شما اینجا هستید: رهنامه پژوهش » آرشیو مجلات / ش 11+12 » خودارزیابی ادبیات ویژه اساتید
خودارزیابی ادبیات ویژه اساتید | عبدالحمید واسطی
606 بازدید

 

ارزيابي نسبت به روش:

مي‌دانيم كه هدف مركزي دورة ادبيات‌خواني در حوزه‌هاي علميه، ايجاد مهارت «ترجمة مستدلّ آيات و روايات» است؛ از سوي ديگر خروجي‌هاي دوره ادبيات‌خواني اكثراً از عهدة چنين كاري برنمي‌آيند؛ شما به عنوان استادي كه قصد داريد به‌صورت تمام‌وقت تدريس كنيد و عمر طلاب و انگيزة آنها كه عموما در ابتداي طلبگي بزرگترين سرمايه است به‌دست شماست چه تدبيري داريد كه شاگردان شما به هدف «مهارت ترجمه مستدل آيات و روايات» برسند؟

زبان‌شناسي:

حجم زيادي از مطالب كتب درسي دورة ادبيات‌خواني، به تحليل‌ها و استدلال و نقدها سپري مي‌شود و طلاب عموما حوصلة اين مطالب را ندارند و بعضاً اساتيد نيز با آنها همراه مي‌شوند و با تمسك به اينكه «زبان سماعي است»، «اين تحليل‌ها، تعليل بعد الوقوع است لذا صرفا حدس است»، بي‌اعتنايي خود را به اين مباحث توجيه مي‌كنند.

در علم زبان‌شناسي كه به بررسي چگونگي پيدايش زبان و قواعد زباني مي‌پردازد و اطلاع از آن براي اساتيد ادبيات بسيار لازم است، گفته مي‌شود: «گفتارها محصول تعامل ذهن، احساس و عواطف، و دستگاه صوتي انسان است و چون هر سه مورد داراي ساختار و قوانين خاص در فعاليت خود هستند پس در توليد گفتارها و تغيير گفتارها ساختار و قوانين مشخصي حاكم است. تحليل‌هاي ادبي محصول ارتباط قوانين منطق با قوانين روان‌شناسي و قوانين فيزيكي حاكم بر صداهاست»

به‌همين دليل زبان‌شناسان به تحليل‌ها و استدلال‌هايي كه در لابلاي كتب ادبي حوزه به‌كار رفته است علاقه وافر نشان مي‌دهند تا فرآيند توليد كلمات، جملات و گفتارها را دقيق‌سازي كنند.

به‌نظر شما آيا ربطي ميان ادبيات و منطق و روان‌شناسي و فيزيك صوت وجود دارد؟ اگر نه چرا؟ و اگر آري چرا و يك مثال بزنيد.

لغت:

1ـ هميشه طلاب از اساتيد سوال مي‌كنند كه از چه كتاب لغتي استفاده كنيم؟ با توجه به هدف دوره ادبيات‌خواني كه «مهارت ترجمه مستدل» است نيازمند چه نوع كتاب لغت عربي به عربي (نه عربي به فارسي) هستيم؟ كتاب لغت مناسبي را پيشنهاد كنيد و علت ترجيح آن را بر ديگر كتب لغت بيان نماييد.

2ـ طلاب درسي به عنوان «لغت‌شناسي» ندارند و همه اساتيد نياز به مهارت «لغت‌شناسي» را در فهم آيات و روايات لمس كرده‌اند، چه تدبيري داريد كه شاگردان شما پس از درس با شما در اين جهت كمبود نداشته باشند؟

صرف:

1ـ از كاربردهاي گستردة علم صرف «وجه تسميه‌شناسي» است. تحليل اسامي افراد، اماكن، وقايع، اصطلاحات، سبب دست‌يابي به نقطه مركزي معنايي آنها شده است.

يكي از زمينه‌هاي اين مطلب مقايسه ميان اسم‌ها در موضوعات متشابه است؛ مثلا نام چهار كتاب آسماني در قرآن آمده است و براي هر كدام اسمي خاص توسط شارع حكيم اختصاص داده شده است. نمايي از تفاوت اين چهار كتاب را در تفاوت وجه‌تسمية آنها مي‌توان يافت. از كاربردهاي معادلات و قوانين علم صرف، تحليل براي دست‌يابي به اين وجه تسميه‌هاست.

2ـ دو آيه زير را ترجمه كنيد و بر ترجمه خود استدلال نماييد:

وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ (سوره صافات، آيه24)

وَ لا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ (سوره اسراء، آيه36)

نحو:

1ـ در بسياري از مباحث نحوي، انواع تركيب در يك جمله بررسي مي‌شود و معمولا طلاب ابراز نارضايتي مي‌كنند كه چه فرقي مي‌كند اين تركيب باشد يا آن تركيب؟! بالاخره معني تقريبا مشابهي به‌دست مي‌آيد و اين ميزان اختلاف معني اثري در جايي ندارد!

به‌نظر شما اين مطلب درست است يا غلط؟ چرا؟ و اگر نادرست است چه جوابي به آنها مي‌دهيد؟

2ـ در تحليل ادبي آيه «آتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِنْ طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْ‏ءٍ مِنْهُ نَفْساً فَكُلُوهُ هَنيئاً مَريئاً (سوره نساء، آيه 4)» چنين آمده است:

«آتوا فعل أمر مبني على حذف النون و الواو فاعل و النساء مفعول به و صدقاتهن مفعول به ثان و نحلة نصب على المصدر، لأن النحلة و الإيتاء مترادفان بمعنى الإعطاء، فكأنه قيل: و انحلوا النساء صدقاتهن نحلة، أي أعطوهن مهورهن عن طيبة نفس. و يجوز نصبها على الحال من المخاطبين بعد تأويلها بالمشتق، أي آتوهن صدقاتهن ناحلين طيبي النفوس بالإعطاء، أو على الحال من «صدقاتهن» أي: منحولة معطاة عن طيبة نفس. و قيل: نحلة من اللّه أي عطية من عنده و تفضلا منه عليهن. و قيل النحلة: الملة و الدين. و المعنى: آتوهن مهورهن ديانة، فتعرب عندئذ مفعولا لأجله.

(فَإِنْ طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْ‏ءٍ مِنْهُ نَفْساً) الفاء استئنافية و إن شرطية و طبن فعل ماض مبني على السكون و نون النسوة فاعل و هو في محل جزم فعل الشرط و لكم جار و مجرور متعلقان بمحذوف حال و عن شي‏ء جار و مجرور متعلقان بطبن و منه جار و مجرور متعلقان بمحذوف صفة لشي‏ء و نفسا تمييز (فَكُلُوهُ هَنِيئاً مَرِيئاً) الفاء رابطة لجواب الشرط و كلوه فعل أمر و مفعول به و هنيئا مريئا صفتان لمصدر محذوف أي: أكلا هنيئا مريئا، أو حال من الضمير أي: كلوه و هو هني‏ء و مري‏ء»[1]

احتمالات تركيب آيه را فهرست كنيد و براساس هر كدام آيه را ترجمه كنيد.

بلاغت:

1ـ عموما طلاب به نحو بيشتر از بلاغت اهميت مي‌دهند در حالي‌كه تمام صرف و نحو، مقدمه بلاغت است؛ به‌نظر شما علت چيست و چه تدبيري براي اصلاح آن داريد؟

2ـ آيه زير را تحليل بلاغي كنيد و براساس آن آيه معني آيه را تصوير كنيد:

أَ فِي ‌اللهِ شَكٌّ فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْض‏ (سوره ابراهيم، آيه10)

براي تحليل بلاغي، بايد ابتدا جمله را به حالت اصل و اوليه خود برگردانيد و سپس تغييراتي كه در آن داده شده است را فهرست كنيد و علت هر تغيير را تشخيص دهيد. مثلا جملة «أ في الدار زيد»، در اصل «هل زيد في الدار» بوده است.

تاريخ ادبيات:

در كتاب‌هاي ادبي مرتبا صحبت از كوفيين و بصريين مي‌شود. مكتب ادبي كوفه و مكتب ادبي بصره چه تاثيري در ادبيات و فهم ما از قرآن و روايات دارند؟

مباني ترجمه:

ترجمه‌هاي موجود از قرآن و روايات، ترجمه‌هاي صرفي (كلمه‌به‌كلمه) يا حداكثر ترجمه‌هاي نحوي (جمله‌به‌جمله) است با توجه به اينكه جوهرة ادبيات، بلاغت است ما نيازمند «ترجمه بلاغي» هستيم؛ به‌نظر شما ترجمه بلاغي چگونه ترجمه‌اي است؟ يك نمونه ارائه كنيد.

 

پی نوشت ها:

[1]. إعراب القرآن و بيانه، ج‏2، ص: 155

پاسخ دهید: