
رهنامه: میراث فقهی به چه معناست و چه اهمیتی دارد؟
استاد: انشاءالله در این کار و بقیه کارهایتان موفق باشید و نتیجه کارتان مرضی رضای خداوند و مورد توجه حضرت ولیعصر باشد. وقتی میراث فقهی میگوییم چون علم فقه از علوم منقول است و متکی به تحقیقات فقهای قبلی است از این جهت هر پژوهشی در فقه باید متکی، معتمد، مستند و با اتکاء بر پژوهشهای قبلی باشد. پژوهشهایی که در طول بیش از هزار سال فقهای ما انجام دادند. اگر کسی بخواهد به اصطلاح بعضی از آقایان امروز فقهپژوهی بکند بدون توجه به پژوهش پیشینیان به جایی نمیرسد و لازمهاش تکرار مکررات و به هدر دادن امکانات، وقت، استعداد و جلوگیری از پیشرفت علم است. برای اینکه علم پیشرفت بکند باید تمام تحقیقات پیشینیان مدنظر و در دسترس و حاضر باشد. بعد آن را حک و اصلاح و نقد کنیم تا نظریه جدید حاصل شده و علم یک مقداری پیشرفت بکند. از این جهت راجع به علم فقه گفتیم اما راجع به همه علوم اسلامی به اجمال میتوانیم بگوییم این چند وظیفه را داریم، اول، شناسایی و شناساندن آن تراث و میراث علمی است که ببینیم چه در چنته داریم. اکثر ما نمیدانیم گذشته ما چه بوده و چه چیزهایی از دست رفته و چه تحقیقاتی در چه زمانهایی انجام شده است پس یکی شناسایی و شناساندن تراث و میراث علمی است. دوم، احیا و تصحیح انتقادی یا تحقیق تراث گذشته و عرضه آنها به جامعه علمی است. صرف اینکه فلان تحقیق و کتاب و چند نسخه کتابی در گوشه کتابخانهها داریم کافی نیست. علاوه بر شناسایی و شناساندن باید احیا و تصحیح و تحقیق انتقادی بکنیم و اینها را عرضه بکنیم. سوم، نقد و انتقاد و بررسی و استفاده از آن تراث علمی برای پیشرفت هر علم است. این سه کار در هر علمی از علوم اسلامی لازم است. بحث ما فقه است. در فقه بیشترین تحقیقات در مسائل مختلف و زمینههای مختلف از فقهای هزار سال پیش تا الان داریم.
اگر کسی بخواهد به اصطلاح بعضی از آقایان امروز فقهپژوهی بکند بدون توجه به پژوهش پیشینیان به جایی نمیرسد و لازمهاش تکرار مکررات و به هدر دادن امکانات، وقت، استعداد و جلوگیری از پیشرفت علم است.
از زمان شیخ صدوق و پیش از او تا الان بیشترین تحقیقات و پژوهشهای فقهی را در مسائل متعدد داریم. پیش از پیروزی انقلاب و کمی آن طرفتر بسیاری از این میراث در اختیار نبود به دلیل اینکه وسایل عکسبرداری و کپی و اسکن در اختیار نبود، کتابخانهها فهرست نشده بود، کتابخانههای خطی اصلا خیلی کم داشتیم. کتابخانه امام رضا(ع) بود از چند صد سال پیش، حضرت معصومه(س)، عتبه حسینیه، عباسیه، امیرالمومنین، اما کتابخانهای به عظمت آقای مرعشی در 50 ـ 60 سال اخیر تاسیس شده و این همه کتاب خطی دارد و منابع زیادی دارد و یا کتابخانه مدرسه آیت الله گلپایگانی که اخیرا تاسیس شده کتب خطی فراوانی دارد. کتابخانه مدرسه فیضیه و مسجد اعظم از مخطوطات غنی شده است. سابقاً کتابخانه معظم و منسجم به راحتی در اختیار همه نبود. وسایل عکسبرداری و تکثیر و تصحیح متون به راحتی الان نبود. همان کتابهای درجه اول و مهم به سختی چاپ و تکثیر میشد. آن وقتها چارهای نبود و فقهای ما اکتفا میکردند به منابع دم دستشان. ولی اکنون با توجه به امکانات امروزی که یک نسخه در هر جای دنیا باشد گاهاًَ قابل دسترسی هست. گاهی شده یک نسخه را میخواستیم ده دقیقه 5 دقیقه بعدش از آنور دنیا از اروپا یا هر جای دیگری برای ما فرستادند. دسترسی به منابع نسبت به گذشته آسانتر شده است، حالا مشکلاتی است، ولی آسانتر شده است، در هر مسئلهای از مسائل فقهی، در هر فرعی از فروعات فقهی، در هر موضوعی از موضوعات فقهی، باید تحقیقات فقهای گذشته را در اختیار داشته باشیم و سیر تاریخی مسئله را استنباط بکنیم که چه کسانی نسبت به این مسئله کار کردند و چه اظهارنظرهایی شده است. اگر بدون توجه به انبوهی از پژوهشهای گذشته کار بکنیم، اصلا علمی و فنی نیست و در بازار علم خریدار ندارد و هیج جای دنیا این جور تحقیق را تحقیق نمیدانند. به خصوص در فروع فقهی که برخی از بزرگان تاکید کردهاند و حرف درستی هم هست. بعضی از بزرگان معتقدند و در روش فقهیشان اینگونه بودهاند مثل آیتالله بروجردی(ره) و الان آیتالله شبیری زنجانی که هر فرع فقهی را باید ریشهیابی کرد از اول که چه زمانی وارد فقه شد. این همه فروع فقهی از اول نبوده است. فرض بفرمایید غنای در مراثی سیدالشهدا کی وارد فقه شد؟ بحثش را میگویم، گویا اولین بار در زمان صفویه، محقق کرکی یا مقدس اردبیلی این فرع را مطرح کردند و قبل از آن این فرع نبوده است. یا فرض کنید شرب توتون و تنباکو که در زمان صفویه آمد، این فرع از آن وقت مطرح شد و کلی رساله راجع بهش نوشتند.
در هر مسئلهای از مسائل فقهی، در هر فرعی از فروعات فقهی، در هر موضوعی از موضوعات فقهی، باید تحقیقات فقهای گذشته را در اختیار داشته باشیم و سیر تاریخی مسئله را استنباط بکنیم که چه کسانی نسبت به این مسئله کار کردند و چه اظهارنظرهایی شده است. اگر بدون توجه به انبوهی از پژوهشهای گذشته کار بکنیم، اصلا علمی و فنی نیست
در مورد بسیاری از فروع دیگر هم باید تاریخ ورودشان به فقه و تطوری که داشتهاند در طول زمان و نظراتی که راجع بهشان اظهار شده را بدانیم تا بتوانیم تصور درست داشته باشیم و حکمشان را درست استنباط بکنیم. توجه به ریشه مسائل فقهی و تاریخ مسائل فقهی لازم است و این ممکن نیست مگر با احیا و تصحیح و عرضه تراث فقهی شیعه. به این جهت در سال 69 شمسی یک مقالهای نوشتم به عنوان ضرورت احیای میراث فقهی و همین بحثی که الان مطرح میکنم. این مقاله را در مجله آینه پژوهش شماره سوم در مهر و آبان 69 منتشر کردیم. در آن مقاله همین پیشنهاد را که الان عرض کردم که بایستی به میراث فقهی توجه بکنیم مطرح کردم و بعد در سال 73 به کمک یکی از دوستان فاضل به نام آقای ساجدی و برخی دوستان دیگر بررسی یکی از این موضوعات را شروع کردیم. ما گفتیم که یک موضوع را که محل ابتلاست را خودمان اقدام کنیم و انجام بدهیم تا به موضوعات دیگر برسیم. موضوع غنا و موسیقی را سال 73 مشغول شدیم و آن زمان فکر میکردیم رسالههای غنا و موسیقی 10ـ12 تاست و در یک جلد 500 صفحهای تمام میشود. وقتی وارد شدیم دیدیم بیشتر از اینهاست. بهطوری که ابتدا سه جلد قطور شد و بعد هم یک جلد دیگر اضافه کردیم و 4 جلد شد. در حدود 4 جلد که دو جلدش قطور است. موضوع جلد اول آن میراث فقهی بود که به نام غنای موسیقی منتشر شد و بعد تجدید چاپ هم شد. این را اول خودمان کار کردیم و در مقدمه، طرح میراث فقهی 40 موضوع را مطرح کردیم که از مهمات مسائل فقهی است و در زمان ما محل ابتلاست و خوب است راجع به این 40 موضوع شبیه همین کاری که راجع به غنای موسیقی شده انجام بشود. مثلاً یک فرع تقلید میت است. اصلاً تقلید میت کی مطرح شد و نظریاتی که دادند جایز است یا نیست، با تفصیل و بدون تفصیل. تقلید میت، تقلید اعلم، رویت هلال، اراضی خراجیه، بعضی مسائل قضا و شهادات. چهل موضوع خودش بحث بسیار مفصلی است که فقهای ما از قدیم روی آنها کار کردند. از زمان شیخ مفید تا الان. خود مسئله ارث زوجه یک بحث است یا مسائل درهم و دینار و اراضی هم همینطور و غنا و موسیقی، رویت هلال، تقلید میت، تقلید اعلم، تقیه، ولایت اب و جد، ولایت فقیه، قضا و شهادات، بلوغ، بلوغ پسر و دختر، و بسیاری از مسائل دیگر. از این 40 موضوع موضوع غنا و موسیقی را انتخاب کردیم و طی سالهای متمادی حدود 30 رساله فقهی درباره غنا و موسیقی را تصحیح و چاپ کردیم و رسالههای متعدد دیگری معرفی کردیم که خود رساله نبود یا در زمان ما چاپ شده بود و دیگر نیازی نبود چاپ بشود. در حدود 30 رساله در سه جلد اول آوردیم و بعد در جلد چهارم هم رسالههایی که بعداً پیدا کرده بودیم و در جلد یک نبود را آوردیم که سیزده رساله است و مباحث دیگر. این شماره یک میراث فقهی که غنا و موسیقی بود چاپ شد و با استقبال وسیعی مواجه شد چون بسیاری از فقهایی که راجع به غنا و موسیقی کار کرده بودند میگفتند یک دانه از رسالههای فقهای پیشین را ندیده بودیم چون اینها خطی بوده و هر کدام در جایی بوده مثلاً یکی در مشهد، یکی در کتابخانه تهران، یکی همدان، یکی خوانسار و یا در خارج ایران بوده است. همه اینها یکجا جمع نشده بودند و اگر جمع هم شده بود هر کسی حوصله نمیکند کتابخانه برود و نسخه خطی ببیند بلکه باید اینها تصحیح و عرضه بشود. موضوع اول که غنا و موسیقی بود و چاپ شد خیلی مورد استقبال واقع شد و فقهای زیادی تشویق کردند. مثلاً آیتالله سبحانی فرمودند این تحقیق غنا و موسیقی نمرهاش بیست است و برخی از مشکلات و ابهامات را برای اولین بار حل کرده است. آیتالله خرازی گفتند نصف کار فقیه را انجام داده و نصف زحمت فقیه را از دوشش برداشته که آماده کردن منابع، دستهبندی منابع یکجا در اختیارش باشد. آیتالله مظاهری خیلی تشویق کردند و آیتالله شبیری هم همینطور. آیتالله جوادی در درس خارجش این کتاب را میبردند و در درس خارج غنا استفاده میکرد. رهبری هم در درس خارج که مکاسب محرمه شیخ بود وقتی به غنا رسیدند این کتاب را محور قرار دادند و کلی تشویق کردند. یعنی هم در درس میبردند و مطالب را نقل میکردند و کل فصل احادیث را از این کتاب متن و سنداً خواندند و شرح میدادند.
رهنامه: احادیث را هم آوردید؟
استاد: بله عرض میکنم چه مطالبی دارد. در بحث غنا کلاً همه احادیث مربوطه با تبویب جدید جمعآوری شده است همراه با بررسی مشکلات متنی و مشکلات تنقیح که این یک فصل است. یک فصل آن غنا و موسیقی در سایر مذاهب است یعنی مذاهب اهل سنت. یک فصل رسالههای مستقل فقها راجع به این موضوع است که نوشته شدهاند. یک فصل کلمات فقها در دورههای فقهی در کتابهای پراکندهشان است مثل جواهر که چاپ نشده و یا در دسترس نیست و این بحث را از آنجاها هم تصحیح کردیم و آوردیم، کتابهای فقهی فراوانی داریم مثل جواهر که دوره فقه یا قسمت عمدهای از فقه است ولی عرضه نشده و در اختیار نیست. کلمات فقها راجع به این موضوع یک فصل است. یک فصل کتابشناسی است. در موضوع بعدی که رویت باشد در آنجا یک فصل آیات رویت هلال و تفسیر آیات است. یک فصل آیات مربوط به موضوع و تفسیر آیات است. یک فصل، حدیث مربوط به آن موضوع، تدوین، دستهبندی و جمعآوری همه احادیث مربوطه است. یک فصل رسالههای مستقل فقهاست. یک فصل کلمات فقهاست در دورههای فقهی و کتابهای متفرقه. در بحث رویت هلال به خاطر اینکه بحث هیات و ریاضی است یک فصل در مورد علم تشخیص قبله و….. گذاشتیم، علم هیئت زیرمجموعه ریاضیات است و عالم به هیئت را هیوی میگویند. در رویت هلال به خاطر خصوصیت این موضوع یک فصل خود مباحث هیوی رویت هلال است که شده 5 فصل و رویت هلال هم شده 5 جلد قطور. بیش از 4 هزار صفحه است که با اینکه حجمش قطور است و قیمتش گران است سه بار چاپ شده و استقبال شده است. فوایدی که این کار دارد را در مقدمه جلدها نوشتیم از جمله در مقدمه جلد اول هلال ده تا از فواید این کار را نوشتم. خدا رحمت کند دکتر ابوالقاسم گرجی را، ایشان راجع به سه جلد غنا در نامهای در تاریخ 11/1/79 بیست سال پیش نوشت «مجموعه بسیار نفیس و سودمند غنا و موسیقی». فواید این کار فهرست وار این چند تا است. 1- آسان شدن ابتلاء از پژوهشهای هر موضوع و استفاده از آنها، 2- صرفهجویی در فرصت فاضلان و فقهپژوهان، 3-جلوگیری از کارهای کممایه و تکراری و بدون استناد به منابع پیشین، 4- روشن شدن سیر تاریخی مسئله و علل پرداختن فقها به آن، 5- بیان ادله مسئله و روایات آن و تبویب آنها به شکل نو، 6- مشخص شدن میزان تاثیرگذاری و تاثیرپذیری فقیهان بر یکدیگر و از یکدیگر، 7- آسان شدن مقایسه قدرت فقهی و نوآوری فقیهان با عنایت کنار هم قرار گرفتن سخنان آنان، 8- روشن شدن برخی اشتباهات گذشتگان در استناد اقوال به فقیهان و مانند آن، 9- احیای میراث عالمان علومگستر شیعه و نمایان شدن حجم کارنامه فقهی آنان، 10- روشن شدن و تصحیح اشتباهات فهرستها و کتابشناسیها.
روی کلمات فقهای پیشین باید تامل کرد چون کلی مشکلات را حل میکند و اینجور نیست که فکر بکنیم همه تحقیقات اینهایی است که در جواهر و امثال اینها در اختیار ماست. منابع فقهی بسیاری داریم که باید بهش مراجعه بکنیم و حرفهای فقها در طول تاریخ و تطور مسئله را بررسی کنیم.
رهنامه: چه میزان و معیاری در انتخاب موضوع دخیل بوده است؟
استاد: اوایل انقلاب مسئله غنا و موسیقی خیلی محل ابتلا بود و ابهامات زیادی داشت و نیاز روز بود. مسئله رویت هلال هم از همین قبیل بود که همیشه اختلاف میشد و بحثهای مختلفی رویش بود که کارش ده سال طول کشید. 5 جلد قطور است و با کمک فقها ده سال طول کشید. بعضی مسائل هم که طرح جدید است و در گذشته کاری نشده است مثلاً بورس که قبلاً راجع به اینها بحثی نشده است و خود این فرع جدیدی است در حوزه کشورهای اسلامی. ولی آن مسائلی که در گذشته کار شده است و از طرفی تاثیرگذار است محل کلام ماست، مثل بحث ارث زوجه ( که در مجلس بحث شد و فقها بحث کردند. آیتالله سبحانی به مجلس نامه نوشت و هنوز ابهاماتی دارد). مانند اینها محل بحث و ابتلاست و تحقیقات فقهای گذشته راجع به آن زیاد است و در تصمیمگیریها موثر است. ولی بعضی موضوعات است که به اصطلاح درست است تحقیق راجع به آن زیاد است ولی تاثیر چندانی در فروع فقهی ندارد مثل نماز جمعه. نماز جمعه بسیار کار شده و در دورههای فقهی همه میدانند دو سه نظر رایج است و فقهای معاصر قبول دارند… و اینقدر ضرورت ندارد چون تاثیر چندانی روی تغییر فتوا ندارد. ولی بعضی مسائل تاثیر زیادی دارند. خود رهبری در فرمایشات درسشان میگوید، در غنایشان چاپ شده است. در همان غنا مواردی که از این کار ما استفاده شده را ارجاع دادند. ایشان فرمودند بسیاری از تحقیقات است که در کلمات پیشینیان دیدیم و خبر نداشتیم که این کلمات نو در تحقیقات قبلیها باشد. یکی از فقهای دیگر میفرمود گاهی یک احتمال یا یک کلمه در فقهای پیشینیان راه را برای یک فرع جدید باز میکند. روی کلمات فقهای پیشین باید تامل کرد چون کلی مشکلات را حل میکند و اینجور نیست که فکر بکنیم همه تحقیقات اینهایی است که در جواهر و امثال اینها در اختیار ماست. منابع فقهی بسیاری داریم که باید بهش مراجعه بکنیم و حرفهای فقها در طول تاریخ و تطور مسئله را بررسی کنیم. فواید تطور مسئله و توجه به حرفهای فقها را در جلد یک غنا و رویت هلال به تفصیل نوشتم در رویت هلال که 5 بحث و 7 بخش است. یکی آیات رویت هلال است. یکی احادیث رویت هلال است. غیر از این دو بخش آیات و احادیث، فصل رسالههای مستقل، آرای فقیهان، مباحث هیوی و مذاهب دیگر و رویت هلال در مذاهب اهل سنت و زیدیه و اسماعیلیه که نظراتشان چه است را آوردهایم.
رهنامه: یعنی بحث مقارنهای هم هست؟
استاد: بله هم در اینجا و هم در غنا و موسیقی است. تعداد عمده رسالههای موسیقیای که اهل سنت نوشتند را معرفی کردیم. نمونههایی از طرفین را آوردیم. وقتی همه احادیث را یکجا از همه منابع جمع کردیم اشکالاتش رفع شده است و مواردی که به کمک جمعآوری و مقارنه مشکلات حل شده است اینها را توضیح دادیم.
رهنامه: چقدر نیاز است این کارها روی همه پژوهشها و احادیث انجام بشود؟
استاد: لازم است که هم مجموعه احادیث شیعه در همه زمینهها تصحیح بشود و هم اینکه نسخهها کنار هم قرار بگیرند. یک حدیث که هم ما داریم و اسماعیلیه، زیدیه و اهل سنت هم روایت کردند خیلی کمک میکند به فهم حدیث. اگر همه اینها با شکلهای مختلفش به شکل فنی یک جا قرار بگیرد کمک میکند به فهم و تصحیح حدیث از جهت اینکه کدام ضعیف یا قوی است و معتبر است یا کدام جمله افتاده است یا کم و زیاد شده است. مواردی در هر دو هم در غنای جلد سه و هم در هلال هست. فقیه اگر میخواهد در فقه کار بکند باید بداند گذشتگان چه گفتند. فقط جواهر و رسائل تنها نیست. اینها منابع متاخر هستند. باید ریشه مسائل را از زمان شیخ مفید و سید مرتضی در بیاوریم تا برسیم به زمان خودمان. زمانی که ما دو مسئله یکی رویت هلال و غنا را کار میکردیم. ارث زوجه را دوستان ما در دفتر تبلیغات کار کردند و در آستانه نشر است. ربا و حیل ربا خودش بحث مفصلی است و در موضوعات آوردیم.
رهنامه: کل منابع حدیثی در مورد ربا و حیل ربا را کار نکردید؟
استاد: کار مختصری شد و رها شد. کار پر زحمت و پر دردسری است که کسی زیر بارش نمیرود. رویت هلال را چند نفری با رفقا بودیم و ده سال طول کشید. غنا ده سال نشد ولی خیلی پرزحمت بود. کار پرزحمت است و کمتر کسی سراغش میرود. پیشنهاد میکنم فضلای حوزه برای پایان سطح چهارشان از این موضوعات استفاده بکنند. در حدی محل ابتلاء هستند که مراجع، بسیار این کار را تقدیر کردند و همچنین رهبری هم تقدیر کردند.
رهنامه: تعدادی از دروس در حوزه هستند که روش بحثشان طور دیگری است. اول روایات را میگویند و بررسی میکنند و بعد در کنارش به اقوال فقها هم نگاه میکنند. اما بعضیها به اقوال فقها خیلی بیشتر اهمیت میدهند تا روایات. یعنی در روایات به وسایلالشیعه اکتفا میکنند ولی در اقوال فقها گسترهاش بیشتر است. نظر شما چیست؟
استاد: توجه عمیق به هر دو لازم است. هم روایات و هم اقوال. منتهی با کلمات فقها روایات را میفهمیم که آیا روایتی معرضعنه بوده یا نه، یعنی مشهور عمل کردند یا نه. بعضی فقها مثل آیتالله شبیری با وجود منابع پیشین به وسایل مراجعه نمیکنند. اگر در پژوهش منبع دسته اولی هست اکتفا به منبع دسته دوم کاری غلط است و کافی نیست. میتونید مراجعه بکنید آن حدیث در کافی و اینها آمده است ولی اینکه فقط وسایل را نگاه بکنید و دنبال فتوا بروید اصلاً درست نیست. باید منبع اولی را نگاه بکنید تا شاید مثلاً یک کلمه نیفتاده باشد یا یک کلمه اضافه نباشد. با وجود منبع دسته اول اکتفا به منبع دسته دوم اشتباه است و این در همه پژوهشها است. یک روایت هم در کافی است و هم در دعائمالاسلام قاضی نعمان مصری است که معاصر با کلینی است و منابعشان طولی نیست بلکه عرضی است. یعنی اینجور نیست که کلینی از دعائم گرفته باشد و یا دعائم از کافی گرفته باشد. هرکدام منابع جداگانه داشتهاند. این کتاب خیلی روایات مشترک دارد که حلال مشکلات ماست. یک مثال داریم که بدون آن عبارت دعایم الاسلام، حرف کلینی روشن نمیشود و صاحب وسایل اعتراض کرده و گفته نفهمیدیم. چرا؟ چون با توجه به روایت دعائم روشن میشود چرا کلینی آن عنوان را آورده و استفاده کرده و درست هم هست. یعنی فرمایش کلینی تایید میشود. بنابراین هم توجه عمیق به روایات و هم توجه عمیق به فهم فقها لازم است. چون ارتکاز شیعه را در طول تاریخ نشان میدهد و اینکه به چه روایتی عمل کردند یا نکردند، چه روایتی دم دستشان بوده یا نبوده. هر دو اینها لازم است. شخص بدون تحقیق و تفحص در اقوال راه به جایی نمیبرد. حالا خیلی از این مباحث در مقدمه جلد یک و پنج روایت هلال و غنا هست و میتوانید استفاده بکنید.
عین شأن نزول آیات به شأن نزول احادیث هم باید توجه بشود. در مسایل اختلافی مثل نماز تراویح و مسائل اختلافی شیعه و سنی توجه به تاریخ مسئله خیلی کمک میکند یا مثلاً میگویند فلان مسئله اجماعی است. وقتی مسئلهای مطرح نبوده تا قرن هفتم و هشتم، اجماع معنا ندارد.
رهنامه: یک موضوع که حضرتعالی تاکید کردید بحث نگاه تاریخی به علم و سیر تطور علم یا مسئله فقهی در تاریخ است. این در حوزه جز در معدودی از دروس دیده نمیشود و خیلی از زوایا را روشن میکند. یک مقدار راجع بهش توضیح میدهید یا فوایدش و اهمیتش را ذکر بکنید؟
استاد: آیتالله بروجردی(ره) و اخیراً آیتالله شبیری به این مسئله زیاد میپردازند که در مذاهب اهل سنت که فقه مقارن هست چه گفتهاند و این مسئله کی و چرا مطرح شده است، یکجا در مقدمهای بحث کردم و میخواهم همان را ارجاع بدهم و وقت شما را نگیرم. لازم است که ما تاریخ فرع فقهی را بدانیم. مواردی را آیتالله بروجردی(ره) نشان دادند که این حدیث ناظر است به فلان حرف رایج در جامعه شیعه و مسلمین آن زمان. یعنی فضای صدور حدیث. عین شأن نزول آیات به شأن نزول احادیث هم باید توجه بشود. در مسایل اختلافی مثل نماز تراویح و مسائل اختلافی شیعه و سنی توجه به تاریخ مسئله خیلی کمک میکند یا مثلاً میگویند فلان مسئله اجماعی است. وقتی مسئلهای مطرح نبوده تا قرن هفتم و هشتم، اجماع معنا ندارد. فلان فرع فقهی را اولین بار شهید ثانی مطرح کرده و قبلاً کسی متعرضش نبوده است. اجماع راجع به این فرع معنا ندارد. کدام اجماع؟ اگر کسی کسی اطلاع نداشته باشد ادعای اجماع را قبول میکند. یا مثلاً در مورد تقیه، باید ببنیم آیا زمانی که این حدیث صادر شد تقیه بوده؟ مضمون این حدیث مطابقش در کلمات اهل سنت هست یا نیست؟ اگر چیزی معارض بود حمل بر تقیه بکنیم؟ موارد حمل بر تقیه و نظر رایج چه بوده است؟ تمام این موارد با توجه به تاریخ صدور احادیث معلوم میشود.
قطعا به تاریخ فقه نیاز داریم و باید نگاشته شود اما نه از قبیل آن که تاکنون نگاشته شده. باید مسائل فقهی در این تاریخ بهگونهای بررسی بشود که به اصطلاح شأن نزول هر یک از مسائل فقه مشخص بشود و اینکه چرا این مسئله مطرح شده و تطورش چگونه بوده است. بررسی ریشه و اساس احکام در جهت دادن درست به فقیه در استنباط بسیار مفید و موثر است. اگر در بررسی تاریخ به شأن نزول روایات گوناگون از ائمه(ع) پرداخته بشود و در این صورت بهتر به مفاد روایات پی خواهیم برد. مثلاً رسالههای مستقل درباره غنا از زمان صفویه شروع شده است و قبل از آن حکم مسئله روشن بوده و فقها ضرورتی نمیدیدند زیاد بهش بپردازند. در زمان صفویه بحث سماع و غنای صوفیه مطرح شد و یکباره مسائل مهم، غنا در مراثی، غنا در قرائت قرآن، خود مسئله غنا، باعث شد فقهای شیعه زیاد راجع به غنا به اصطلاح رساله مستقل بنویسند. قبلش رساله مستقل نداریم. لابلای کتابهای فقهی دو سه سطر هست و مسئله روشنی بوده که خیلی محل ابتلا نبوده تا ببینند کجا حرام یا حلال است. آن وقت که محل ابتلا شد فقها رساله مستقل نوشتند. مثلاً غنای در مراثی سیدالشهدا خیلی مطرح بوده. غنای در قرائت قرآن مطرح بوده. راجع به آیتالله بروجردی(ره) یکی از شاگردانشان آوردهاند ایشان هر مسئله فقهی را عنوان میکردند سیر تاریخی آن را هم بیان میکردند که در طول زمان چه نشیب و فرازهایی را پیموده و مبدا پیدایش این مسئله فقهی چه زمانی بوده و در طول ازمنه و اعصار و در کتب عامه و خاصه چه مراحلی را پیموده. بعد از نقل اقوال به تاریخ صدور اقوال میپرداخت. حتی اگر یکی از فقها کتابهای فقهی متعدد داشت و در آنها فتاوی متعدد بود و میدانستند کدام یکی مقدم یا موخر است، روشن میکردند در فلان قضیه فلان شخص که دارای اقوال متعدد است و کدام قولش مقدم است و کدام متاخر است و این اقوال چه ترتیبی دارند. ارث زوجه هم کار شده است و انشاءالله به زودی دفتر تبلیغات چاپ بکند. چهل موضوع در مقدمه جلد یک غنا است. جلد یک غنا حدود هفتاد فرع است… و رهبری در درسشان آخر درس دانه دانه این فرعها را خواندند و پاسخش را دادند. سوالات فقهی غناست که حدود هفتاد تاست. در کتاب غنا که دارید میتوانید فرمایشات رهبری را از همان کتاب نقل بکنید در مطلبتان.
خیلی از مسائل است که مسئله روز جامعه است و کمتر کار شده و بهتر است به آن پرداخته شود. چند جا گفتهام الان رسالههای توضیحالمسائل ما براساس نیاز مردم نیست. ما باید در استفتائاتی که مردم میکنند و سوالاتی که از دفاتر مراجع میپرسند ببینیم چه سوالاتی محل ابتلاست. عمده مسائل که مردم میپرسند مسائل معاملات بانکی و اقتصاد و بورس و تورم است. این مسائل حل نشده است و ارزش پول، مسائل حق الناس، تعامل مردم با همدیگر سهام و شرکتها و معاملات بانکی و کارهای بانکها عمده سوالات مردم هست، البته حالا نمیخواهم بگویم ملاک فقط سوال مردم هست. یک عده از مردم سوالاتشان خوابی است که دیدند یا راجع به این موضوع. آن چیزهایی که بازتابهای اجتماعی روشنی دارد که مثلا فقه را تضعیف میکند باید بررسی شود مثل اختلاف در رویت هلال. یعنی این مسئله یک بازخورد عجیبی دارد و وقتی درست نگوییم و جلوی اختلاف را نگیریم یک عده را نسبت به فقه بیاعتقاد میکند. مردم عالم نیستند که بگویند این یک مسئله نظری است و فقیه الف نظرش اینست و فقیه ب نظرش این است. باید برای اینها یک نظر واحد و منسجم ارائه بکنیم.