرداخته شود. به نظر من ما در تبیین و شناخت و معرفی و شناساندن مسئله ولایت كوتاهی کردهایم چه در بین مردم كشور خودمان و چه سایر كشورهای اسلامی و همچنین نسبت به كشورهای غیراسلامی و این یكی از مهمترین نیازهاست كه باید بدان پرداخته شود. و همچنین نظر ما این است كه مسئله ولایت، امروز در ولایت فقیه و حكومت و نظام اسلامی تجلی دارد و در همان راستا باید به این مسأله و جایگاه و اهمیت آن نیز پرداخته شود. محققان و اندیشمندان ما در زمینه جایگاه ولایت فقیه در نظام سیاسی و فلسفه سیاسی كار نكردهاند. من ندیدم كه در این زمینه كار خوب، جامع و کاملی انجام شده باشد در حالیكه ما باید در مورد فلسفه ولایت فقیه در عرصههای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی، تحقیقات بسیاری انجام دهیم و نظام سیاسی ولایت فقیه را به طور مستدل و منطقی با سایر نظامهای سیاسی مورد مقایسه قرار دهیم و به سؤالات و شبهاتی كه پیرامون آن مطرح میگردد پاسخ گوییم و نهایتاً نتیجه و حاصل كار خود را در داخل کشور در سطوح مختلف مردم و همین طور در خارج به كشورهای اسلامی و غیراسلامی عرضه و ترویج كنیم؛ پس این یكی از نیازهاست تا با انجام این وظیفه، بتوانیم از این سرمایه و نعمت الهی حفظ و پاسداری كنیم. حال حوزه علمیه كه دغدغه دین و دینداری انسانها را دارد باید در زمینه پاسخگویی به این نیازها برآید تا مصداق آن روایاتی باشد كه از ائمه معصومین (علیهم السلام) وارد شده كه در ضمن یك روایت طولانی، حضرت میفرمایند: «در آخرالزمان علم از قم تولید میشود و به شرق و غرب عالم منتشر میشود» كه حتماً منظور از قم در اینجا علما و اهل علم و حوزه علمیه قم میباشد كه چنین وظیفهای را بر عهده دارد.
از دیگر نیازهایی كه در اولویتبندی باید آن را در صدر نیازها قرار داد و توجه زیادی به آن مبذول كرد، نیاز به تعقل است؛ به این معنا كه حوزه امروز، باید فرهنگ تعقل و تفكر را در جامعه ترویج دهد و خود طلبهها به امر تعقّل اهتمام خاصّی داشته باشند. و عقل را به آن معنا كه در قرآن آمده و در روایات ما وجود دارد، تبیین كنند كه منظور از آن عقل یك عقل عارفانه است نه یك حسابگر خشك، بلكه یك عقلی كه مشحون با عشق و محبت است و باید این عقل شناخته شود و سپس برنامههایی برای شناساندن آن اندیشیده شود. به عنوان مثال از راههای پرورش این عقل، توجه به علم فلسفه و آموزش آن است كه مقام معظم رهبری هم چند مدتی است بر روی آن تأكید و توجه ویژه داشته و آن را مورد حمایت قرار دادهاند. پس به این علوم عقلی نباید بیتوجهی نشان داد و نسبت به جریاناتی كه قصد مبارزه با فلسفه و از بین بردن آن را دارند باید هوشیاری داشته باشیم. هرچند كه علما نسبت به فلسفه نظرات مختلفی دارند و در مرحله نظر بعضی مخالفتها صورت میگیرد كه آن بحثها در جایگاه خود محفوظ است.
پس یكی از وظایف حوزه علمیه این است كه تعقلپروری كند و در همه زمینههای فكری وارد شود و حتی در مسائل فكری كه دیگران در آن مسائل وارد شدهاند و نظر دادهاند و حرف دارند، حوزه باید وارد شود و با سخنان آنان آشنا شود و با مبانی خودشان حرفها و نظرات آنان را جواب دهند مثل اینكه ما میبینیم ائمه معصومین (علیهم السلام) در مناظراتی كه با مخالفین داشتهاند از هر قومی به زبان خود جواب میدادهاند و حتی در بحث با اهل كتاب با هر كدام به مبنای كتاب و اقوال خودشان بحث كرده و جواب آنها را میدادهاند و آنها را مغلوب میكردند. در روایات میبینیم كه ایشان، با استفاده از عقل، عرف و مقبولات عقلا كه مورد قبول همه انسانها بوده است به سؤالات پاسخ میدادهاند.
بايد سخنان حضرت امام، در مورد حوزه و نيازهاي ديني جامعه و حوزه اصلا به صورت كتاب و درس مدون شود و در حوزهها به طلاب تدريس شود تا اينكه طلاب با انديشههاي ايشان آشنا شوند.
رهنامه: سؤال بعدی این است كه چه عوامل و زمینههایی باعث شده كه حوزه نتواند آنچنان كه باید، در جایگاه پاسخگویی به این نیازها قرار گیرد؟
استاد: البته ما نباید فراموش كنیم كه حوزه علمیه امروز ما نسبت به گذشته به موفقیتها و پیشرفتهای زیادی دست یافته است و در واقع باید نیمه پر لیوان را ببینیم. امروز ما میبینیم كه حوزه علمیه در زمینههای مختلف دارای آثار و تألیفات است. بهطور مثال در زمینه پاسخ به پرسشها و شبهات، حوزه علمیه به تألیف آثار مختلف و بسیاری دست زده است. هرچند در مقام مقایسه مثلاً گفته میشود كه در گذشته حوزه علمیه اشخاصی را توانسته بود تربیت کند كه در هر شهر و منطقهای مجتهد وجود داشت كه تأمین كننده نیازهای معنوی و دینی مردم آن بخش بوده است و واقعا از جنس همان مردم بوده یعنی «منهم» بودهاند و گلایه دارند كه ما امروز چنین انسانهایی نداریم؛ ولی نباید فراموش كرد كه حوزه امروز، متولی حفظ و برقراری و یاری رساندن به نظام اسلامی و حكومت جمهوری اسلامی است که وظیفه بسیار بزرگی است در صورتی که میدانیم که برقراری حکومت اسلامی مطلوب و مورد خواست تمام انبیا و اولیا در طول تاریخ برقراری حكومت اسلامی بوده است. امروز، حوزه باید از لحاظ نظری، تحكیم و تقویتكننده پایههای این نظام اسلامی باشد و از لحاظ عملی و اجرایی نیز در تحقق آرمانهای اسلامی به حكومت، مدد برساند. حكومتی كه به سبب پاینده كردن احكام قرآن و جریان روح اسلام در جامعه تشكیل شده است. پس اولاً ما باید نیمه پر لیوان را ببینیم و بنگریم كه حوزه امروز در حال انجام چنین وظیفه بزرگی است؛ ثانیاً از دیگر مشكلات كه به عنوان عامل پاسخگو نبودن میتوان مطرح کرد این است كه حوزه در كار تبلیغ و ترویج فعالیتهای خودش ضعیف عمل کرده است. مثلاً یکی از دلایل اینکه ما امروز نسبت به كل كشور و برای انجام وظایف گوناگون در اقصی نقاط كشور با كمبود طلبه مواجه هستیم این است كه ما درباره فضای حوزه، فعالیتها و برنامهها و خروجیها و نتایج آن به خوبی اطلاعرسانی نمیكنیم و این مسائل برای جامعه ما روشن و واضح نیست و لذا میل و رغبتی هم برای ورود به حوزه ایجاد نمیگردد. مثلاً شما ببینید به هنگام ثبت نام حوزه علمیه چه مقدار اطلاع رسانی میشود؟ بسیار کم است؛ در حالی كه باید تبلیغات وسیعی انجام شود تا افراد مستعد با حوزه آشنا شوند و تمایل در آنها برای ورود به حوزه ایجاد شود.
يكي از بهرههاي مطالعه و غور در آثار حضرت امام و فرمايشات رهبري اين است كه خودبهخود طلاب را به سمت توجه به نيازهاي روز و جامعه، نيازسنجي و پاسخگويي به نيازها سوق ميدهد.
در اینجا باید گفت که ما حتی از كارها و فعالیتهایی هم كه طلاب و حوزویان انجام میدهند شمهای را به آگاهی و اطلاع مردم نمیرسانیم. مثلاً چند وقت پیش در تلویزیون نشان میداد كه طلبهای برای اینكه به روستایی برود، از مسیر بسیار صعب العبور و باریكی عبور میكرد و برای تبلیغ دین به آن محل میرفت. خوب این شخص مدتها بود كه این كار را انجام میداد و این مسیر را طی میكرد ولی چرا تا حالا كسی سراغی از او نگرفته است؟!
نكته دیگر این كه گفته میشود طلبه نباید دانشگاه برود و الآن شرایط تحصیلی طلبه به شکلی است كه نباید در دانشگاه مشغول تحصیل باشد و آقایان به این بسنده كردهاند كه تعدادی از طلبهها پس از تحصیل وارد دانشگاه شوند و آنجا به تدریس و تبلیغ مشغول باشند در حالیكه به نظر میرسد این امر كافی نیست و ما نیاز داریم كه طلبهها به فضاهای دانشگاهی وارد شوند و آن فضاها را تسخیر كنند و در خود فضای دانشگاه به تبلیغ و ترویج دین بپردازند. هر چند این را نباید نادیده گرفت كه دروس حوزوی دروس سنگینی است و برای اینكه طلبه به فهم خوب درسها دست پیدا كند نیاز به وقت گذاشتن و زحمت كشیدن دارد اما میتوان شروطی مانند شرط معدل قائل شد و اجازه داد که طلبههایی كه معدل بالاتر از حد مشخصی دارند بتوانند در آزمون دانشگاهها شركت كنند و وارد دانشگاه شوند، این اشخاص اگر وارد دانشگاه شوند، به دروس حوزوی آنها آسیب نمیرسد. همانطور كه میبینیم، برخی از دانشجویان خوب و با استعداد وارد محیط حوزه میشوند و به تحصیل دروس حوزوی میپردازند و به خوبی نیز آنها را میفهمند و درسها را به موفقیت طی میكنند.
یكی دیگر از زمینههایی كه در حوزه مانع از رسیدن به حد اعلای رشد میشود این است كه وحدت رویه در حوزه وجود ندارد. وحدت رویه به این معنا كه مراكز و مدارس مختلف به یك برنامههای مشتركی كه آنرا مفید و لازم برای طلاب میدانند برسند و آنها را در محیط حوزه پیاده كنند و اینطور نباشد كه به خاطر نبود این وحدت رویه بسیاری از كارها و فعالیتها مورد مخالفت قرار گیرد و یا به صورت ناقص و ناكارآمد بماند.
به اين علوم عقلي نبايد بيتوجهي نشان داد و نسبت به جرياناتي كه قصد مبارزه با فلسفه و از بين بردن آن را دارند بايد هوشياري داشته باشيم.
به عنوان مثال باید همه مراكز و آقایان این مسأله را مد نظر داشته باشند و در برنامههای خود عملی كنند كه باید كلاسها و دروسی به نام اخلاق در برنامه طلاب گنجانده شود كه همه آنها موظف به حضور در آن باشند. متولیان این امر وحدتِ رویه، نیز بزرگان حوزه، مراجع و فضلا هستند كه إن شاء الله باید با همدلی و همكاری با یكدیگر موجب شوند كه حوزه ما به زودی به قلههای پیشرفت و كمال دست یابد.
به نظر بنده یكی از نكاتی كه در اینجا باید مطرح شود این است كه ما به سخنان بزرگان در مورد حوزه و نیازهای حوزه كم توجهی كردیم مثلا در مورد فرمایشات امام كه ایشان شخص فهیم، فقیه، فیلسوف و عارف بودند و همه اعم از دوست و دشمن بر این متفقند كه ایشان انسان با اخلاص و الهی بود و به اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) نزدیك بودند، كوتاهی كردیم به نظر من باید سخنان حضرت امام، در مورد حوزه و نیازهای دینی جامعه و حوزه اصلا به صورت كتاب و درس مدون شود و در حوزهها به طلاب تدریس شود تا اینكه طلاب با اندیشههای ایشان آشنا شوند و همچنین در زمان حاضر نیز باید نسبت به فرمایشات و نكاتی كه مقام معظم رهبری در مورد حوزه و علوم حوزوی و مشكلات و بایدها و نبایدهای آن بیان كردهاند و بیان میكنند، اهمیت قائل شویم و طلاب جوان باید با اینها آشنا شوند.
رهنامه: در پی این فرمایش شما، طلاب جوان باید چه نكاتی را در نظر داشته باشند تا به شناختی عمیق و واقعی از نیازهای زمانه دست یابند و بتوانند نظام اولویتهای این نیازها را نیز تشخیص دهند؟
استاد: البته ما به همه طلاب اعم از جوان و مسن عرض میكنیم كه باید در راستای دینداری تلاش كنند، اما در خصوص طلاب جوان، یكی از توصیههای بنده این است كه شما باید یك سری كتاب بالینی داشته باشید یعنی این كتابها همواره همراه شما باشد. یكی از این كتابها، «صحیفه نور» یا همان «صحیفه امام» است كه به طلاب توصیه میكنیم بوسیله آن، با افكار و سخنان و نظرات امام راحل آشنا شوند. از دیگر توصیههای ما به آنها توصیه به فرمایشات رهبری و آشنا شدن با آنهاست كه برای طلبهها بسیار مفید است.
یكی از بهرههای مطالعه و غور در آثار حضرت امام و فرمایشات رهبری این است كه خودبهخود طلاب را به سمت توجه به نیازهای روز و جامعه، نیازسنجی و پاسخگویی به نیازها سوق میدهد.
رهنامه: برای اینكه طلبهها با نیاز جامعه و اجتماع خود آشنا باشند و جامعه را از نزدیك بشناسند چه پیشنهادی دارید؟
استاد: البته همین كه طلبهها برای تبلیغ به شهرها و روستاهای مختلف مسافرت میكنند و مدتی در آن مناطق با مردم سروكار دارند خود موجب این میشود كه از نزدیك با اجتماع رابطه برقرار كنند و سخنان و زبان جامعه را بشناسند و در آنجا اگر سؤالات و نیازها و شبهاتی وجود دارد مردم از آنها میپرسند و آنها با سؤالات و نیازهای مردم آشنا میشوند و با توجه به دروس و مطالبی كه یاد گرفتهاند جواب سؤالات و نیازهای آنها را تشخیص داده و جواب میدهند و البته این كه طلبه باید مردمی باشد و با مردم به خوبی رابطه برقرار كند، بحث دیگری است كه به نظر من همین تبلیغ رفتنها به این امر نیز كمك میكند و میتوان گفت كه این امرِ رفتن به تبلیغ كه در میان حوزویان وجود دارد، از حكمتهای الهی است و فواید زیادی بر آن مترتب میشود.
یكی دیگر از مسائلی كه برای طلاب میتواند خیلی مفید واقع شود این است كه سؤالاتی كه در دوره حضور ائمه (علیهم السلام) از ایشان میشده و جوابهایی كه ایشان میدادهاند را مطالعه و بررسی كنند مخصوصاً امام باقر و امام صادق و امام رضا (علیهم السلام) كه روش جوابگویی و برخورد معصومین و پاسخگویی به نیازها را از ایشان بیاموزند.