
رهنامه پژوهش: درباره فضا و سیستم مدرسه مطالبی را برای خوانندگان ما بفرمایید:
ابتدا ایشان با بیان سابقه هفت ساله مدرسه در امر پژوهش، رویکرد اصلی به این امر مقدس را رهنمودهای مقام معظم رهبری، ایجاد انگیزه، تقویت روحیه ثمربخشی و نشاط علمی طلبهها در جامعه دانستند و در تشریح این امر گفتند:
تقویت انگیزه طلاب در امر آموزش و فعال کردن آنها در کلاسهای درس و فعالیتهای پژوهشی در کنار آموزش، برای ما امری ضروری بوده است. این امر با نظاممند کردن و تنظیم آییننامه، انجام شده است؛ هرچند مقداری از آن، در آییننامه آموزشی حوزه بود، اما در عمل به آن اجرا نمیشد.
زمان در نظر گرفته شده برای دروس حوزه و حجم درسها بهگونهای است که فعالیتهای کلاسی را کمرنگ میکند. برای برونرفت از این مشکل، ساعات کلاسهایمان را از 1 ساعت، به1:30 دقیقه افزایش دادیم. اساتید هم موظف شدند که 20 دقیقه ابتدایی را به پرسش و پاسخ، متنخوانی و گاهی کنفرانس اختصاص دهند. ما برای فعالیتهای پژوهشی، آییننامهای را تدوین کردیم و در آن ذکر کردیم که طلبه، هر سال موظف است، یک پژوهش ارائه کند؛ چون فعالیتهای پژوهشی برای ما اهمیت داشت. برای مدرسه هم دفتر و کادری جداگانه برای فعالیت آن، در نظر گرفتیم.
رهنامه پژوهش: سنجش طلاب و ارزیابی علمی آنان به چه صورتی انجام میشود. آیا امور پژوهشی در ارزیابی آنها مؤثر است؟
متأسفانه امروز، حوزه، رابطه استاد و طلبه را قطع کرده یا آنقدر کمرنگ است که توان علمی طلبه، برای استاد و سیستم آموزشی، بهدرستی روشن نمیشود. مدرسه علوی، با در نظر گرفتن فعالیتهای کلاسی، پژوهشی و همچنین امتحانات شفاهی، ارتباط علمی خوبی را بین استاد و طلبه برقرار کرده است و تا اندازه زیادی، سنجش و ارزیابی قدرت علمی طلبه، برای استاد و کادر آموزشی، آسان شده است؛ یعنی ما 5 نمره کلاس را با فعالیتهای کلاسی ارزیابی میکنیم، آن هم نه صوری، بلکه کاملاً واقعی و 15 نمره هم مربوط به بخش امتحانات کتبی است که البته، پژوهش سالانه طلبه هم ملاک ارزیابی سالانه وی برای ماست.
رهنامه پژوهش: اما چرا کادر مدیریتی و اساتید، با این همه تلاش و پشتکار، برنامههای پژوهشی مدرسه علوی را دنبال می کنند و هدف از آن چیست؟
هدف ما از اجرای برنامههای پژوهشی در کنار آموزش، تولید علم نیست، بلکه بیشتر جنبه آموزش پژوهش است. پژوهش برای هر سطح، تعریف خاصی دارد. به نظر ما آنچه برای سطح یک حوزه منظور شده، روش وارد شدن به کارهای پژوهشی و نگارشی است. برای این کار، جزوههای آموزشی نیز آماده شده که طلبه در کنار اساتید راهنما و کلاس پژوهش، چگونگی پژوهش، رجوع به منابع، خلاصهبرداری و… را فرا میگیرد. به جرأت میتوان گفت که حتی یک طلبه هم (این طرح) بهخاطر این طرح پژوهشی، مدرسه را ترک نکرده است. هرچند برخی انتقادها وارد بوده است. همچنین مراجعات فارغالتحصیلان مدرسه برای قدردانی، نشانگر رضایت آنان است؛ زیرا طلبههایی که در این مدرسه درس خواندهاند و اکنون در مؤسسات پژوهشی فعالیت میکنند، خود را یک سر و گردن، بالاتر از بقیه طلبهها میبینند و کار در آنجا برای آنان، راحتتر است.
رهنامه پژوهش: چه مشکلات و موانعی برای برگزاری این طرح در مدرسه بوده و چه راهکارهایی برای آن، ارائه شده است؟
ما برای ارزیابی و شناسایی موانع و رفع آنها شورای پژوهشی ایجاد کردیم که همواره در اجرای طرح، برنامههای انجام شده را رصد کنند و برای آن، راه حلهایی را ارائه کنند.
مهمترین مانع، برنامهریزی معاونت آموزش حوزه است؛ زیرا تمام وقت طلبه صرف آموزش میشود. با نگاهی ساده و بررسی اجمالی به متون حوزه، حجم محتوایی آن و زمان در نظر گرفته شده برای تدریس، فهمیده میشود که دیگر زمانی برای فعالیت پژوهشی طلبه باقی نمیماند. باید پژوهش، سازوکار قانونی پیدا کند؛ آن هم نه بهصورت صوری، بلکه چشمگیر. آییننامه آموزش، 5 نمره را برای پژوهش و فعالیت کلاسی اختصاص داده، اما واقعیت مطلب چیز دیگری است. باید این دو معاونت، با هم، هماهنگ عمل کنند. وقتی هرکس ساز خود را میزند، مشخص است که چه آمیختگی بهوجود میآید.
مدرسه علوی، به برنامههای آموزش و متون متداول خود دست نبرده، بلکه پژوهش را به آن اضافه کرده است. افزایش زمان کلاس، یکی از راهکارهای ما بود که به آن اشاره کردم. برای بارور شدن امر پژوهش، باید در متون حوزه و برنامهریزی آن، تجدیدنظر کرد تا با هم تعارضی پیدا نکنند.
رهنامه پژوهش: دستآوردها و چشمانداز آینده این مدرسه چیست؟
حجتالاسلام اقبالی، ضمن تشکر از تمامی دستاندرکاران مدرسه، به تشریح این سؤال پرداختند:
مدرسه علوی برای امر پژوهش، اتاق رایانه با 20 دستگاه، بههمراه نرمافزارهای تحقیقاتی و کتابخانهای غنی، نزدیک 7000 جلد کتاب را اختصاص داده است. ما برای تشویق و ترغیب طلاب در امر پژوهش، علاوه بر نمره در نظر گرفته شدۀ در طول سال، کارهای تشویقی دیگری هم داریم که مهمترین آن، برپایی نمایشگاه و تجلیل از دستاندرکاران و پژوهشگران برتر، در آخر سال است. البته این امر، نه ردیف بودجهای دارد و نه در جایی برای هزینه مالی آن، چیزی در نظر گرفته شده است که حوزه علمیه قم، آن را به ما دهد. ما خودمان از راههای مختلف و با سختی تأمین میکنیم.
از دستآوردهای این مدرسه، میتوان به 600 مقاله پژوهشی اشاره کرد که در مدرسه موجود است. در سال 88 هم 43 عنوان پژوهش برای جشنواره علامه حلی فرستاده شده است. البته در جشنوارههای قبلی هم از پژوهشگران ما قدردانی شده است. در حال حاضر، مدرسه علوی، با مراکز پژوهشی، با هدف انتقال تجربیات و اطلاعات، ارتباطهایی دارد.
در انتها هم حجتالاسلام عابدینی، معاون پژوهش، با جمعبندی مطالب گذشته، اهداف مدرسه را در امور پژوهشی، اینگونه بیان کرد:
- تقویت بنیه علمی (چگونگی مطالعه، فهم و نگارش…)؛
- آشنایی طلاب با زیرساختهای پژوهشی (آشنایی با منابع، فیشبرداری، خلاصهنویسی و…)؛
- ایجاد رغبت به امر پژوهش و نگارش در بین طلاب.
در ادامه این گزارش، به سراغ سه استادی رفتیم که هم در امر آموزش و هم پژوهش، فعالیت میکردند.
اولین استاد، حجتالاسلام مردانی بود. باور ایشان این بود که بهطور قطع، حوزه به پژوهش نیاز دارد. ایشان در ادامه، کار پژوهشی را در مدرسه علوی، اینگونه ارزیابی کردند:
در مدرسه علوی، استادی نبود که به این شیوه پژوهشی، اشکال اساسی وارد کند. اعتقاد بنده بر این است که پژوهش در سطوح آموزشی، باید به سه روش باشد:
- از پایه اول تا چهارم، آموزشِ پژوهش (یادگیری پژوهش، آشنایی با منابع، نحوه رجوع…)؛
- پایه چهارم تا درس کفایه، نظام آموزشی پژوهشی، یعنی در درسها پژوهش کنند.
- کفایه و دروس خارج، آموزش پژوهشمحور که به تولید علم بینجامد.
ایشان فضای مدرسه علوی را بسیار مثبت ارزیابی کردند و خروجیهای این حوزه را در زمینه پژوهش، از طلبههای دیگر بالاتر دانستند و گفتند:
طلبههای مدرسه در ابتدای ورود، با پژوهش آشنا میشوند؛ مثلاً طلبهای که صرف میخواند، با منابع پژوهشی در زمینه صرف آشنا میشود و استاد راهنما نیز به او کمک میکند. طلبهها بسیار مشتاق پژوهشند و حتی برخی از آنها پیش از اعلان رسمی مدرسه، تقاضای پژوهش دارند.
ما هم سعی می کنیم یک پژوهشگر را در ارزیابی، با مطالب پژوهشی و زحمتهای ایشان بسنجیم و کمککار طلبهها باشیم.
در پایان، استاد مردانی با انتقاد از معاونت آموزش و معاونت پژوهش، ناهماهنگی آنها را بزرگترین مانع در امر پژوهش حوزه دانست.
حجتالاسلام رکنی، دومین استادی بود که از محضرشان بهره جستیم. به اعتقاد استاد، علمآموزی دو بال دارد: یکی بال تحصیل است و دیگری، بال تحقیق و پژوهش و برای پرواز در فضای بیکران علم، به هر دو بال احتیاج است. ایشان در ادامه افزودند: «حوزه باید جایگاه پژوهش را قانونمند کند و در ادامه با طرحی جامع، آن را بهصورت نظاممند درآورد.»
ایشان با تشکر از مسئولان مدرسه، حمایتهای بیدریغ این عزیزان را باعث ایجاد انگیزه در بین اساتید و طلبهها ذکر کردند. ایشان برخی از اساتید را به خاطر نداشتن شناخت کافی با امر پژوهش یا مشغلههایی که این عزیزان دارند، مانعی جزئی در پژوهش مدرسه ذکر کردند.
حجتالاسلام تلخابی، سومین استادی بود که با ما گفتوگو کرد؛ هرچند این گفتوگو کوتاه بود، اما ایشان به نکتههای ظریفی اشاره کردند.
رهنامه پژوهش: استاد تلخابی نظر شما درباره پژوهش چیست؟ ارزیابی شما در این مدرسه چگونه بوده و با چه مشکلاتی همراه بوده است؟
استاد: پژوهش، آمیخته با آموزش است و هدف اصلی، آموزش است. این برای سطح اول حوزه بهتر است. به نظر بنده در سطح دو، باید طلبهها با چگونگی نظریهپردازی اولیه آشنا شوند و در دروس خارج، یعنی سطح 3 و 4، تولید علم کنند.
مشکل اصلی پژوهش، نبود سیستم پژوهشی است. البته نبود انگیزه کافی بین طلبهها و همچنین، ناآشنا بودن اساتید به امر پژوهش را هم نباید فراموش کرد. مشکل عمده مدرسه در امر پژوهش، وارد کردن طرح پژوهش در میان برنامههای آموزشی بوده است.
ایشان ارزیابی و سنجش طلبههای مدرسه علوی را بر دو مبنا قرار دادند: یکی استاد مربوط که با طلبه در ارتباط بوده و دیگری، ارزیابی کلی که با چندین استاد مورد پژوهش، در مدرسه صورت میگیرد.
ایشان معتقد است که در ارزیابی کلی، همیشه مشکلاتی وجود دارد که گاهی زحمتهای یک پژوهشگر دیده نمیشود و این، تنها به مدرسه علوی اختصاص ندارد، بلکه در برخی از مؤسسات یا همایشهای پژوهشی هم این اشکال وجود دارد.
*****************
پس از این گفتوگو، با دو طلبه مدرسه علوی، سر یک میز نشستیم، بعداً طلبه دیگر هم به ما اضافه شد.
آنها از افراد برتر پژوهش، در مدرسه علوی بودند؛ کسانی که سالها در طرح آموزش پژوهش مدرسه شرکت کرده بودند و به قول خودمان، در دلِ کار بودند.
رهنامه پژوهش: اولین سؤال ما این بود که آیا برای پژوهش با مشکل خاصی در این مدرسه روبهرو شدهاید یا نه؟
یکی از ایشان جواب داد:
بنده چون در دبیرستان، کار پژوهشی انجام میدادم، در ابتدای ورود به این حوزه، مشکل خاصی نداشتم. اما شاهد بودم که طلبههای همدوره من، در پژوهش سردرگم بودند و نمیدانستند باید چهکار کنند. این امر، باعث شده بود که امر پژوهش را باری بر دوش خود احساس کنند. برای آنها نیز، بهصورت خیلی سطحی، برنامه آموزش گذاشتهاند که خدا را شکر از سال قبل، دیگر چنین احساسی نشده است و طلبهها بسیار بیشتر با پژوهش آشنا میشوند.
مشکل دیگر، وقت کلاسها بود. ساعت متداول در حوزه 1 ساعت است و این زمان، امکان پژوهش درون کلاسی، طرح سؤال و جواب و مرور خلاصه درسهای گذشته را نمیداد. ازاینرو، به 1:30 افزایش یافت و سه کلاس در صبح برگزار شد.
برخی از اساتید هم با امر پژوهشی آشنا نبودند و راهنمایی آنها فقط در حد آشناکردن با منابع بود. درحالیکه متون مراجعاتی، بسیار سختتر از دروس متن بود و شیوه استفاده از منابع، برایمان دشوار بود.
ولی برخی اساتید کار خوبی کردند؛ مثلاً در درس لمعه از کتاب «زبده» هم استفاده کردند. البته به این کار نقدی وارد بود که برای کتاب اصلی، زمانی باقی نمیماند و متأسفانه کلاس لمعه، تنها ترجمعه و روخوانی میشد.
بنابراین، اساتید هم باید پژوهشمحوری را در دستور کار خود قرار دهند؛ همانگونه که کتاب را درس میدهند، در آن پژوهش کنند و به طلبهها هم چگونگی پژوهش را یاد دهند.
دوست دیگر بر این عقیده بود که پژوهش به معنای حل مسئله است و برای سوق دادن طلبه به پژوهش، باید در کلاسهای درس، اجازه طرح مسئله و سؤال داده شود. لازمه این امر، وقت کافی برای کلاسهای درس است. مدرسه برای آموزش پژوهش، کلاسهایی را برگزار کرده است که باید در سالهای اول، به امر پژوهش آشنا شوند.
رهنامه پژوهش: سؤال دیگر ما در رابطه با اساتید و نقش آنها در امر پژوهش بود:
اساتید در امور پژوهشی، نقش مهمی را ایفا میکنند. تمامی اساتید با پژوهش آشنا نیستند؛ فقط اسم استاد راهنما را یدک میکشند. اگر استاد، خود اهل پژوهش باشد، میتواند پشتوانه محکمی برای شاگرد خود در این زمینه باشد؛ یعنی خودش میداند کار چگونه است و منبع آن چیست و روش ورود و خروج به یک امر پژوهشی را به طلبه میآموزد.
رهنامه پژوهش: سؤال دیگری که به ذهنم آمد، این بود که آیا سنجش یک پژوهشگر در مدرسه، به شایستگی انجام میشود؟ آیا یک پژوهشگر، بهخاطر زحماتش، به حق خود میرسد؟ میزان سنجش در مدرسه چگونه است؟
یکی از طلبهها گفت:
من طرحی را پیشنهاد کردم که ارزیاب، سنجش کلی نکند، بلکه همه چیز پژوهش را در نظر بگیرد؛ مثلاً درباره ساختار پژوهش، ویرایش و نکات دستوری نظر دهد. باید پژوهش دستهبندی شود؛ یعنی هر پژوهش در زمینه خودش ارزیابی شود؛ برای مثال، پژوهش فقهی با پژوهش اخلاقی فرق میکند. این دستهبندی بهتر میتواند پژوهش را از نظر قوت و ضعف، نمایان کند. پژوهشهای فقهی با هم، پژوهشهای اخلاقی با هم و… .
طلبه دیگری گفت:
گاهی استادی، پژوهشی را ارزیابی میکند که شاید خود استاد، کار زیادی در این زمینه انجام نداده باشد یا نظر پژوهشگر، با استاد مخالف باشد. مدرسه برای رفع این مشکل، شورای پژوهشی تشکیل داده است که یک عنوان پژوهشی، دو بار بررسی شود. گاهی به سه بار هم میرسد. البته این مورد کم است.
گاهی هم از یک پژوهشگر متوسط تقدیر و تمجید میشود و آن هم شاید به خاطر تشویق یا ایجاد انگیزه در آن باشد. ولی از دیدگاه من، ارزیابی قانع کننده نیست؛ چراکه در طول سال، زحمتهای فراوانی کشیده میشود. یک ارزیابی درست، برای آینده طلبه پژوهشگر مهم است و کارهای انجام شده خود را میخواهد فردا به مؤسسات پژوهشی ارائه کند.
رهنامه پژوهش: از او پرسیدم: فعالیتهای پژوهشی مدرسه و روند آن را چگونه ارزیابی میکنید؟
گفتند: در این مدرسه، از سال 83 طلبهها باید پژوهش سالانه انجام دهند. در آن زمان، هیچ مدرسهای در امر پژوهش وارد نشده بود. مدرسه علوی، پیشگام پژوهش است. متأسفانه حوزه، به سمت نمرهمحوری پیش رفته تا پژوهشمحوری. با یک ترجمه یا تلخیص درس میخوانند، در امتحان شرکت میکنند و نمره خوبی هم میگیرند و از آنها به عنوان طلبههای موفقی نام برده میشود. مشخص است در اینجا کسانی موفق هستند که حافظه قوی داشته باشند.
اما مدرسه علوی، جزء اولین مدارسی بود که در امور آموزشی – پژوهشی، کارهای جدیدی انجام داده است. تأسیس دفتر پژوهشی جداگانه در مدرسه، افزودن سی دقیقهای زمان کلاسها و کار در کلاس، آن هم نه به صورت ظاهری.
رهنامه پژوهش: آیا طلبهها از این طرح راضی هستند؟ با مدرسه همکاری میکنند؟ آیا مدرسه به نظرات و انتقادات آنها گوش میکند؟
ببینید: طلبهها را باید دستهبندی کرد. یک دسته افراد راحتطلبی هستند که خوشبختانه در مدرسه ما از این نوع افراد خیلی کم است. طلبههای ما از اول انجام این طرح، به کار پژوهش رغبت داشتند و با آن موافق بودند.
دسته دیگر طلبههاییاند که خودشان کار پژوهشی انجام میدهند، چه پژوهش در حوزه قانونمند باشد، چه نباشد. دسته سوم کسانیاند که باید به آنها کمک کرد؛ یعنی باید در جریان قرار بگیرند تا حرکت کنند. باید آنها را هُل داد!! بیشتر طلبهها در بدنه حوزه اینگونهاند.
درباره قسمت بعدی سؤال باید بگویم: بنده از آن کسانی هستم که با مدرسه، بیشترین همکاری را دارم. مدرسه حرفهای ما را گوش میکند؛ یعنی اگر گوش نمیکرد، دیگر سراغ آنها نمیرفتیم. البته نظرات گوناگون است و باید بهترین و عاقلانهترین آن را برگزید.
دیده شده است که مسئولان مدرسه، بهخاطر پیشنهاد، انتقاد یا طرحی از یک طلبه، جلسه گذاشته و درباره آن گفتوگو کردهاند.
البته در مواردی هم نظر مدیر اجرایی، به صورت سلیقهای بوده که جای تعجبی ندارد؛ خیلی جاها اینگونه است. ولی در مجموع باید گفت: اگر طلبههای این مدرسه با کادر اجرایی همکاری نمیکردند، این امر مقدس، راهاندازی و نهادینه نمیشد.