
آل بويه تمايلات شيعي داشته و آداب و فرهنگ شيعي را گسترش دادند. فضاي جديد فرهنگي، شعيان را به کوشش و تلاش فزونتر واداشت. وزيران دانشمند آل بويه همچون شاپور بن اردشير (در بغداد) و صاحب بن عباد (در ري) زمينه لازم براي گسترش فرهنگي مسلمانان و بهويژه فرهنگ شيعي را پديد آوردند. در اين زمان اين نکته ثابت شد که اگر آزادي عمل دانشمندان شيعي از آنان سلب نشود موفقيت آنان در گسترش فرهنگ اسلامي حتمي است.
اين دوره، عصر طلايي شکوفايي فرهنگ اسلامي در همه زمينهها بود. شيخ مفيد (م 413 ق)، شيخ طوسي (م 460 ق)، سيد مرتضي (م 436 ق)، سيد رضي (م 406 ق)، بوعلي سينا، خوارزمي، صاحب بن عباد و… در اين روزگار ميزيستند.
کتابخانههاي بسيار بزرگ بغداد و ري زمينهساز گسترش فرهنگي بود. کتابخانه بزرگ شاپور بن اردشير (وزير دانشمند آل بويه) هشتاد هزار جلد کتاب داشت که بسياري از آنها به خط مؤلف و يا کاتبان مشهور بود. تعداد کتابهاي کتابخانه سيد مرتضي را نيز هشتاد هزار جلد برشمردهاند.
مقدمه
حديث شيعه از چه زماني و از کجا آغاز شد؟ چه مراحلي را پشت سر نهاد و امروزه در چه مرحلهاي قرار دارد؟ آيا ميتوان براي احاديث، دوران فراز و فرود تصور کرد؟ اهميت آن چيست و فوائد آن کدام است؟
پاسخ به پرسشهاي فوق نيازمند بررسي تاريخ حديث شيعه است.
اهميت شناخت تاريخ حديث شيعه
نگاه بسيط و سطحي به حديث، تنها خواندن و درک پارهاي از مفاهيم آن است. اين سادهنگري در روبرو شدن با حديث در بسياري از موارد ما را از فهم دقيق محتواي حديث محروم مينمايد زيرا بستر پيدايش سخن معصوم مورد توجه قرار نميگيرد. در حاليکه رويکرد تاريخي به آثار معصومان به مجموعه سخنان، رفتارها و تأييدهاي آن بزرگواران معنايي ويژه ميبخشد و سير پيدايش و گسترش آموزههاي وحياني و الهي را فراروي شيفتگان آثار ائمه قرار ميدهد. بسياري از پرسشها درباره ناسازگاري احاديث در نگاه تاريخي جوابي درخور مييابد همچنين سؤالاتي پيرامون افزايش و کاهش شمار احاديث فقهي، کلامي، اخلاقي و… بدون توجه به زمان صدور آن احاديث همچنان بيپاسخ ميماند. اين همه، قسمتي از اهميت تاريخ نقل سخنان و رفتارهاي ائمه است که در تاريخ حديث شيعه بدان توجه ميشود کوتاه سخن آنکه نگاه تاريخي به حديث از نگاهي بسيط و مقطعي بسيار سودمندتر است و تصويري کلي از حديث ارائه ميدهد که با مطالعه آن ميتوان آراء و تحولات مختلف در سير صدور دوره حديث را شناخت.
نگاه تاريخي دلايل افزايش و يا کاهش احاديث فقهي، مسائل اخلاقي، بحثهاي کلامي مثل قضا و قدر و سؤالات فراوان ديگر را در عصر صدور تبيين ميکند.
فوائد شناخت تاريخ حديث شيعه
1ـ شناخت فرهنگ حديثي زمانه
مهمترين فائده تاريخ حديث آشنايي با زمان صدور روايت است. آشنايي با اسباب صدور حديث در فهم سخن معصومين نقشي محوري دارد. با شناخت تاريخ حديث ميتوان تأکيد فراوان امام علي به زهد و دنياگريزي را دريافت. توصيههاي اجتماعي امام صادق در برخورد با صوفيان معنا مييابد و از همين رهگذر بستر مناظرات علمي امام رضا، احتجاجات امام مجتبي، امام جواد و امام هادي هويدا ميشود و معناي زيباي احاديث اين بزرگواران روشنتر ميگردد.
همچنين اسباب اختلاف حديث، حلّ برخي احاديث متعارض و نيز شناخت احاديث تقيهاي نيز از فوائد تاريخ حديث است.
3ـ آشنايي با روشهاي آموزشي
معصومين در همه دورانها به ترويج فرهنگ الهي در ميان جامعه شيعه و سني اهتمام ورزيدند و شرايط سخت، آنان را از بازگو کردن سخن حقّ باز نداشت و تنها روشهاي آن بزرگواران تغيير پيدا کرد.
شرايط سياسي و اجتماعي متفاوت دوران امامان، تجربههاي مختلفي از روشهاي نشر علم را پيش روي شيعيان قرار داد.
نشر احاديث به روش مستقيم و شفاهي، مکاتبه، مناظره، احتجاج و پرسش و پاسخ از اقدامات فرهنگي امامان معصوم در اين دوران است.
نمايي از تاريخ حديث شيعه
1ـ دوره حضور
الف) عصر تولد و رشد: از زمان پيامبر تا امام سجاد
ب) دوره شکوفايي: عصر صادقين
ج) عصر تثبيت و تحکيم: پس از امام صادق
2ـ دوره غيبت
الف) دوران غيبت صغري
ب) قرن چهارم و پنجم، دوره طلايي حديث شيعه
ج) قرن ششم تا نهم، دوره فترت
د) قرن ده و يازده، دوره شکوفايي دوباره
هـ) قرن دوازده تا دوره معاصر
و) دوره معاصر
حديث در دوران پيامبر
سرآغاز پيدايش حديث با مطالعه در شخصيت بيهمتاي پيامبر و دوران ظهور اسلام همراه است. بدون ترديد بازشناسي دوران جاهليت و ظهور اسلام در چنين محيطي ديجور بر زيباييهاي سخنان پيامبر خواهد افزود.
ويژگيهاي دوران جاهليت
محيط خشک و لم يزرع حجاز مردمان اين سرزمين را از فرهنگها، اقوام و معارف الهي رايج در آن روزگار بيگانه ساخته بود و در نتيجه عصبيتهاي قومي، خشونت، درندهخويي، فحشا، فساد و زورگويي در آنان بيداد ميکرد کاهنان بيخبر از فرهنگ، طلايهدار فرهنگ و اعتقاد مردم بودند و شاعران در شعر خود، که تنها مظهر فرهنگي آن دوران بود، به توصيف زن، شراب و اسب بسنده ميکردند.
پيدايش حديث
جاذبه قرآن، کلام وحي الهي همراه با مقبوليت و بلندمرتبگي پيامبر طبقات فرودست جامعه را گِرد پيامبر جمع کرد و گفتار و کردار ايشان، شالوده ابتدايي حديثگويي در ميان مسلمانان را پيريزي کرد.
رسول خدا با برگزاري جلسات عمومي در مسجد، آموزشهاي اختصاصي به ياران خود، ايراد خطبههاي به يادماندني در مناسبتهاي گوناگون و نيز املاي حديث بر امير مؤمنان همگان را به نقل و گسترش اين فرهنگ ترغيب ميفرمودند.
با توجه به ضرورت دگرگونسازي فرهنگ جاهلي، احاديث اخلاقي در ميان سخنان آن بزرگوار نمود ويژهاي دارد. همچنين تشکيل حکومت اسلامي در مدينه، پيدايش و تبيين قواعد حقوقي و احاديث فقهي را ضروري ميساخت. احاديث اخلاقي، فقهي و قواعد حقوقي را ميتوان سه رکن اساسي ميراث حديثي پيامبر برشمرد.
کتابهاي تحفالعقول نگاشته حراني، نزهة الناظر نوشته حلواني، سننالنبي نگاشته علّامه طباطبايي، مکاتيب الرسول تأليف احمدي ميانجي، سننالنبي گردآوري مدير شانهچي و حکمتنامه پيامبر اعظم تأليف محمدي ري شهري منابع مفيدي جهت مطالعه ميراث حديثي پيامبر هستند.
امام علي در تاريخ حديث شيعه
امام علي امام اول و معصوم دوم از منظر شيعيان است. از منظر عادي و در ارتباط با حديث نبوي نيز امام جايگاه ويژهاي دارد که از تمامي اصحاب پيامبر متمايز است.
اولين مسلمان و شاگرد خاص پيامبر بوده و ساعات خاصي براي آموزش داشتهاند. ذهني جستجوگر همراه با کتابت احاديث پيامبر در مجموعههايي مختلف از ويژگيهاي ديگر امام علي به شمار ميرود.
دوران طولاني حضور پس از رحلت پيامبر به مدت سي سال و بهويژه دوران پنج ساله خلافت حضرت موجب شد که سخنان و مکتوبات ايشان در جوامع حديثي و تاريخي شيعه و سني نقل شود. خطابههاي بليغ و عميق حضرت، سبب احترام همه افراد حتي مخالفين ايشان شده است.
ميراث حديثي امام علي
نقل روايات پيامبر
همراهي 33 ساله امام علي با پيامبر (10 سال قبل از بعثت به اضافه 23 بعد از بعثت) و همراه و همراز بودن وي با پيامبر موجب اخذ و انتقال گنجينه عظيمي از معارف توسط ايشان به نسل بعد شد.
افزون بر نقل روايات رسول الله براي مردم، حضرت ايشان سه اثر مکتوب به نامهاي صحيفه، کتاب و مصحف امام علي نيز داشتهاند. صحيفه امام علي مجموعهاي کوچک از روايات پيامبر بوده است اين مجموعه که در کتابهاي اهل سنت بدان اشاره شده هميشه همراه حضرت بوده است.
کتاب امام علي مجموعهاي بسيار بزرگ (طوماري به طول هفتاد ذراع) بوده است که از ودائع امامت شمرده شده است. بعضي از ائمه آن را بر اصحاب خاص قرائت کرده و يا نشان دادهاند. مصحف امام علي نيز که همراه با تفسير و نکات پيراموني قرآن بوده در اختيار ائمه است.
روايات امام علي
امام علي در حضور پيامبر کمتر از جانب خود سخن گفته و يا رأي و نظر ابراز کردهاند. پس از رحلت پيامبر و تا آغاز شورش عليه عثمان احاديث اندکي براي ما گزارش شده که بعضي از آنها در نهجالبلاغه آمده است. در اواخر دوران عثمان و بهخصوص در زمان خلافت حضرت، شمار فراواني از احاديث ايشان براي ما گزارش شده است که به بعضي از آنها اشاره ميکنيم.
1ـ خطبه ها
خطبهها مشهورترين گروه سخنان امام علي است که زيبايي آنها سبب توصيف ايشان به امام الخطباء گشته است. خطبههاي فراوان توحيدي، خطبههاي حماسي، سخنان اخلاقي و مواعظ از اين مجموعه است. بسياري از اين خطبهها در نهجالبلاغه آمده است. يکي از علل شيوع خطبههاي حضرت، بلاغت تام آن بوده که موجب رواج نهجالبلاغه در ميان همه مسلمانان نيز شده است.
2ـ نامه ها
اين بخش از روايات و بهخصوص نامههاي امام به کارگزاران خويش نمايانگر شاخصههاي حکومت علوي و مباني سياسي، اقتصادي و فرهنگي امام علي است.
نامه مشهور ايشان به مالک اشتر را ميتوان پيماننامه حکومت اسلامي در همه عصرها دانست. توصيههاي ايشان به مردمان و بهخصوص نزديکان خويش نيز از حاديث ناب به شمار ميرود. وصيت ايشان به فرزندان (نامه 45 نهجالبلاغه) و نامه بلند ايشان به امام حسن (نامه 31 نهجالبلاغه) نيز شايسته ذکر هستند. نامهنگاري و اطلاعرساني حضرت به مردم و نگارش نامه براي دشمنان حضرت نيز گزارش شده است.
دوران شش ماهه قيام امام حسين پس از مرگ معاويه تا زمان شهادت حضرت ويژگي خاصي در تاريخ حديث دارد. از اين دوران احاديثي حماسي و سرشار از ابهت، عشق و اخلاص گزارش شده است که موجب اهتزاز روح و طرب معنوي است.
3ـ گزارش سيره امام علي
مجموعه روشها، کنشها و واکنشهاي حضرت در محيط خانواده، بهعنوان فرد معمولي جامعه و يا با عنوان حاکم اسلامي راهگشاي تمامي افراد در مواجه با مسائل و موضوعات متفاوت است.[1]
4ـ قضاوت ها
شيوه خاص و پيشرفته قضايي امام علي در تحقيق، قضاوت و آداب آن بهگونه گسترده در کتابهاي فقهي گزارش شده است و مجموعهاي قابل توجه است.
5ـ دعاها
ادعية امام علي بسيار درازدامن و گسترده است. اين مجموعه حجمي بيش از صحيفه سجاديه دارد. دعاي مشهور کميل از اين گروه است.
6ـ اشعار
برخي حدود پانصد شعر را به حضرت نسبت دادهاند.[2] اگرچه اين ادعا مورد خدشه قرار گرفته است، ولي انتساب برخي اشعار به امام علي ثابت است.
شاگردان امام علي
ابو رافع، عبدالله بن عباس، سليم بن قيس، حارث اعور و… شاگردان خاص حديثي امير مؤمنان هستند. سخنان امير مؤمنان در کتابهاي تحفالعقول، نهجالبلاغه سيد رضي، نهجالسعاده محمد باقر محمودي، غرر الحکم آمدي، مئة کلمه جاحظ و شرح نهجالبلاغه ابن ابي الحديد، جمعآوري شده است.
حضرت فاطمه و ميراث حديثي ايشان
برخي روايات پيامبر به واسطه حضرت فاطمه به ما رسيده و در کتابهاي حديثي شيعه و سني درج شده است. علاوه بر نقل روايات پيامبر روايات باقي مانده از ايشان در سه بخش خطبهها، ادعيه و مصحف گزارش شده است.
خطبه فدکيه
مشهورترين بخش از سخنان حضرت خطبههاي ايشان است که پس از به تاراج رفتن خلافت پيامبر در مسجد و منزل ايراد کردهاند. خطبه مشهور فدکيه از جايگاه ويژهاي برخوردار است. تبيين معارف ناب، موقعيتشناسي، بيان نمودن جايگاه واقعي ولايت، فصاحت و بلاغت خاص و… از ويژگيهاي اين خطبه است.
مصحف حضرت فاطمه
اين کتاب از ودائع امامت شمرده شده و مجموعهاي از سخنان حضرت جبرئيل با حضرت فاطمه ميباشد که توسط امام علي به نگارش درآمده است. در اين مجموعه اخبار حوادث و رخدادهاي آينده اهل بيت و ذريه حضرت فاطمه مورد اشاره قرار گرفته است.
سخنان فاطمي در کتابهاي عوالم العلوم محدث بحراني، مجلدات مربوط به حضرت زهرا بحارالأنوار: ج 43، مسند حضرت فاطمه عزيزالله عطاردي، مسند فاطمه سيوطي و… جمع آوري شده است.
حديث در دوران امام حسن و امام حسين
پس از شهادت امام علي و گسترش سلطه معاويه بر تمامي ارکان جامعه مسلمانان، مراجعه مردم به امام حسن و امام حسين بسيار کم و بيرونق بود. با توصيه معاويه به کارگزارانش، نقل يک سويه حديث آغاز شد زيرا معاويه از دستگاه حکومتياش ميخواست تا در فضائل عثمان و ديگر صحابه حديث بگويند و با هر کسي که در فضيلت امام علي و اهل بيت حديثي نقل ميکند برخورد کنند.[3]
بيشتر سخنان نقل شده از اين دو امام مواعظ اخلاقي است که در جلسات خصوصي بيان ميکردهاند. البته احاديث فقهي بسيار کمي نيز از آنان نقل شده است.
احتجاج و مباحثه با مخالفان اهل بيت که تلاش در کاستن مقام امير مؤمنان را داشتند در احاديث امام حسن گزارش شده است. در ميراث حديثي امام حسين دعا نقش ويژهاي دارد از جمله ادعيه مشهور امام حسين مناجات حضرت در صحراي عرفات ميباشد که از متون زيبا و بلند معرفتي شمرده ميشود.
دوران شش ماهه قيام امام حسين پس از مرگ معاويه تا زمان شهادت حضرت ويژگي خاصي در تاريخ حديث دارد. از اين دوران احاديثي حماسي و سرشار از ابهت، عشق و اخلاص گزارش شده است که موجب اهتزاز روح و طرب معنوي است.
براي آشنايي با سخنان ايشان به کتابهاي مسند الامام المجتبي و مسند الامام الشهيد، عزيزالله عطاردي، الالفين حيدر مؤيد، موسوعة کلمات الامام الحسن و موسوعة کلمات الامام الحسين از پژوهشگاه باقرالعلوم مراجعه کنيد.
حديث در دوره امام سجاد
دوران زندگاني و امامت امام سجاد از سختترين ايام زندگاني امامان به شمار ميرود. افزون بر حادثه عاشورا و اسارت اهل بيت، فتنه عبدالله بن زبير، واقعه حرّه، قتل عام مسلمانان در مدينه، حمله به مکه و تخريب خانه کعبه، فرمانروايي ابن زياد و حجاج، خونريزترين سرسپردگان بنياميه، همه و همه با دوران امامت آن بزرگوار همزمان است.
گونههاي حديثي امام سجاد
1ـ دعا
امام سجاد از شيوه لطيف و احساسبرانگيز دعا بسيار بهره بردهاند بيشتر متون گزارش شده از ايشان دعا و نيايش است.
2ـ مواعظ اخلاقي و اجتماعي
در برخي متون، منبر رسمي امام سجاد در مدينه گزارش شده است امام مواعظ اخلاقي خود را در فرصتهاي مناسب بيان ميفرمود.
3ـ ميراث مکتوب
الف) صحيفه سجاديه
مهمترين اثر به جاي مانده از امام زينالعابدين است که در ابتدا 75 دعا بوده است و اکنون 54 دعا در آن موجود ميباشد. اين مجموعه زيبا، نمايانگر روح نيايش حضرت و آموزنده زيباترين روح پرستندگي است.
ب) رساله حقوق
يکي از مشهورترين ميراث مکتوب ائمه، رساله حقوق امام سجاد است که در آن پنجاه حق فردي و عمومي افراد شمارش شده است.
ج) رساله زهد
اين رساله در زمان امام سجاد منتشر شد و نسخهاي از آن را ابوحمزه ثمالي در سفر به يمن مشاهده و خدمت امام عرضه کرد و امام آن را تأييد فرمود.
براي آشنايي با روايات امام سجاد الصحيفه السجاديه الجامعه، مؤسسه امام مهدي و حياة الامام زين العابدين، باقر شريف قرشي و حقوق از ديدگاه امام سجاد قدرتالله مشايخي مراجعه شود.
حديث در عصر صادقين
دوران امام باقر و امام صادق در تاريخ حديث شيعه جايگاه ويژهاي دارد.
امامت اين دو امام از سال 94 تا سال 148 هجري استمرار داشته است. سالهاي صد تا صد و چهل هجري عصر طلايي حديث به شمار ميآيد، چراکه وجود شرايط ويژه موجب پرورش راويان فقيه و رواج حديث در حوزه شيعي گشته است. اين همه مرهون آماده بودن شرايط سياسي، اجتماعي و فرهنگي است که موجب تمايز بين اين دوران و دوران امام سجاد ميباشد.
ويژگيهاي عصر صادقين
1ـ شرايط سياسي
سنت الهي اينگونه است که نظامهاي اجتماعي نيز همانند افراد بشر داراي دوران کودکي، جواني و پيري باشند و به أجل خود نزديک گردند که «لَکلِّ امةٍ اجل»[4]
سلطنت بنياميه نيز در اين سالها به دوران پيري و اجل خود نزديک گشت و عاقبت در سال 132 هجري و پس از جنگها و کشمکشها، جاي خود را به دولت بنيعباس داد. امام باقر و امام صادق با نه خليفه اموي و عباسي معاصر بودهاند. بيشتر اين حاکمان مدت زمان کمي در منصب حکومت قرار گرفتند و قبل از اينکه جاي پاي خود را محکم کرده و سلطه خود را مستقر سازند حکومتشان پايان يافته است.
فزوني روايات امام رضا در کتب روايي اهل سنت پيامد حضور آن حضرت در خراسان است بهگونهاي که شمار احاديث امام رضا در جوامع سني بيش از احاديث صادقين است. برخي از محدثان بزرگ اهل سنت، طريق امام رضا به احاديث پيامبر را از بهترين سندهاي حديثي شمردهاند.
امام سجاد به دستور وليد بن عبدالملک، که از خشنترين خلفاي اموي بود، در سال 94 هجري به شهادت رسيد.[5]
در سال 95 هجري حجاج بن يوسف ثقفي، والي بصره و کوفه و جنايتکار خونريز که دشمني سرسخت با شيعيان امام علي داشت به هلاکت رسيد و شيعيان، که مقر اصلي آنان در شهر کوفه بود، اندکي آسايش يافتند.
در سال 99 هجري عمر بن عبدالعزيز به خلافت رسيد. خلافت دو سال و نيمه او تأثير فراواني بر جامعه مسلمانان نهاد. او تدوين حديث را جايز و ضروري شمرد و لعن و دشنام دادن امير مؤمنان را ممنوع ساخت.
امام باقر نيز در سال 114 هجري و در زمان حکومت هشام به شهادت رسيد و امامت امام صادق آغاز شد.
عاقبت در سال 132 هجري دولت بني اميه منقرض شد و عباسيان به حکومت رسيدند. حکومت چهارساله سفاح ( اولين خليفه عباسي) به قلع و قمع بني اميه گذشت و پس از او منصور دوانيقي قدرت را در دست گرفت. پس از چند سال ظلم و تعدي حکومت منصور نسبت به اهل بيت و امام صادق افزون شد و اوضاعي شبيه به اختناق زمان بني اميه پديد آمد.
گزارش تاريخي دوران صادقين روشن ميکند که حکومت مرکزي در زمان اين دو بزرگوار اقتدار پيشين خود را نداشت. افزون بر اين قيام زيديان در اين سالها و شهادت زين بن علي و فرزندش يحيي در سال 126 و 128 تا حد زيادي موجب تضعيف بني اميه و مصون ماندن ائمه و شيعيان آنان از تعدي بود.
سالهاي 126 تا 140 هجري که دوران تزلزل بني اميه و عدم اقتدار بني عباس به شمار ميرود بهترين زمان براي نشر حديث و معارف بود.
امام صادق از اين فرصت به دست آمده بهترين بهره را برد و به تربيت شاگرداني دانشمند و فقيه پرداخت و فقه و معارف بلند مرتبه شيعي را بنيان نهاد.
از زمان خليفه دوم کتابت و تدوين حديث به طور رسمي ممنوع شد و اين عمل عقلايي از فرهنگ مسلمانان رخت بربست. اگرچه شيعيان به اين فرمان بياعتناد بودند و برخي از غير شيعيان نيز کم و بيش بدين کار ميپرداختند، ولي نوشتن و تدوين حديث در ميان مسلمانان رواج نداشت و عملي مخفيانه و غير عمومي، شمرده ميشد.
عمر بن عبدالعزيز در حدود سال صد هجري به کتابت و تدوين حديث فرمان داد. او در نامههايي که به بعضي از علماي مدينه نوشت يادآور شد که سنت پيامبر در حال فراموش شدن است؛ بنابراين لازم است که سنن رسول خدا نوشته شده و جمعآوري گردد. اگرچه فرمان خليفه اموي، که در واقع نقض دستور خليفه دوم بود، ابتدا با اکراه از سوي علماي مدينه پذيرفته شد و آنان اشتياق چنداني بدين کار نداشتند، ولي زمنيه را براي کتابت و تدوين حديث از سوي شيعيان و برگزاري جلسات علني آموزش حديث توسط امام باقر آماده ساخت.
اندک اندک نوشتن حديث، که امري مطابق با سيره عقلاء بود، در ميان مسلمانان رايج شد و نوشتههاي حديثي مورد احترام و تکريم قرار گرفت. جايگاه ويژه اهل بيت در نقل احاديث پيامبر که در طول نود سال فراموش گشته بود براي تمامي مسلمانان، اعم از شيعه و سني، شناخته شد. مردم و بهويژه دانشمندان براي نقل احاديث رسول خدا و يادگيري معارف او به اهل بيت رجوع ميکرد و از سرچشمه زلال حکمت و معرفت ايشان سيراب ميشدند.
مراجعهکنندگان به امام باقر و امام صادق بهترين سند احاديث پيامبر را طريقي ميدانستند که از ائمه بزرگوار شيعه به رسول خدا ميرسيد. اين وضعيت برخلاف دوران امام حسن تا امام سجاد بود چراکه در آن دوران توده مسلمانان به دنبال يادگيري علم و معرفت از امامان نبودند.
در آن دوره شخصيت فرهنگي امامان در سايه قرار گرفته بود. از جهت سياسي نيز آنان بهعنوان معارضين حکومت شناخته ميشدند و همين ويژگي، مردم را از مراجعه به آنها باز ميداشت. بدين سبب حتّي براي پرسشهاي فقهي و حديثي به اشخاصي همانند قاسم بن محمّد بن ابيبکر، سعيد بن مسيب و زُهْري مراجعه ميکردند با وجود آنکه امام سجاد در مدينه حضور داشت.
2ـ شرايط فرهنگي
فتوحات اسلامي در سرزمينهايي که پيشينه فرهنگي و تمدني کهن داشتند سبب آشنايي مسلمانان با ديگر فرهنگها گشت. تمدنهاي ايران، روم و يونان سابقهاي ديرين داشتند و مباحث فراواني در زمينههاي مختلف (همچون منطق و فلسفه) را مطرح کرده بودند.
آشنايي مسلمانان با اين فرهنگها سبب پيدايش شبهات و سؤالات جديد در زمينههاي گوناگون شد. دانشمندان مشهور و سنتي اهل سنت از پاسخ گفتن به اين شبهات ناتوان بودند. در نتيجه فرهيختگان جامعه اسلامي رو به سوي اهل بيت آوردند. بعضي از دانشمندان بزرگ شيعي همانند زراره، حمران و هشام بن حکم از اين گروه هستند. آنان ذهني فعال، ناآرام و روحي خروشان داشتند و پس از بررسي فرقههاي مختلف مذهبي روح بلندشان تنها در مقابل امامان بزرگوار شيعه سر تعظيم فرود آورده مجذوب ايشان گشتند. حتّي ملحديني همچون ابن ابيالعوجاء نيز براي پاسخ شبهات خود به امامان شيعه روي آوردند.
مجموع اين شرايط باعث شد زمينه لازم براي نشر فرهنگ شيعي و تربيت شاگردان زبده و محقق آماده شود.
محمّد بن مسلم سي هزار حديث از امام باقر و شانزده هزار حديث از امام صادق شنيده است.[6] اين تعداد چند برابر تمامي متون احاديث اهل سنت از پيامبر است.
راويان حديث در اين دوره با راويان حديث در دورههاي پيشين تفاوت داشتند. آنان افرادي فقيه و دانشمند بودند که نه فقط براي تيمن، تبرک و ابراز دوستي بلکه براي يادگيري عميق، دقيق و پرسش از لايههاي ناپيداي معارف به حضور امام ميرسيدند. پرسش افرادي همانند زراره و محمّد بن مسلم از امام صادق، جهت يافتن پاسخ مشکلي بود که براي فقها ايجاد ميشد. به همين سبب ابوحنيفه (فقيه عراق و کوفه) و ابو ليلي (قاضي کوفه) مستقيم يا غير مستقيم به حضور محمّد بن مسلم رسيده و مشکلات خود را از او ميپرسيدند و او با استفاده از احاديث ائمه و روش فقهي که از اهل بيت آموخته بود به آنان پاسخ ميداد.[7]
کوششهاي صادقين
عطش جامعه مسلمان بهويژه شيعيان براي يادگيري معارف الهي موجب آن شد که فعاليت امام باقر و امام صادق شاخص و زبانزد شود؛ از اينرو بيشتر احاديث ما از صادقين ميباشد.
بيش از 60% از احاديث شيعه از امام باقر و امام صادق نقل شده است. در جوامع حديثي اهل سنت نيز روايات زيادي از امام باقر و امام صادق وجود دارد. شيخ مفيد درباره امام باقر نوشته است:
بقاياي صحابه و بزرگان تابعان و فقيهان، معارف دين را از ايشان روايت کردهاند بهگونهاي که فضايل ايشان براي همه مردم معلوم شد و شخصيت ايشان ضربالمثل براي علم گشت و سخنان زيادي در ستايش ايشان گفته شد.[8]
او درباره امام صادق نيز مينويسد:
مردم آن سان دانش او را نقل کردند که آوازهاش در همه جا پيچيد و دانشجويان از هر سو به طرفش شتافتند از هيچ يک از امامان و عالمان اهل بيت به اندازه ايشان روايت نقل نشده است و هيچکدام به اندازه ايشان شاگرد نداشتهاند پژوهشگران حديث با وجود اختلاف نظري که دارند اسامي شاگردان معتبر ايشان را جمع کردهاند که چهار هزار نفر ميباشند.[9]
کوششهاي صادقين مدت زماني بيش از پنجاه سال استمرار داشت و موجب شکلگيري فرهنگ شيعي و تأثيرگذاري بر فرهنگ اهل سنّت گرديد.
توصيهها و سفارشهاي اخلاقي در آموزههاي تمامي معصومان در همه دورانها مشاهده ميشود، امّا فرهنگ اجتماعي دين در احاديث صادقين بيشتر نمايان است. امام صادق در هنگام رواج صوفيگري در ميان اهل سنت ياران خود را با سلاح اخلاق و دعا تجهيز نمود و آنان را مزين به اخلاق الهي فرمود.
مطالعه وصيت زيباي امام صادق به عبدالله بن جندب و تأمل در موارد اخلاق اجتماعي آن بسيار پسنديده است.[10]
شمار دعاهاي امام صادق بيش از ادعيه امام سجاد است و افزون بر آن بسياري از ادعيه ائمه پيشين و از جمله صحيفه سجاديه نيز به واسطه امام صادق نقل شده و به دست ما رسيده است.[11]
رساله اهليلجه، توحيد مفضّل، نامه امام به عبدالله بن نجاشي والي اهواز و رساله معايش العباد را از مکتوبات حديثي امام صادق برشمردهاند
حديث در دوران پس از صادقين
از سال 145 هجري تا سال 260 هجري و آغاز غيبت صغري، دوران جديدي براي حديث آغاز ميشود که مقارن با دوران امامت پنج امام شيعه است و با دورهّ پيشين تفاوتي آشکار دارد.
بررسي وضعيت سياسي، اجتماعي و فرهنگي اين دوران، به فهم لايههاي تاريخي حديث شيعه ياري ميرساند:
1ـ وضعيت سياسي
سلطه تمام عيار بنيعباس بر جامعه اسلامي و خفقان و فشار شديد نسبت به امامان شيعه در اين دوران کاملاً آشکار است در اين مدت 115 ساله، شش امام معصوم به شهادت رسيدند. امام کاظم به زندان افتاد و امام هادي، امام عسکري و امام مهدي : در منطقه نظامي و زير نظر حکومت عباسي در تبعيد به سر بردند.
2ـ وضعيت اجتماعي
افزايش تعداد شيعيان و پراکندگي جغرافيايي مناطق شيعي از مدينه و کوفه فراتر رفته و به قم، طبرستان، خراسان، بغداد، مصر و يمن گسترش يافته بود. هم زمان با رفاه عمومي که در اين زمان ايجاد شده بود وضعيت مالي شيعيان نيز بهبود يافته و وجوهات مالي، همچون خمس و ساير درآمدها، به سوي امامان سرازير شد پيدايش تشکيلات منسجم وکالت براي ساماندهي امور اجتماعي و مالي شيعيان در سراسر خلافت اسلامي بود.
3ـ وضعيت فرهنگي
فرهنگ شيعي در زمان صادقين انسجام يافته بود و نگارشهاي حديثي با اصول اربعمائه آغاز شد و به کتابهاي موضوعي و سپس جوامع حديثي تبديل شد. با توصيه امامان فرهنگ مراجعه به عالمان و دانشمندان جايگزين مراجعه مستقيم به امام شد. افزايش مکتوبات حديثي ائمه، پديد آمدن کتابهاي مسائل، احتجاجات و مباحثات کلامي ائمه و اصحاب ايشان و نيز پيدايش علوم حديثي مانند درايه، رجال و گسترش عرضه حديثي همگي از ويژگيهاي فرهنگي اين دوران به شمار ميآيد.
شيوه هاي نشر حديث
با توجه به فشارها و تضييقات دستگاه خلافت و افزوني گستره حديث و منطقه جغرافيايي شيعيان، نياز به شيوههاي نشر حديث و روشهاي جديد آموزشي دو چندان گشت. از اينرو شيوههاي آموزش حديث تغيير کرد که به برخي از آنها اشاره ميکنيم.
الف) وکالت
دوري مسافت شيعيان و دشواري ارتباط مستقيم با امام بهويژه در دوره زندان و تبعيد سبب شد امامان با مشابهسازي شرايط غيبت، فرهنگ مراجعه به عالم را جايگزين مراجعه به امام نمايند. در هر منطقهاي شخصي از طرف امام پاسخگويي به سؤالات و نيز حلّ و فصل خصومات را بر عهده گرفت. اينان پرسشهاي مردم را به امام ميرساندند و پاسخهاي امام را به مردم منتقل ميکردند. آنان نماينده امام در امور علمي، اجتماعي، سياسي و… بوده و بهعنوان «وکيلان ناحيه مقدسه» شناخته ميشدند.[12]
ب) مکاتبات
نگارش نامه و درخواست پاسخ از امام از دوران امام صادق شروع و در زمان امام کاظم و ائمه متأخر گسترش يافت گاه نامههاي مستقيم امامان به برخي اصحاب مانند علي بن يقطين، حسين بن مختار نيز انجام ميشد.[13]
ج) مسائل
پرسش از نادانستههاي فقهي و غير فقهي از زمان رسولالله در بين مسلمانان رواج داشت. از دوران امام باقر و امام صادق سؤالهاي تخصصي و مبنايي جايگزين پرسشهاي خصوص و شخصي شده افرادي مانند زکريا بن آدم، محمد بن سليمان زراري، هارون بن مسلم، يعقوب بن يزيد، يعقوب بن اسحاق و… کتابهايي با نام مسائل داشتهاند. مشهورترين کتاب مسائل، نوشته علي بن جعفر برادر کوچک امام کاظم است که امروزه به نام مسائل علي بن جعفر شهرت دارد. اين کتاب مجموعه پرسشهاي او از امام کاظم در موضوعات مختلف فقهي است.
توصيهها و سفارشهاي اخلاقي در آموزههاي تمامي معصومان در همه دورانها مشاهده ميشود، امّا فرهنگ اجتماعي دين در احاديث صادقين بيشتر نمايان است. امام صادق در هنگام رواج صوفيگري در ميان اهل سنت ياران خود را با سلاح اخلاق و دعا تجهيز نمود و آنان را مزين به اخلاق الهي فرمود.
د) احتجاجات
احتجاجات و مناظرات ائمه متأخر شيوهاي موثق در نشر حديث بود که در دوران امام رضا و در مجالس مأمون شهرت يافت. هنگام ايجاد شبهه امامت در سن کودکي در دوره امام جواد و امام هادي ميان شيعيان گسترش يافت؛ ائمه پيشين نيز از چنين شيوهاي بهره بردهاند. مرحوم طبرسي در کتاب الاحتجاج به جمعآوري مناظرات امامان پرداخته است.
ميراث حديثي امام کاظم
مدرسه حديثي امام صادق موجب رونق حوزه حديث و معارف اسلامي در دوران امام کاظم گشت در اين زمان تنها در مسجد کوفه نهصد استاد حديث در حلقه درس خود، احاديث امام صادق را بيان ميکردند از همينرو با آنکه امام کاظم بيشتر عمر خود را در دوران سخت منصور و هارون و گاه در زندان گذرانيد، ولي به سبب وجود عوامل پيش گفته بيش از دو هزار حديث از ايشان در دست است گاه نقل روايت بهگونه شفاف از امام پيامدهاي سختي داشت از اينرو در برخي روايات با کنايه از امام موسي بن جعفر ياد شده است. ابوالحسن عنوان حديثي مشهور امام کاظم در روايات است. علاوه بر آن از العالم، ابوابراهيم، العبد الصالح و… نيز ياد شده است.
حديث و امام رضا
دعوت مأمون از امام رضا براي سفر به خراسان و در نهايت پذيرش ولايتعهدي از سوي ايشان، تأثيري گسترده در فرهنگ شيعي منطقه خراسان داشت. بررسي پيامدهاي حضور امام رضا در خراسان در اواخر سال دويست هجري در تاريخ حديث شيعه اهميت دارد.
آثار حضور امام رضا در خراسان
1ـ نشر ميراث حديثي شيعه
خراسان بزرگ شامل: بخارا، سمرقند، افغانستان و خراسان کنوني يکي از پايگاههاي گسترده و مهم حديثي اهل سنت بود. چهار نفر از نويسندگان صحاح سته اهل سنت يعني بخاري، مسلم، ترمذي و نسايي از اين منطقهاند. حضور امام رضا در اين منطقه سبب گسترش احاديث شيعه شد محدثاني که براي شنيدن حديث به کوفه و مدينه سفر ميکردند به سوي خراسان رهسپار شده و سخنان امام را ميشنيدند. فزوني روايات امام رضا در کتب روايي اهل سنت پيامد حضور آن حضرت در خراسان است بهگونهاي که شمار احاديث امام رضا در جوامع سني بيش از احاديث صادقين است. برخي از محدثان بزرگ اهل سنت، طريق امام رضا به احاديث پيامبر را از بهترين سندهاي حديثي شمردهاند.[14]
2ـ همگاني شدن احاديث اعتقادي
با حضور امام رضا در خراسان، مأمون، خليفه زيرک و دانشمند عباسي، با تشکيل جلسات مناظره، فرصت مناسبي را فراروي امام قرار داد. برگزاري اين جلسات سبب شد تا احاديث مختلف اعتقادي و بهويژه مباحث امامت براي فرهيختگان و دوستداران ايشان روشن شود. بهگونهاي که پس از شهادت امام رضا منصوص بودن امامت را پذيرفته بودند و امامتِ امامان خردسال به راحتي از سوي شيعيان پذيرفته شد و هيچ انشعابي در شيعه رخ نداد.
3ـ تبديل ايران به پايگاه شيعيان
حضور امام رضا در خراسان، سفرهاي متعدّد امامزادگان به ايران را به ارمغان آورد. گسيل اين امامزادگان که در ميان آنان دانشمندان و راويان حديث نيز ديده ميشد، پايگاهي براي شيعيان فراهم آورد و برخي از شهرهاي ايران مانند قم به يکباره رنگ و بوي شيعي يافت. شهادت امام رضا و حرم ايشان، منطقه خراسان را دوستدار فرهنگ شيعي کرد.
سه نوشته به امام رضا منسوب است: صحيفه الامام الرضا، فقه الرضا و طب الرضا. از ميان اين سه نگاشته، صحيفه الامام الرضا اعتبار ويژهاي دارد و در ميان قدما کتابي مشهور شمرده شده است، فضلالله راوندي شرحي بر آن نگاشته است و نسخههاي قديمي آن نيز يافت ميشود.
حديث در دوران ائمه متأخر
در دوره امامت امام جواد تا امام مهدي هندسه معرفتي حديث و معارف شيعي تکميل شده، اصحاب عالم و دانشمند امام کاظم و امام رضا به تدوين و ترتيب احاديث پرداخته و جوامع حديثي شيعه را پديد آوردند. مجالس حديثي رواج داشت و مدارس حديثي شکل ميگرفت. موضوعات عقيدتي بهويژه توحيد، امامت و شرائط امام در دوران امام رضا تبيين و شفاف گشت. اگرچه امام جواد، امام هادي و امام عسکري تحت نظرحکومت و يا در تبعيد بودند، ولي جامعه شيعي به مسير تکاملي خودش ادامه ميداد.
فرهنگ مراجعه به عالمان و خبرگان دين در اين دوره گسترش يافت و جامعه شيعي را براي ورود به عصر غيبت آماده ميساخت. اين عوامل سبب شد تا احاديث نقل شده از اين سه امام بزرگوار اندک و کمشمار باشد. احاديث گزارش شده از هر يک از اين امامان حدود چهارصد حديث و در مجموع هزار و دويست حديث است. احاديث نوشته شده توسط امامان متأخر نشان از فرهنگ جديد حديثي شيعه دارد. حدود سي درصد روايات منقول از ايشان به صورت مکتوب بوده است که در پاسخ به محدثان بزرگ شيعه صادر شده است.
سازمان وکالت که در زمان امام کاظم شکل گرفته بود در اين دوره منظم شد. منطقه و محدوده هر وکيل نيز مشخص گشته بود؛ زيرا با گسترش جغرافيايي سرزمينهاي شيعي، جامعه شيعي نيازمند تشکيلاتي بود که بتواند بهگونه دقيق و منظم تمام شيعيان را تحت پوشش قرار دهد و اختلاف و ناهماهنگي بين آنان پديد نيايد.
تبيين عقايد صحيح شيعي و مبارزه با تفکر غاليانه در اين دوران مشهود است. صدور متون دعا و زيارت توسط معصومان بهويژه صدور زيارت جامعه توسط امام هادي براي تبيين معارف شيعي و گسترش آن در قلب و عقل شيعيان است.
در اين دوران جامعنگاري حديث شيعي از سوي يونس بن عبدالرحمن و ابن ابي عمير آغاز شد و با سليقه خاص حسين بن سعيد شکل نهايي خود را پيدا کرد. او با نگارش سي کتاب با نام ثلاثين گونه جديد و منظم نگارش فقهي را سامان داد. شيوه جامعنگاري فقهي او در دورههاي پسين ادامه پيدا کرده و گسترش يافت.
حضرت عبدالعظيم حسني، علي بن مهزيار، ابوهاشم جعفري، ابراهيم بن هاشم و… از راويان شاخص حديث در اين دوره هستند.
تاريخ حديث شيعه در زمان غيبت
غيبت امام عصر دوراني جديد و تجربه نشده در تاريخ حديث شيعه بود. ارتباط با امام زمان از طريق وکيلان خاص و سازمان وکالت محدود بود. نامهنگاري و پرسش از امام و نگارش توقيع از جانب ايشان تنها راه صدور حديث بود. رجوع به عالمان دين جايگزين رجوع مستقيم به امام شد. اين شيوه پيآمد و اثر رواج فرهنگ خاص تلقي معارف شيعي در زمان امامان سهگانه بود.
مدرسه حديثي کوفه در اين دوران رو به افول رفت و از رونق افتاد و مدرسه حديثي قم جايگزين آن در گسترش معارف حديثي شد. هجرت دانشمنداني چون ابراهيم بن هاشم و برقي از شهر کوفه به شهر قم سبب انتقال معارف حديثي کوفه به قم گشت، اين روايات بازبيني شده و با قوانين و شاخصههاي حاکم بر مدرسه هماهنگ شد. مدرسه حديثي قم از سالهاي دويست تا سال چهارصد هجري پررونق بود. دانشمندان بزرگ همچون علي بن ابراهيم، سعد بن عبدالله، صفار، ثقةالاسلام کليني، ابن بابويه، محمد بن حسن بن وليد و دهها دانشمند بزرگ در قم باليدند. مدرسه حديثي قم در اوج دوران علمي خويش به سر ميبرد و بسيار شاداب و با نشاط بود. نگارش کتابهايي همچون المحاسن، الکافي و من لا يحضره الفقيه نتيجه اين نشاط فکري است.
مدرسه حديثي بغداد نيز در اين دوره رشد خود را آغاز کرده است. شيعيان که گرد مرقد امام کاظم و امام جواد سکني گزيده بودند تشکيلات فرهنگي و اجتماعي ويژهاي پيدا کردند. حضور چهار نايب خاص امام زمان در بغداد به گسترش و تقويت جامعه شيعي و نظم و انضباط آن کمک کرد.
گفتني است: مدرسه بغداد پس از ظهور شيخ مفيد (م 413)، نابغه بزرگ شيعي (که حق عظيمي بر فرهنگ شيعه دارد) قوام يافت و شاخصههاي جدي يک مدرسه حديثي منطقي منظم و تأثيرگذار را يافت.
شکوفايي دوباره فرهنگ و معارف شيعي در سده 4 و 5
سلسله آل بويه در ايران قدرت را در دست داشت و مناطقي از نقاط مرکزي و جنوبي را تحت سيطره خود گرفته بودند. آل بويه تمايلات شيعي داشته و آداب و فرهنگ شيعي را گسترش دادند. فضاي جديد فرهنگي، شعيان را به کوشش و تلاش فزونتر وداشت. وزيران دانشمند آلبويه همچون شاپور بن اردشير (در بغداد) و صاحب بن عباد (در ري) زمينه لازم براي گسترش فرهنگي مسلمانان و بهويژه فرهنگ شيعي را پديد آوردند. در اين زمان اين نکته ثابت شد که اگر آزادي عمل دانشمندان شيعي از آنان سلب نشود موفقيت آنان در گسترش فرهنگ اسلامي حتمي است.
اين دوره، عصر طلايي شکوفايي فرهنگ اسلامي در همه زمينهها بود. شيخ مفيد (م 413 ق)، شيخ طوسي (م 460 ق)، سيد مرتضي (م 436 ق)، سيد رضي (م 406 ق)، بوعلي سينا، خوارزمي، صاحب بن عباد و… در اين روزگار ميزيستند.
کتابخانههاي بسيار بزرگ بغداد و ري زمينهساز گسترش فرهنگي بود. کتابخانه بزرگ شاپور بن اردشير (وزير دانشمند آل بويه) هشتاد هزار جلد کتاب داشت که بسياري از آنها به خط مؤلف و يا کاتبان مشهور بود. تعداد کتابهاي کتابخانه سيد مرتضي را نيز هشتاد هزار جلد برشمردهاند (کتابخانههايي با اين عظمت، در دوره ما نيز اندک است).
مهمترين و تأثيرگذارترين شخص در اين دوره نابغه بزرگ جهان تشيع مرحوم شيخ مفيد (م 413 هجري) است. شيخ مفيد با اثبات تفوق و قدرت علمي و در طي مباحثات کلامي با تمام مذاهب و فرق، توانست جامعه شيعي را از شکل يک گروه مطرود به صورت يک مذهب پيروز و با فرهنگ معرفي کند.
او سرآمدي علمي خود را بر تمامي علماي بغداد اثبات کرد. احترام اميران آل بويه نسبت به او نفوذ کلام خاصي به ايشان داده بود. تلاش شيخ مفيد در پايهريزي دقيق مکتب فکري شيعي در ميان عالمان شيعي بينظير است.
حوزه علمي شيعي در زمان او در تمامي زمينهها رشد کرد و ثمرات بزرگي به بار آورد.
اين دوره بيش از يک قرن ادامه يافت (از سال 334 تا 344 هجري) و دوران رشد، شکوفايي و بالندگي فرهنگي شيعي ناميده ميشود. در اين زمان من لا يحضره الفقيه، تهذيب، استبصار، نهجالبلاغه، الارشاد و بسياري کتب ديگر نوشته شد.
شيخ طوسي فقه جديد و تفريعي شيعه را بنيان نهاد و فقهي عميق و کارآمد و مطابق با نيازهاي زمان ارائه کرد. او با تأليف دو کتاب تهذيب و استبصار توانست به رفع اختلافات ظاهري متون حديثي فقهي کمک شاياني کند.
در اين دوره رجال نجاشي و فهرست شيخ طوسي نوشته شد و کتابها و مصنفات شيعه و راويان بزرگ شيعي به عالم اسلام شناسانده شد. ابن نديم نيز با نوشتن کتاب مشهور خود با نام الفهرست تأليفات شيعيان و اهل سنت را در منظر مسلمانان قرار داد. ابوعلي سينا دانشمند بزرگ ايراني نيز فلسفه و طب اسلامي را به جايگاه شايستهاي نزديک کرد.
متأسفانه اين دوران زيبا و با شکوه مدت زيادي دوام نيافت. اختلافات حکمرانان پاياني آلبويه سبب تضعيف آنان شد.
پس از قدرت يافتن سلجوفيان متعصب، شيعيان در مضيقه قرار گرفتند و در آتشسوزي سال 448 هجري، در محله شيعهنشين کرخ خانه و کتابخانه شيخ طوسي و کتابخانه عظيم شاپور بن اردشير در آتش سوخت.
دوره فترت (450 ـ950 هجري)
سالهاي 450 هجري تا 950 هجري را دوره فترت حديث شيعي نام نهادهايم. در طول اين دوران پانصدساله، حديث شيعه رخوت و خمودگي را تجربه ميکرد. اگرچه گاه برخي حوزهها همانند حوزه حله و برخي افراد همانند سيد ابن طاووس و علّامه حلي جرقهاي نوراني در فضاي فرهنگي شيعه پديد ميآوردند ولي اين افراد، حوزهها و نگاشتههاي حديثي، قابليت استمرار و ماندگاري نداشت.
حديث در قرن ده تا دوازده
از منظر بررسي رواج معارف حديثي شيعي، چهار دوره تاريخي اهميت ويژه دارند:
1ـ عصر صادقين
2ـ قرن چهار و نيمه قرن پنج
3ـ قرن يازده و دوازده (دوران صفويه)
4ـ دوران انقلاب اسلامي ايران
حديث در قرن ده تا دوازده در تاريخ اسلامي ايران و شيعه جايگاه ويژهاي دارد. در دوران صفويه زمينه مساعدي براي رواج فرهنگ شيعي پديد آمد. عالمان از اين فرصت استفاده کردند و اقدامات مهم و زيربنايي انجام دادند.
در دوران صفويان امکان ازدياد نسخههاي حديثي فراهم آمد و محدثان، نسخههاي بسياري را احياء کردند. مراجعه به فهرست نسخههاي خطي کتب حديثي تفاوت آشکار اين دو قرن را با قرون پيشين نشان ميدهد. در اين دوره کتابهاي حديثي شيعي از گوشه و کنار جمعآوري شده و تکثير ميشدند.
تشکيل يک دولت مقتدر شيعي سبب شد که دانشمندان شيعه فعاليت خود را افزون کنند، مدارس علمي، تعليم و تعلم رونق يابد و فرهنگ عمومي شيعيان متعالي و بارور کند.
اين دوره با نام عالمان مشهوري چون محقق کرکي، شيخ بهايي، ملاصدرا، ملا محسن فيض کاشاني، شيخ حر عاملي، ميرداماد، مجلسي اول و علّامه مجلسي زينت يافته است. افزون بر اين اشخاص، صدها عالم ديني ديگر نيز بودهاند که در دانشهاي فقه، حديث و فلسفه کتابهايي ماندگار از خود به يادگار گذاردهاند که تا زمان حاضر نيز مورد استفاده است.
در اين دوران، حديث و معارف حديثي جايگاهي ويژه داشته و اقدامات مهمي در زمينه علوم حديث انجام شده است. مهمترين اين کوششها در شش بخش دستهبندي ميشود:
1ـ تکثير نسخهها
2ـ جامعنگاري
3ـ فقه الحديث (شرحنويسي)
4ـ تفسير مأثور
5ـ ترجمه
6ـ علوم حديثي
1ـ تکثير نسخهها
خفقان حاکم بر جامعه اسلامي بهويژه سختگيري نسبت به شيعيان بهگونهاي بود که امکان فعاليت آزاد در ترويج معارف شيعي وجود نداشت. اين وضعيت سبب عدم رواج عام نوشتههاي حديثي و معارف شيعي گشته بود. سختگيري بر شيعيان سبب اختفاي نسخههاي خطي حديث و عدم دسترسي به آن ميگشت. بسياري از نسخهها در هجوم متعصبان مخالف شيعي به آتش کشيده شد و بسياري ديگر از ترس هجوم مأموران در پستوهاي نمور خانهها ضايع گشت و از انتقال به نسل بعد باز ماند.
در دوران صفويان امکان ازدياد نسخههاي حديثي فراهم آمد و محدثان، نسخههاي بسياري را احياء کردند. مراجعه به فهرست نسخههاي خطي کتب حديثي تفاوت آشکار اين دو قرن را با قرون پيشين نشان ميدهد. در اين دوره کتابهاي حديثي شيعي از گوشه و کنار جمعآوري شده و تکثير ميشدند.
اهميت کار علّامه مجلسي و ديگران در ضبط و تکثير نسخههاي صحيح و قابل اعتناد بود. نسخههاي مصدر بحارالأنوار از بهترين نسخ کتابهاي قديمي به شمار ميروند.
2ـ جامعنگاري
در سده يازده و دوازده کتابهاي جامع حديثي ماندگاري نگاشته شد. جوامع متأخر شيعي (يعني کتابهاي وافي، وسائل الشيعه و بحارالأنوار) در اين دوره نوشته شد.
فيض کاشاني کتب اربعه شيعه را با هم ترکيب کرد و کتاب زيباي وافي را سامان داد که بيشتر رنگ و بوي فقهي داشت. بيانهاي فيض کاشاني اعتبار اين کتاب را بيشتر کرد. شيخ حر عاملي با اضافه کردن احاديث فقهي بيش از هشتاد کتاب حديثي ديگر، کتاب ماندگار وسائل الشيعه را تدوين کرد که تاکنون دستمايه فقيهان است. علّامه مجلسي با نگارش کتاب بحارالأنوار، بزرگترين جامع احاديث فقهي و غير فقهي شيعه را تأليف نمود. پس از علّامه مجلسي مرحوم بحراني کتاب عوالم العلوم را گستردهتر از بحارالأنوار نوشت.
3ـ شرحنويسي و فقه الحديث
مهمترين و شايستهترين تلاش دانشمندان در اين دوره شرحنويسي احاديث است. تا قبل از اين دوران احاديث غير فقهي بررسي، تحليل و شرح نشده بود. حتّي کتابهاي مهم حديثي ما همانند کتاب کافي شروح چنداني نداشت. مرحوم ميرداماد نوشته است:
در طول 700 سالي که از تأليف کتاب کافي گذشته است کسي از علماء به شرح احاديث و حل مشکلات آن نپرداخته است.[15] رواج فرهنگ علمي در آن دوره موجب شد علماء به شرح احاديث پرداخته و کتابهايي با اين شيوه تأليف نمايند. مجلسي اول دو شرح به زبان عربي و فارسي بر کتاب من لا يحضره الفقيه نوشت. فيض کاشاني در کتاب وافي به شرح برخي از احاديث پرداخته است. ملاصدرا فيلسوف و دانشمند بزرگ اين دوره کتابي در شرح اصول کافي دارد. ملا صالح مازندراني نيز شرح مشهوري بر اصول کافي دارد. در قرن يازدهم حدود سي شرح بر قسمتهايي از کتاب کافي تأليف شد.[16]
علّامه مجلسي کتاب مرآة العقول را در شرح کتاب کافي و کتاب ملاذ الاخيار را در شرح تهذيب الأحکام نوشته است. در اين دوره شروح متعددي بر کتاب صحيفه سجاديه نوشته شد که شرح سيد عليخان مدني شيرازي با نام رياض السالکين (در هفت مجلد) از آن جمله است.
4ـ تفسير مأثور
قرن يازده هجري دوره جلوهگري تفسير مأثور (تفسير منقول و روايي) است. چهار تفسير روايي مشهور و ماندگار از اين دوره بر جاي مانده است:
1ـ تفسير صافي تأليف فيض کاشاني (م 1091 ق) که خلاصه آن با نام أصفي است.
2ـ تفسير البرهان تأليف سيد هاشم بحراني (م 1107 ق) بيشترين روايات تفسيري را در بردارد که برخي از آنها اعتبار شايستهاي ندارند.
3ـ تفسير نورالثقلين تأليف عبد علي بن جمعه الحويزي (م 1112 ق) از بهترين کتابهاي تفسير مأثور است و علّامه طباطبايي نيز آن را ستوده است.[17]
4ـ تفسير کنزالدقائق تأليف ميرزا محمّد مشهدي (م 1125 هـ) نيمه دوم اين کتاب و تفسير نورالثقلين مشترک هستند و تفاوتي با يکديگر ندارند.
5ـ ترجمه
جنبش ترجمه متون حديثي به زبان فارسي از مهمترين ويژگيهاي سده يازدهم به شمارميرود. پيش از آن معارف الهي و احاديث ائمه منحصراً در اختيار طلاب و دانشمندان ديني بود. متون علمي به زبان عربي نوشته ميشد و توده مردم تنها از طريق جلسات سخنراني که به طور طبيعي چندان گسترده يا پربار نبود، مطالبي اندک از معارف اسلامي را دريافت ميکردند.
فارسينويسي و نشر معارف اسلامي در ايران سبب آشنايي بيشتر با اين معارف گشت. نوشتههاي فارسي ملا محسن فيض کاشاني، شيخ بهايي، مجلسي اول و علّامه مجلسي سرآمد اين کتابها هستند. جامع عباسي نگاشته مشهور شيخ بهايي به زبان فارسي و مشابه رساله توضيحالمسائل است. مجلسي اول کتاب لوامع صاحبقراني را در شرح کتاب من لا يحضره الفقيه به زبان فارسي نوشت. بيش از نيمي از کتابهاي علّامه مجلسي نيز به زبان فارسي است که بسياري از آنان ترجمه احاديث هستند.
عهد مالک اشتر، توحيد مفضل، زيارت جامعه، دعاي کميل، دعاي مباهله، دعاي سمات، شرح دعاي جوشن کبير از جمله متون ترجمهاي علّامه مجلسي است.
6ـ علوم حديثي
علوم پيراموني حديث همچون رجال و درايه در اين دوران رواج يافتند و کتابهاي گوناگوني در موضوعات مختلف اين علم نوشته شد.
ميرداماد حاشيه بر رجالکشي و همچنين الرواشح السماويه (که جزء اول آن به علوم حديثي مرتبط است) را نوشت. شيخ بهايي کوچکترين و زيباترين رساله در علم مصطلح الحديث را با نام الوجيزه سامان داد و سپس کتاب مشرق الشمسين را نوشت.
چند کتاب رجالي در اين دوره نوشته شد که مرحوم استرآبادي با نوشتن سه کتاب رجالي در صدر قرار دارد. ديگر علما همچون علّامه مجلسي نيز نگارنده کتاب رجال بودهاند. يکي از بهترين نگارشهاي رجالي در شناخت طبقات راويان کتاب جامعالرواة نوشته محمّد بن علي اردبيلي است. بدين سبب اين دو قرن و بهخصوص قرن يازدهم را دوراني خاص و ويژه در نگارشهاي متفاوت و گوناگون معارف حديثي ميشماريم.
دوره معاصر
در سالهاي پس از دوره علّامه مجلسي، تلاشهاي حديثي گسترش بيشتري يافت. امکانات نشر کتاب بوسيله چاپ سنگي، مخاطبان بيشتري براي حديث پديد آورد.
مرحوم سيد عبدالله شبّر (م 1254 هجري) از مهمترين محدثان سده سيزدهم است که نگاشتههاي فراوان و عالمانهاي دارد. کتاب جامعالعلوم و المعارف گستردهتر از کتاب کافي است. کتاب مصابيح الانوار نيز کتابي زيبا درباره روايات مشکل است.
محدث نوري نويسنده کتاب مستدرک الوسائل، مشهورترين محدث شيعي در قرن 13 و 14 است. سيد محسن امين عاملي نيز نگاشتههايي در حديث و علوم پيراموني دارد.
محدث قمي (صاحب کتاب مفاتيح الجنان)، آيتالله بروجردي، علّامه طباطبايي، علّامه شعراني، علّامه تستري، علّامه اميني و بالاخره امام خميني نيز نگاشتههايي پيرامون حديث و علوم جانبي آن دارند.
پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران و آماده شدن فضا براي نشر معارف شيعي، تلاشهاي حديثي گسترش پيدا کرده و دستيابي به تکنولوژي جديد و وسايل ارتباطي همانند کامپيوتر و اينترنت، شيوهها و راههاي نشرحديث را متنوع نموده.
پي نوشت ها:
[1] . در جلد چهار موسوعه امام علي سيره حضرت جمع آوري شده است
[2]. ر. ک: ديوان امام علي قطب الدين کيدري
[3]. شرح نهج البلاغه، ابن أبي الحديد، ج 11، ص 44ـ 46
[4]. سوره يونس، آيه 49
[5]. مروج الذهب و معادن الجواهر، ج 3، ص 180
[6]. اختيار معرفة الرجال (رجال کشي)، ج 1، ص 386، ش 276
[7]. همان، ج 1، ص 383ـ 393
[8]. الارشاد في معرفة حجج الله علي العباد، ج 2، ص 15
[9]. همان، ج 2، ص 9
[10]. تحف العقول عن آل الرسول، ص 303 و 304.
[11]. الصحيفة الصادقية عنوان کتابي است که دعاهاي امام صادق را در حدود يک هزار صفحه جمع آوري کرده است. آقاي آل طعان تدوين کننده اين کتاب است و آقايان باقر شريف قرشي و سيد محمد کاظم قزويني نيز يک جلد از کتاب هاي موسوعة الامام الصادق خود را به ادعيه امام صادق اختصاص داده اند.
[12]. ر. ک: سازمان وکالت، ص 4
[13]. الکافي، ج 1، ص 312
[14]. امالي الطوسي، ص 37
[15]. الرواشح السماويه: في شرح الاحاديث الامامية، ص 4
[16]. ر. ک: مجله علوم حديث، ش 13، ص 2ـ 16، مقاله آيت الله رضا استادي با نام «ده نکته درباره شرح اصول کافي ملا صدرا»
[17]. نورالثقلين، ج 1، ص 3