
تعريف روشن و رساي اصطلاحهاي هر دانش، يکي از پيشنيازهاي آموزش و پژوهش در آن زمينه است؛ به ويژه در دانشي مانند منطق که سر و کار ما با مفاهيم انتزاعي و فاقد مصداقهاي محسوس و ملموس است. تا کنون در اين قلمرو، تلاشهاي گوناگوني شده که نتيجه آن تأليف کتابهايي است که در اين مقاله به معرفي پنج تا از مشهورترين آنها ميپردازيم. اميد آنکه اين نوشته، راه منطقآموزان و منطقپژوهان را در بهرهمندي از اين فرهنگنامههاي پر ارزش، نزديکتر سازد و پيمودن آن را برايشان آسانتر کند.
مقدمه
در اين نوشتار تنها کتابهايي معرفي شده است که به طور مستقل به فهرست کردن و تبيين اصطلاحهاي منطقي پرداخته و به فرهنگهاي فلسفي و احياناً فلسفي ـ کلامي و نظاير آن، که در کنار واژههاي علوم ديگر، بعضي از اصطلاحهاي منطقي را هم بيان کردهاند يا کتابهاي آموزشي منطقي که در پايان آنها فرهنگ اصطلاحاتي آمده است، کاري نداشتهام.
کتابهاي معرفي شده در اين نوشتار عبارتند از:
ـ فرهنگ اصطلاحات منطقي، محمد خوانساري؛
ـ واژهنامه توصيفي منطق، تأليف ضياء موحد؛
ـ موسوعه مصطلحات علمالمنطق عندالعرب، فريد جبر، سميح دغيم، رفيق العجم، جيرار جهامي؛[1]
ـ اصطلاحنامه منطق[2]، تهيه و تحقيق مرکز مطالعات و تحقيقات اسلامي؛[3]
ـ انديشيدن (فرهنگ کوچک تفکر انتقادي)، نايجل واربرتون، ترجمه محمدمهدي خسرواني.[4]
فرهنگ اصطلاحات منطقي به انضمام واژهنامه فرانسه و انگليسي، تأليف محمد خوانساري، ويرايش2
تهران: پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، 1376، 360 ص.
اين کتاب بار نخست با نام «فرهنگ اصطلاحات منطقي انگليسي به فارسي» در سال 1356، به کوشش بنياد فرهنگ ايران چاپ شده است. در ويرايش دوم، حدود 150 صفحه به متن و چند مدخل جديد و معادلهاي انگليسي، به آن افزوده شد.
معرفي نويسنده
محمد خوانساري (1300 خورشيدي در اصفهان ـ 14 اسفندماه 1388 در تهران) استاد برجسته فلسفه و منطق در دانشگاه تهران، عضو پيوسته فرهنگستان زبان و ادبيات فارسي و يکي از بزرگترين منطقدانان دوران معاصر بود. او افزون بر تحصيلات حوزوي و دانشگاهي در رشته فلسفه و گذراندن دروس دوره دکتراي زبان و ادبيات فارسي، دکتراي خويش را در رشته منطق و فلسفه، با عاليترين درجه از دانشگاه سوربن پاريس دريافت کرد.
وي در سال 1382 خورشيدي و در سومين همايش چهرههاي ماندگار، به عنوان چهره ماندگار اين سال در رشته منطق برگزيده شد. همچنين در سال 1384 خورشيدي، به پاس خدمات بسيار علمي و فرهنگي خويش، نشان انجمن آثار و مفاخر فرهنگي را دريافت کرد.
آثار متعددي از او در زمينههاي گوناگوني به صورت کتاب و مقاله و مانند آن، به جا مانده است. برخي از آثار منطقي ايشان عبارتند از:
کتابها
ـ منطق صوري
ـ مقولات (ترجمه کتاب ايساغوجي ارسطو)
ـ فرهنگ اصطلاحات منطقي (به انضمام واژهنامه فرانسه و انگليسي)
مقالهها
ـ مقولات ارسطويي، خوانساري، محمد، خردنامه صدرا، بهار 1382، شماره 31، (ص 5 ـ 18)
ـ موقف غزالي در برابر فلسفه و منطق، خوانساري، محمد، معارف، آذر ـ اسفند 1363، شماره 3، (ص 9 ـ 32)[5]
محتواي کتاب
اين کتاب نخستين فرهنگ منطقي معاصر به زبان فارسي در منطق سنتي است. اصطلاحات آن به حسب حروف الفبا، تنظيم و در ذيل هر مدخل، توضيحهاي مربوط به آن از منابع دست اول (عربي و فارسي) نوشته شده است.
اين فرهنگ حاصل سالها مطالعه و پژوهش نويسنده در قلمروي منطق و تدريس آن است. او براي نگارش آن به منابع منطقي مهمي مانند شفا، نجات، اشارات، دانشنامه علايي، منظومه، درهالتاج و بيش از همه اساس الاقتباس و نيز به منابع خارجي مانند ارغنون ارسطو با ترجمه تريکو، آثار منطقي پررويال، دوپ، گوبلو و ژاک مارتين و تريکو، مراجعه و آنها را به دقت مطالعه کرده است.
مؤلف در تدوين اين کتاب، مدخلهاي فرعي را در ذيل مدخلهاي اصلي و مشهورتر مطرح کرده است و در جاي جاي کتاب، ارجاعهاي گوناگوني به مدخلهاي اصلي داده تا خواننده در يافتن اصطلاحات منطقي که در مقايسه با برخي اصطلاحات ديگر فرعي هستند، سر در گم نشود. براي نمونه، در ذيل مدخل «تعريف» چنين آمده است:
تعريف
(= معرِّف) که خواننده با مراجعه به صفحه 251، توضيح اين اصطلاح را مييابد.
نکته ديگر اينکه اگر اصطلاحي معادلهاي ديگري نيز داشته، آن معادلها به عنوان مترادف بيان شده است تا خواننده بداند ماهيت، حقيقت، طبيعت و ذات در بسياري از موارد مترادف هستند، اگر چه گاه اختلاف دقيقي هم در معناي آنها هست. همچنين در بيشتر موارد در ذيل مدخلها، ضد آن اصطلاح نيز بيان شده است. براي نمونه، در ذيل مدخل «حصر عقلي» نوشته شده است: (حصر استقرايي).
نکته ديگر اينکه معادلهاي فرانسه و لاتين هر مدخل در پايان کتاب آمده است. افزون بر آن، همين بخش داراي واژهنامه انگليسي ـ فارسي است که گاه خواننده توضيح مختصري نيز ذيل هر مدخل مييابد.
واژهنامه توصيفي منطق، تأليف ضياء موحد، چاپ اول
تهران: پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي 1374، چ ؟؟ ،22 ص، 106ص.
معرفي نويسنده
سيد ضياء موحد، استاد فلسفه و منطق و شاعر ايراني است. وي در 12 دي 1321 در اصفهان به دنيا آمد. او داراي کارشناسي و نيز کارشناسي ارشد فيزيک از دانشگاه تهران و دکتراي فلسفه از يونيورسيتي کالج لندن است.
برخي از مسئوليتهاي ايشان
ـ مدير گروه منطق، مؤسسه پژوهشي حکمت و فلسفه ايران؛
ـ رييس انجمن منطق ايران؛
برخي از آثار
کتابها
ـ درآمدي به منطق جديد، انتشارات علمي، تهران، چاپ اول 1368؛
ـ واژگان توصيفي منطق (انگليسي به فارسي)، پژوهشگاه علوم انساني و تحقيقات فرهنگي، تهران، 1374؛
ـ منطق موجهات، انتشارات هرمس، تهران، 1381؛
ـ از ارسطو تا گودل، مقالههاي فلسفي ـ منطقي، انتشارات هرمس، تهران، 1382؛
مقالههاي منطقي (فارسي)
ـ نقدي بر منطق صوري خوانساري، الفبا، مؤسسه انتشارات اميرکبير، 1353، ص 203 ـ 212؛
ـ سهم ما از منطق رياضي، نشر رياضي، مرکز نشر دانشگاهي، سال اول، شماره اول، تهران، 1367، ص. 59 ـ 65؛
ـ فلسفه تحليلي و سنت سينوي، ويژهنامه پاسداشت حکيم، هزارهها، ويژهنامه، 31 مرداد و 1 شهريور 1386 [6]
محتوا
کتاب داراي دو بخش است و چون انگليسي به فارسي است، از چپ شماره صفحه خورده است. بخش اول توصيفي است و 106 صفحه است و بخش دوم واژهنامهاي فارسي به انگليسي است در 22 صفحه که از راست شماره صفحه خورده است و کار يافتن معادل انگليسي هر اصطلاحي را آسان ميکند.
اين واژهنامه فرهنگ مختصري است که بعضي از مهمترين واژههاي منطق سنتي و جديد را در بردارد. از واژههايي مانند صغرا و کبرا و حد و قياس (در منطق سنتي) گرفته تا متغير و تابع گزارهاي و تعبير و تماميت (در منطق جديد).
مبناي نگارش اين کتاب، واژهنامه منطق دانشنامه فلسفي پل ادواردز بوده است، اما از متنها و ديگر واژهنامههاي فلسفي خارجي نيز بهره گرفته شده است.
گفتني است، اين کتاب فقط ترجمه نيست، بلکه نويسنده برخي مدخلهاي مهم و متداولي را که در متن مبنا نبوده، افزوده است و توضيح برخي مدخلها را که ناکافي و ناروشن دانسته، بسط داده و گويا کرده است. در نتيجه، اين کار ترکيبي از ترجمه و تأليف است.
موسوعه مصطلحات علم المنطق عند العرب، فريد جبر، سميح دغيم، رفيق العجم، جيرار جهامي
مکتبه لبنان ناشرون، الطبعه الاولي 1996.
اين کتاب 1334 صفحهاي، حلقهاي از زنجيرهاي از فرهنگنامههايي است که اصطلاحهاي عربي و اسلامي را گردآورده است؛ فرهنگنامههايي مانند موسوعه مصطلحات علم الكلام الاسلامي، موسوعه مصطلحات اصول الفقه عند المسلمين، موسوعه مصطلحات ابنسينا (شيخالرييس) و … .
محتوا
ترتيب اين کتاب، الفبايي و بر اساس حروف خود هر واژه است و نه ريشه آن. (چنانکه در برخي فرهنگنامههاي عربي مرسوم است). براي نمونه، واژه «مقول» در حرف ميم و «قول» در حرف قاف و «اقوال» در بخش الف آمده است، در حالي که ريشه اين سه واژه «قول» است و اگر مبناي اين فرهنگنامه حروف ريشه واژه بود، بايد هر سه واژه در حرف قاف بيايد.
گفتني است، در بخش دوم کتاب، فهرست مدخلها به ترتيب حروف الفبا آمده، در حالي که روبهروي هر کدام ريشه آن نوشته شده است. براي نمونه، روبهروي واژه «ابداع» آمده است: «بدع» و روبهروي واژه «ابدال» آمده است: «بدل».
به دليل آنکه نويسندگان کتاب بنا را بر اين گذاشتهاند که متون منطقي در اختيار خواننده نيست، در توضيح معناي هر اصطلاح، عين عبارت متون گوناگون منطقي را آوردهاند. البته اگر در مواردي، توضيحهايي از متن اصلي را زائد دانستهاند، آن را حذف کرده و به جاي آن نقطهچين گذاشتهاند و اگر افزودن واژه يا عبارتي براي فهم بهتر جملهاي، لازم بوده است، در پرانتز به آن افزودهاند.
همچنين در پايان هر نقل قول از هر منبعي، نام منطقدان صاحب آن اثر و نام کتاب او و شماره صفحه و سطر آن نيز آمده است. فهرست نامهاي منطقدانان و کتابهاي مورد استناد آنها در اين فرهنگنامه و نشانههاي اختصاري به کار رفته براي نام آنها در صفحههاي آغازين کتاب آمده است. براي نمونه، نشانه اختصاري ارسطو، «أ» و کتاب مقولات او، «م» و نشانه اختصاري فارابي، «ف» و کتاب عبارت او «ع» است.
در گزينش مدخلها، واژههاي اساسي منطق انتخاب شده، سپس در ذيل هر يک، مدخلهاي فرعي آن آمده است. براي نمونه، «قياس» يکي از مدخلها در حرف قاف است که ابتدا تشريح معناي آن با استفاده از متون متعدد منطقي، از جمله کتابهاي قياس و برهان ارسطو، المدخل و قياس فارابي، قياس ابن زرعه، قياس ابنسينا و نظاير آن، به دست داده شده، سپس مدخلهاي فرعي آن به ترتيب حروف الفبا، آمده و توصيف هر يک نيز جداگانه آورده شده است. در نتيجه، پس از تعريف «قياس»، اين مدخلها آمده است: قياس استثنايي، قياس استثنايي انفصالي، قياس اضماري، قياس اقتراني، قياس اقناعي، قياس امتحاني، قياس اولي، قياس برهاني و نظاير آن.
اين فرهنگنامه، بيشتر موضوعي است تا واژگاني؛ يعني براي کسي که ميخواهد در باب قياس مطالعه کند، مدخل قياس و زيرمدخلهاي آن، يک جا از صفحه 661 تا 725 آمده است. البته براي کسي که فقط در پي يافتن واژهاي خاص است و نه طيف واژگاني آن، فهرستي در پايان کتاب آمده که تمام واژگان تعريف شده در اين فرهنگنامه به ترتيب حروف الفبا و با ذکر شماره صفحه آمده است. بنابراين، با کمک اين فهرست، براي يافتن مدخل قياس مساوات، ديگر لازم نيست خواننده ابتدا سراغ مدخل اصلي قياس برود، سپس ورق بزند ببيند کجا نوبت به قياس مساوات ميرسد، بلکه از همان آغاز، يکسره به صفحه 709 مراجعه ميکند و مدخل قياس مساوات را مييابد.
همچنين در بخشهاي پاياني کتاب، واژهنامهاي سه زبانه (عربي، فرانسوي، انگليسي) از اصطلاحات منطقي فراهم شده است.
اصطلاحنامه منطق، تهيه و تحقيق مرکز مطالعات و تحقيقات اسلامي، واحد اصطلاحنامه علوم اسلامي
قم: بوستان کتاب قم، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم، 138، 440 ص.
اصطلاحنامه منطق، بخشى از پروژه بزرگ اصطلاحنامه جامع علوم اسلامى است. از ديگر اصطلاحنامههايي که منتشر شده است، ميتوان به موارد زير اشاره کرد: اصطلاحنامه فلسفه اسلامي (دو جلد)، اصطلاحنامه اصول فقه، اصطلاحنامه کلام اسلامي.
اين مجموعه به کوشش واحد اصطلاحنامه علوم اسلامى و به مسئوليت محمد رحمانى و با همكارى آقايان قربان محمد احمدى، حسين حسينزاده، على رحيمى، سيد حسين سيدى و مرتضى متقىنژاد و با نظارت آقاى محمد هادى يعقوبنژاد، به انجام رسيده است.
چيستى اصطلاحنامه
اصطلاحنامه، ترجمه واژه Thesaurus است و بنابر تعريف، به مجموعه اصطلاحات استاندارد شده در حوزهاي معرفتى گفته مىشود كه فهرستى از واژههاى كليدى و كاربردى آن حوزه را ارائه مىدهد و روابط سلسلهمراتبى، ترادف و وابستگى بين مفاهيم را نشان ميدهد و از نظر ساختارى، گنجينه واژگان كنترلشده و سازمانيافته از مباحث خاص دانش بشرى است.
ضرورت و کارکرد اصطلاحنامه
چكيده كردن اطلاعات و ذخيرهسازى آنها، به ويژه در رايانهها، و بازيابى سريع آنها در عصر انفجار اطلاعات، ضرورتى اجتنابناپذير است. براى دسترسى سريع به اطلاعات ذخيره شده، به کليدواژههايى مناسب، نياز است. اين کليدواژهها بايد با واژههاى اطلاعات ذخيره شده، هماهنگ و سازگار باشد تا بتوان به سادگى به اطلاعات مورد نياز دست يافت. از سويي انتخاب مناسب کليدواژهها ممكن نيست، جز با تسلط بر مجموعه اطلاعات حوزه مورد كاوش. از اين رو، براى دستيابى به کليدواژههاى مناسب، بهترين روش، بهرهگيرى از اصطلاحنامههاست.
افزون بر اينكه اصطلاحنامه فايدههاى فراوان ديگرى نيز دارد، از جمله نشان دادن روابط منطقى اصطلاحات گوناگون، مانند رابطه عام و خاص و وابسته و ترادف و غيره.
ساختار اصطلاحنامه منطق
اصطلاحنامه منطق از سه بخش تشكيل شده است:
ـ نمايش الفبايى؛
ـ نمايش نظاميافته؛
ـ نمايش ترسيمى.
نمايش الفبايي
در اين بخش، اصطلاحات منطقي به صورت الفبايى گردآورى مىشوند و رابطه اعم، اخص، مترادف و وابسته هر اصطلاحى با اصطلاح ديگر نشان داده شده است.
نمايش نظام يافته
در نمايش الفبايى، همه روابط يك اصطلاح با اصطلاحات ديگر بررسى نمىشود و تنها به مترادفها و وابسته و عام بىواسطه و خاص بىواسطه، بسنده مىشود و از اعمهاى با واسطه تا موضوع خود علم و اخصهاى با واسطه تا خاصترين اخص، خبرى نيست. براى رفع اين کاستي، نمايش نظاميافته طراحى شده است. در تعريف اين گونه از ارائه اصطلاحات آمده است: بخشى از اصطلاحنامه كه در آن، نمايش اصطلاحات از عامترين به خاصترين صورت مىگيرد؛ البته مترادفها و وابستهها نيز در آن نمودار مىشود.
در اين نظام مىتوان به همه تقسيمهاى شاخههاى اصلى و فرعى علم منطق، يك جا دست يافت و از منشأ و جهتهاي تقسيمهاى يك شاخه، از طريق عبارت راهنما آگاهي پيدا كرد.
نمايش ترسيمي
در اين روش، تنها اصطلاحات ترجيحدار و داخل در سلسله مراتب دانش منطق (اعم و اخص) نمايش داده مىشود و به ازاى هر مرحلهاى از اخصها، نقطهچين يا خطوط بريده گذاشته شده است. در اين روش مىتوان ساختار كلى علم را از اعم به اخص، به شكل درختى به دست آورد و ردههاى اصلى هر اصطلاح و اخصهاى آن را به سرعت بازيابى کرد. تنها تفاوت نمايش نظاميافته و نمايش ترسيمى در اين است كه در ترسيمي، مترادفهاى فاقد ترجيح و وابستهها حذف مىشوند.[7]
انديشيدن، فرهنگ کوچک سنجشگرانه انديشي، نايجل واربرتن، مترجم محمدمهدي خسرواني، (براساس ويراست سوم کتاب اصلي)
تهران: شرکت انتشارات علمي و فرهنگي، 1388، چهل و شش٬ 216 ص.
کتاب حاضر نخستين بار با عنوان واژهنامه ژرفانديشي، با ترجمه رضا هنرور و مرواريد احساني و به کوشش نشر کاکتوس در سال 1387 چاپ شده است.
در مقدمه کتاب آمده است: «سنجشگرانهانديشي عبارت است از تفسير و ارزيابي ماهرانه و فعال مشاهدات، پيامها و اطلاعات و استدلالها. با تمام اهميتي که اين دانش مهارتمحور در نظامهاي آموزشي دنيا در سطوح مختلف دانشآموزان و دانشجويان آنها دارد، تا کنون در ايران جدي گرفته نشده است و جايگاهي در خور در نظام آموزشي ما نيافته است. اگر از ارائه درسي کم واحد، در بعضي رشتهها در بعضي دانشگاهها با متوني سطحي و ناکافي و رماننده بگذريم، ميتوان گفت در اين زمينه کار ديگري صورت نگرفته است؛ جز نگارش چند کتاب و جزوه و مقاله و گاه کلاس آزاد و کارگاه به صورت محدود.
بيتوجهي به نگاه انتقادي روشمند به فرآوردههاي فکري خود و ديگران، آسيبهاي فراواني را در عرصههاي مختلف سياسي، فرهنگي، اعتقادي، اقتصادي و … ، وارد کرده و ميکند؛ از فريبهاي رسانهاي گرفته تا سخنان سست و دفاعناپذير در کتابها و مقالهها و پاياننامهها و حتي آشوبها و معضلات سياسي و اجتماعي».
مترجم در مقدمه كتاب، پس از معرفي ساده سنجشگرانه انديشي و تعريف آن و تشريح وضعيت سنجشگرانه انديشي در ايران، به برخي ايرادهاي شبه اخلاقي ميپردازد كه ممكن است متوجه رواج تفكر سنجشگرانه انديشي شود. در پايان نيز به دفاع از گزينش عنوان «سنجشگرانه انديشي» براي ترجمه واژه «Critical Thinking» ميپردازد.
نايجل واربرتن، نويسنده کتاب، مدخلهاي آن را به چهار دسته اصلي تقسيم کرده است:
ـ گامهاي متداول در استدلال؛
ـ خطاهاي فريبنده به هنگام انديشيدن؛
ـ فنون ترغيب و تحذير؛
ـ وارسي عاملهاي روانشناختي.
اين کتاب مقدمهاي است بر سنجشگرانهانديشي و شماري از ابزار اصلي مورد نياز براي روشنانديشي را در اختيار خواننده قرار ميدهد. هر مدخل توضيحي است کوتاه درباره يک موضوع و معمولاً پس از توضيح مثالهايي جذاب و باب روز، آمده است تا به خواننده نشان دهد که چگونه ميتوان اين ابزارها را به کار گرفت.
واژهنامهاي در پايان كتاب آمده است كه خواننده ميتواند برابر نهاد انگليسي، واژههاي به كار رفته در كتاب را بيابد.
پينوشتها:
[1]. http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/11576/1/3?projectID16394
(نسخه ديجيتالي اين کتاب به اين نشاني در دسترس است)
[2]. در اين کتاب، به توصيف اصطلاحات منطقي پرداخته نميشود، اما با دستهبندي اصطلاحات منطقي، به روشهايي خاص که در معرفي اين اثر گفته خواهد شد، تا حدي حيطه معنايي واژگان منطقي بر خواننده روشن خواهد شد. از اين رو، ميتوان در چنين مقالهاي از چنين کتابي نيز سخن گفت.
[3]. http://dl.islamicdoc.com/faces/search/fulltext/fulltextFullView.jspx?_afPfm=-6hftgk0pi
(نسخه ديجيتالي اين کتاب به اين نشاني در دسترس است)
[4]. تفکر نقدي شاخهاي جدا از منطق است، اما يگانگي اين دو در هدف و همپوشي بخشي از مطالب آنها سبب شد که در اين نوشتار، معرفي اين کتاب نيز صورت گيرد.
[5]. نک: زندگينامه و فعاليتهاي علمي و فرهنگي دكتر محمد خوانساري، ويراستار: اميد قنبري، تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگي، 1386.
[6]. http://www.irip.ir/Home/Single/155
(نک: وبگاه مؤسسه پژوهشي حکمت و فلسفه ايران)
[7]. نک: معرفي اصطلاح نامه منطق و تأملي در آن، عسکري سليماني اميري، معارف عقلي، بهار 1385، شماره 1، (ص 155 ـ 172)