در دنياي متلاطم و چالشبرانگيز امروز که حق و باطل، درست و نادرست و راست و دروغ، سخت به هم آميختهاند، داشتن حس مهارت تشخيص آنها از يکديگر، رمز موفقيت به شمار ميرود. ذهن نقاد هر چيزي را به راحتي نميپذيرد يا رد نميکند، بلکه نخست درباره آن موضوع، سؤال و استدلال ميکند، سپس ميپذيرد يا رد ميکند.
جهانيان به اندازهاي با اطلاعات متنوع و ناسالم روبهرو هستند که ضرورت دارد به انسانها کمک شود تا از قدرت تفکرشان براي تشخيص حق از باطل بهره ببرند. تفکر نقادانه به ما کمک ميکند تا هنگام تصميمگيري، از جنبه-هاي گوناگون، مسئله را به خوبي بررسي و نقد کنيم؛ زيرا پايه تفکر نقادانه بر پرسشگري و به دست آوردن اطلاعات و استدلال، استوار و از تعصب و خودرأيي به دور است.
کساني که فريب ديگران را ميخورند يا به راحتي جذب گروهها و افراد ميشوند، ياد نگرفتهاند که بپرسند و به عاقبت کار بينديشند. براي نمونه، نوجواني که تفکري نقاد دارد، هنگام دعوت از او به جايي يا مجلسي، چنين چيزهايي ميپرسد: «کي؟ کجا؟ با چه کسي؟ چرا؟ چه مدت؟ چرا من؟ با چه کساني؟»
تفکر نقاد يکي از مهارتهاي زندگي است که زمينهساز مهارت تصميمگيري و حل مسئله است. به ياد داشته باشيم که تفکر نقاد با انتقاد فرق دارد؛ زيرا هدف از انتقاد، چه بسا ايراد گرفتن است، ولي هدف تفکر نقاد، نقد و بررسي جنبههاي گوناگون، نقاط مثبت و منفي موضوع و مقايسه آنها با يکديگر است، براي اينکه بتوانيم تصميم درستتر و منطقيتري بگيريم.
تفکر نقادانه به ما کمک می کند تا هنگام تصمیم گیری، از جنبه های گوناگون، مسئله را به خوبی بررسی و نقد کنیم؛ زیرا پایه تفکر نقادانه بر پرسشگری و به دست آوردن اطلاعات و استدلال، استوار و از تعصب و خودرأیی به دور است.
اگر هر کس با تفکر درباره خود، بتواند به نقد و بررسي و کنکاش مسائل پيش آمدهاش بپردازد، درمييابد که کليد گشايش هر قفلي، نزد خودِ اوست و بيجهت آن را نزد ديگران ميجويد.
تعريف تفكر نقاد critical thinking
نقد يك فرآيند شناختي فعال، هدفمند و سازماندهي شده است كه به وسيله آن، تفكر خود و ديگران را بررسي، و درك خود از وقايع را روشن ميکنيم و ارتقا ميدهيم.
نقد زير سؤال بردن نيست، بلکه ارزيابي كردن است.
نقد، اظهارنظر به صورت انديشمندانه است، نه شکايتآميز.
اجزاي تفكر نقاد
1ـ تفكر فعال داشته باشيم؛
2ـ با بهرهمندي از پرسشها، به طور دقيق موقعيتها را بررسي كنيم؛
3ـ خودمان بينديشيم؛
4ـ هر موقعيتي را از ديدگاههاي گوناگون بنگريم؛
5ـ درباره عقايدمان به شيوه سازماندهي شده بحث كنيم؛
تفكر فعال
بهرهمندي فعالانه از هوش، اطلاعات و تواناييهاي خود براي برخورد اثرگذار با موقعيتهاي زندگي، تفكر فعال در برابر تفكر منفعلانه است.
بررسي موقعيت به وسيله پرسشها
توانايي بيان پرسشهاي مناسب و مرتبط براي بررسي موقعيت، در تفکر نقاد نقش مهمي دارد.
انواع پرسشها
ـ پرسشهاي مربوط به تركيب
ـ پرسشهاي مربوط به ارزيابي
ـ پرسشهاي مربوط به كاربرد
ـ پرسشهاي مربوط به اطلاعات
ـ پرسشهاي مربوط به تفسير
ـ پرسشهاي مربوط به تحليل
ـ پرسشهاي مربوط به اطلاعات
اين پرسشها درصدد تعيين اطلاعات پايهاي درباره موقعيت هستند.
اين پرسشها با بهرهمندي از کلماتي مانند كي، چه، كي، كجا و چطور، پرسيده ميشوند.
پرسشهاي مربوط به تفسير
اين پرسشها درصدد كشف روابط بين عقايد يا حوادث هستند.
روابط مبني بر زمان
روابط مبني بر فرآيند
روابط مبني بر مقايسه
روابط مبني بر تفاوتها
روابط علي
پرسشهاي مربوط به تحليل
اين پرسشها درصدد مشخص کردن اجزاي تشكيلدهنده يك فرآيند يا موقعيت و درك روابط اين اجزا با كل آن هستند.
پرسشهاي مربوط به تركيب
اين پرسشها درصدد تركيب نظريات براي تشكيل كليتي جديد يا رسيدن به يك نتيجهگيري درباره حوادث آتي و ايجاد راهحلها هستند.
پرسشهاي مربوط به ارزيابي
اين پرسشها درصدد تعيين ارزش، حقيقت و اعتبار نسبي امورند تا به ما كمك كند، قضاوت کنيم و آگاهانه تصميم بگيريم.
پرسشهاي مربوط به كاربرد
اين پرسشها به ما كمك ميكنند تا از اطلاعات يا مفاهيمي كه در موقعيتي به دست ميآوريم، در موقعيتهاي ديگر نيز بهره ببريم.
خودمان بينديشيم
براي دانستن اينكه كدام عقايد را بدون انديشيدن از ديگران گرفتهايم، از خودمان سؤال کنيم:
ـ اين اعتقاد از كجا آمده است؟
ـ دلايل و شواهد شما از كجا آمدهاند؟
ـ مراجع قدرت
ـ مراجع اطلاعاتي
ـ شواهد واقعي
ـ تجارب شخصي
ايجاد تعادل بين نظر خود و ديگران
يعني ادغام خود در ساختارهاي اجتماعي، بدون فدا كردن استقلال شخصي.
ديدن موقعيت از ديدگاههاي گوناگون
ـ توجه به دلايل و شواهد موجود براي ديدگاههاي ديگر.
ـ حمايت از ديدگاههاي ديگر با دلايل و شواهد.
ـ بحث درباره عقايد خود به شيوهاي سازماندهي شده.
ويژگيهاي افرادي که داراي تفکر نقادانه هستند، عبارتند از:
1ـ روحيه پرسشگري دارند؛
2ـ خود نقد پذيرند؛
3ـ داوري آنها به دور از تعصب و لجبازي است؛
4ـ هر چيزي را به سادگي و بدون تفکر، نميپذيرند و رد نميکنند؛
5ـ از منابع گوناگون، اطلاعات مناسب و دقيقي درباره موضوع مورد نقد، به دست ميآورند؛
6 ـ درباره مسائل، ديد وسيع و دقيقي دارند؛
7ـ به جنبههاي مثبت و منفي مسئله توجه دارند و يکسونگر نيستند؛
8 ـ قدرت تجزيه و تحليل و استنتاج موضوعات گوناگون را دارند؛
9ـ با ذهن باز و متفکرانه درباره مسائل اظهارنظر ميکنند؛
10ـ معمولاً قدرت تشخيص درست از نادرست را دارند؛
11ـ گويندهاي متفکر و منطقي و شنوندهاي فعالند؛
12ـ کل موضوع را در نظر ميگيرند و به جزئيات نيز توجه ميکنند؛
13ـ به اين مسئله واقفند که ممکن است هميشه حرف يا راهحل ديگران يا خودشان درست نباشد؛
14ـ چون به عاقبت کار ميانديشند، معمولاً فريب وعدههاي ديگران را نميخورند؛
15ـ معمولاً به راحتي جذب گروهها و افراد نميشوند.
بهره مندی فعالانه از هوش، اطلاعات و توانایی های خود برای برخورد اثرگذار با موقعیت های نزدگی، تفکر فعال در برابر تفکر منفعلانه است.
راهکارهاي پرورش تفکر نقادانه
1ـ نسبت به پديدههاي اطرافمان، حساسيت و دقت بيشتري داشته باشيم؛
2ـ ديدهها، شنيدهها و مطالعه خود را تجزيه و تحليل کنيم و به سادگي آنها را نپذيريم و رد نکنيم؛
3ـ درباره هر موضوعي با پرسشهاي مناسب و مرتبط، اطلاعات بيشتري به دست آوريم؛
4ـ معمولاً مسائل، راهحلهاي گوناگوني دارند، تحميل راهحل خود يا تحمل راهحل ديگران به عنوان راهحلي قطعي، منطقي به نظر نميآيد؛
5ـ درباره مسائل پيش آمده، بينديشيم و دچار احساسات و هيجانهاي شديد و کاذب نشويم و از داوري عجولانه، تعصب و خودرأيي درباره موضوعات مورد بحث بپرهيزيم؛
6 ـ پيش از پاسخگويي به مسائل بينديشيم، سپس تصميم بگيريم و عمل کنيم؛
7ـ مشوق خوبي براي مسئولانه انديشيدن خود و ديگران، به ويژه کودکان باشيم؛
8 ـ از باورها و نظرهايشان دفاع معقولانه و منطقي داشته باشيم و زود تسليم نشويم؛
9ـ به ديگران اجازه بحث و اظهارنظر درباره موضوعهاي گوناگون را بدهيم؛
10ـ درباره مسائل اجتماعي يا روزمره، در خانواده يا مدرسه، جلسات گفتوگو، برگزار و همه را به شرکت فعالانه در اين نشستها تشويق کنيم؛
11ـ براي رشد تفکر نقادانه در کودکان و نوجوانان، مطالعه زندگينامه نقادان، سودمند و اثرگذار است؛
12ـ فرآيند تفکر کودکان و نوجوانان را بررسي و ارزيابي، و در صورت نياز آنان را راهنمايي کنيم؛
13ـ به راحتي به هر پرسشي پاسخ نگوييم، بلکه با پرسشگري مناسب، مخاطب را در رسيدن به پاسخ کمک کنيم؛
14ـ در جلسات بحث و تبادل افکار، از برچسب زدن، فرمان دادن، سرزنش کردن، پند دادن، داوري و مسخره کردن انديشه ديگران بپرهيزيم؛
15ـ با برقراري امنيت و آرامش رواني و عاطفي و احترام به باور و نظر کودکان و نوجوانان، آنان را به شرکت در بحث و بيان اظهارنظر، تشويق نکنيم؛
16ـ با بيان پرسشهاي مناسب درباره موضوعهاي گوناگون در خانه و مدرسه، نظريات ديگران را جويا شويم و آنها را نيز در بحث و گفتوگو شرکت دهيم؛
17ـ با دقت و حوصله به نظريات ديگران در خانه و مدرسه گوش کنيم تا بتوانيم با پرسشهاي مناسب آنها را براي نتيجهگيري درستتر راهنمايي کنيم؛
18ـ در صورت مشارکت نکردن ديگران در بحث، بيشتر توضيح دهيم تا بتوانند حضور فعالتري داشته باشند؛
19ـ در مقابل پرسش آنان، پاسخ از پيش تعيينشدهاي نداشته باشيم تا بهتر بتوانيم به نقد و بررسي و تجزيه و تحليل موضوع بپردازيم.