اجتهاد، روش دستيابي به نظر خداوند است، هر فردي كه براي ادعاهايي مانند: «نظر اسلام اين است:………»، «براساس نگرش اسلام…….»، «طبق نظر خداوند:……..» بخواهد استدلال و استناد بياورد نيازمند علم اصول فقه و تحليلهاي فقهي است.
رديف | مرحله | توضيح |
1. | موضوعشناسي
(عرضه موضوع بر عرف عام و عرف خاص، عرضه موضوع بر عقل و فطرت قطعي) |
موضوعي كه حكم آن را ميخواهيم به دست بياوريم چيست؟ قيود و شرايط تحقق موضوع در نظر عرف عام و عرف خاص چيست؟
موضوع عرفي است يا نياز به كارشناسي دارد؟ (از موضوعات مستنبطه است) تغيير و تبدلات موضوع چگونه است؟ مرتبطات موضوع چه مواردي هستند؟ حداقلهاي قطعي متفقعليه در حدود و ثغور موضوع كدامند؟ |
2. | عرضه موضوع بر قرآن | جستجوي كليه محمولهايي كه در قرآن، بر اين موضوع بار شدهاند، با احراز دلالت آيه[1]
جستجوي كليه محمولهايي كه در قرآن بر مرتبطات قطعي اين موضوع بار شده است. (بررسي عوارض خارج لازم موضوع + مفهومگيري) |
3. | نسبتسنجي اوليه ميان محمولات قرآني | سنجش رابطه ميان محمولهايي كه در قرآن براي اين موضوع ذكر شده است از حيث تقيد و تخصيص و نسخ و تبيين و حكومت و ورود، و رسيدن به يك نگاه منسجم ميان آيات ناظر به اين موضوع (به همراه تحليل ادبي، منطقي، تاريخي) و علاج تعارضهاي ظاهري اوليه |
4. | عرضه موضوع بر روايات | جستجوي كليه محمولهايي كه در روايات، بر اين موضوع بار شدهاند، با احراز سند[2] و دلالت روايت[3] (اعم از روايات كلامي و عقيدتي، روايات تاريخي، روايات اخلاقي و روايات فقهي شيعه و اهلسنت)
جستجوي كليه محمولهايي كه در روايات بر مرتبطات قطعي اين موضوع بار شده است. (بررسي عوارض خارج لازم موضوع + مفهومگيري) تفكيك ميان روايات داراي لفظ دال بر حكم و روايات حاكي از فعل يا تقرير معصوم(ع) |
5. | نسبتسنجي اوليه ميان محمولات حديثي | سنجش رابطه ميان محمولهايي كه در روايات براي اين موضوع ذكر شده است از حيث تقيد و تخصيص و نسخ و تبيين و حكومت و ورود و رسيدن به يك نگاه منسجم ميان رواياتِ ناظر به اين موضوع (به همراه تحليل ادبي، منطقي، تاريخي) و علاج تعارضهاي ظاهري اوليه و علاج تعارضهاي مستقر با ترجيحات حجتساز |
6. | نسبتسنجي ميان نگاه قرآني و نگاه روايي | سنجش رابطه تقيدي، تخصيصي، تبييني ميان قرآن و روايات، و اِعمال تقيد و تخصيص و تبيين و نسخ و طردها و حكومت و ورود و علاج تعارضهاي ظاهري اوليه و علاج تعارضهاي مستقر با ترجيحات حجتساز. |
7. | نسبتسنجي با اصول موضوعه و اهداف قطعي دين | سنجش رابطه ديدگاه حاصل شده با عمومات فوقاني و مستقلات عقليه مانند عدالتورزي، لاضرر، لاحرج، يقينمحوري، توحيدمحوري، حفظ نظام و اجتماع، حفظ دين، حفظ نفوس و نسل، گردش ثروت |
8. | ارزيابي و بازبيني يافتهها | نسبتسنجي ديدگاه اوليه بهدست آمده با:
· اجماعات در موضوع و موضوعات مرتبط آن، · شهرتهاي فتوايي · سيره متشرعه · سيره عقلاء و تعيين تكليف تعارضهاي ظاهري |
9. | علاج تزاحمها | تعيين اولويتها براي صدور حكم اجرايي نسبت به موضوع |
10. | فعال كردن اصول عمليه | در صورت عدم دستيابي به گزارهاي كه ملاكهاي حجيت را دارا باشد، به اصول عمليه مراجعه شود. |
[1] احراز دلالت، براساس قواعد قطعي صرف، نحو و بلاغت، و براساس سياق صورت ميگيرد و كليه قراین قطعي عقلي و عرفي در آن دخيل هستند و در موارد شك نيز اصولي مانند اصاله الحقيقه، اصاله العموم، اصاله الاطلاق، اصاله عدمالقرينه، اصاله عدم التقدير، اصاله عدم النقل، اصاله عدم الاشتراك، تكليف دلالت را روشن ميكنند.
[2] در احراز سند پس از اِعمال قواعد و تحليلهاي رجالي و حصول اطمينان به راويان، نياز به اِعمال قواعد و تحليلهاي درايه الحديث (قواعد مربوط به جمعبندي سند با توجه به وزن راويان و محتواي حديث و تناسبش با راويان، ميزان تكرار روايت يا محفوف به قرائن بودن) است.
[3] در احراز دلالت روايت علاوه بر قواعد ادبي و سياق و قراین قطعي عقلي، عرفي و تاريخي، اِعمال قواعد و تحليلهاي فقه الحديث نيز لازم است (قواعد مربوط به احراز عدم تقيهاي بودن محتوا، عدم نسخ محتوا، عدم زياده و نقيصه، عدم اضطراب متن)