
با نگاهی به گذشته مدرسه حقانی میتوان گفت این مدرسه پربرکت، کمک شایانی در استواری پایههای محکم انقلاب اسلامی داشت. تربیت طلاب انقلابی که بعدها بسیاری از آنها در نظام اسلامی، عهده دار مسئولیتهای مهمی شدند، تحول نظام آموزشی، متون درسی و… همه از ثمرات این مدرسهاند. از آنجا که این مدرسه ناظر به نیازهای اجتماعی آن زمان تأسیس شد، بر آن شدیم تا از تاریخچه مدرسه حقانی و فعالیتهای امروز آن گزارشی تهیه کنیم.
نگاهی به تاریخچه مدرسه علمیه حقانی
در سالهای پایانی دهه 1330 ش. برخی از روحانیون و فضلای حوزه، با توجه به برخی از کاستیهایی که در نظام حوزوی وجود داشت درصدد اصلاح نظام آموزشی رایج حوزه و ساماندهی آن برآمدند. آیتالله سید محمد حسینی بهشتی، از پیشگامان اصلاح حوزه و یکی از اعضای پایهگذار مدرسه حقانی میگوید:
«در سال 1339 ش. ما سخت به فکر سامان دادن به حوزه علمیه قم افتادیم و مدرسین حوزه جلسات متعددی برای برنامهریزی و نظم حوزه و همچنین ساماندهی به حوزه داشتند، در دو تا از این جلسات بنده هم شرکت داشتم. کار ما در یکی از این جلسات به ثمر رسید و در این جلسه آقای ربانی شیرازی و مرحوم آقای شهید سعیدی و خیلی دیگر از برادران شرکت داشتند، آقای مشکینی و خیلیهای دیگر و ما در یک برنامهای در طول یک مدتی توانستیم یک طرح و برنامه تحصیلات علوم اسلامی در حوزه تهیه کنیم در هفده سال.»[1]
نام رسمی و وقفنامه آن، مدرسه منتظریه است با این معنا و مفهوم که این مدرسه و افراد آن از منتظرین ظهور حضرت مهدی میباشند. در آن زمان، هیئت مدیره مدرسه، آیتالله مشکینی، حائری تهرانی، شهید بهشتی و حسین حقانی بودند. همچنین مدیران مدرسه از ابتدا تا پیروزی انقلاب اسلامی به ترتیب حسین حقانی، میرزا محمد مجتهد شبستری و شیخزاده و شهید قدوسی بودند.
شهید قدوسی از سال 47 تا پیروزی انقلاب، به همراه آیتالله جنتی و مصباح یزدی، علاوه بر هیئت مدیره، در برنامهریزی و اداره مدرسه نقش مؤثری داشتند.
در حقیقت پایهگذاران مدرسه حقانی آیتالله بهشتی، قدوسی، ربانی شیرازی، مهدی حائری تهرانی، سید مرتضی جزائری و حسین حقانی بودند.
انگیزه تأسیس مدرسه در سخنان شهید بهشتی اینچنین بیان شده است:
«دوستان! اگر در میان شما کسانی با عشق به این که انسان، جای انسان در جهان، راه انسان، هدف انسان و آغاز و فرجام جهان و انسان را محققانه و نه مقلدانه بشناسند و بعد راهگشای بنبستهای فعلی ناشی از ضعف شناخت باشند باید مثل مجاهدی پاکباخته که «یجاهِدُ فی سَبیلِ اللهِ بِمالِهِ و نَفسِهِ» مصمم و با اراده «صَفّاً کَأنَّهُم بُنیانٌ مَرصُوصٌ» مخلص، مشتاق، عاشق و شب از روز نشناس در این راه گام نهند و بدانند راهی طولانی، پرنشیب و فراز، گاهی سنگلاخ، پر پرتگاه و پر پیچ و خم در پیش است، هر کس میتواند در این راه بیاید، بسم الله و الّا محیطی که بیست تا معمم در کنار بقیه تربیت کند مورد علاقه هیچ یک از ما نیست.»[2]
حجتالاسلام والمسلمین جواد محدثی نیز کمبود نیروی کارآمد حوزوی و نیازشناسی را از عوامل مهمی میداند که دوراندیشان را به فکر تأسیس این مدرسه انداخت.
شهید قدوسی از معدود کسانی بود که در بستر همین نیازشناسی و خلأیابی حرکت میکرد و برای آینده میاندیشید و کار میکرد. راهاندازی و اداره مدرسه حقانی سابق و شهیدین فعلی در همین مسیر بوده و هست.
در تأسیس مدرسه توجه به امر تبلیغ هم وجود داشت. عربستان و الأزهر مصر به کشورهای مختلف مبلّغ میفرستادند. شهید بهشتی برای تربیت مبلّغ برای سراسر عالم، مدرسه حقانی را تأسیس کرد.
به باور آیتالله جنتی ـ از اساتید مدرسه حقانی ـ به نظم آوردن حوزه بینظم، تشکیلاتی نمودن آن و نیز ترس نسبت به از هم پاشیدگی حوزه و سلطه و دخالت رژیم در آن، از عواملی است که در اصلاح حوزه و تأسیس مدرسه حقانی تأثیر داشته است. به گفته ایشان «حوزه علمیه نابسامانیهای گوناگونی داشت. نظم و تشکیلاتی نداشت. هر کس آزاد میآمد و آزاد میرفت. متون درسی اصلاح نشده بود. در بُعد اخلاقی و انضباطی نظارتی نمیشد، تحصیل دوره مشخصی نداشت…» هدف از تأسیس مدرسه حقانی تربیت طلاب فاضل و متدین بود که در هر پستی از پستهای روحانیت «گویندگی، نویسندگی، استادی، مرجعیت و امام جماعت» بتوانند انجام وظیفه کنند. خلاصه اینکه در نظر بود، فارغالتحصیل مدرسه حقانی از جهات علمی، اخلاقی، سیاسی و اجتماعی به درد جامعه امروز بخورد و برای امروز ساخته شود نه برای زمان قاجاریه».[3]
شهید بهشتی برای برنامه مدرسه شروطی را تعیین کرده بودند:
«اولاً: طلاب براساس گزینش به آن راه یابند. ثانیاً: برنامه درسی آن کماً و کیفاً حساب شده و مشخص باشد و در راستای وصول به اهداف بایسته در سالنمای حوزه در عصر و زمان حاضر تنظیم و زمانبندی شده باشد و ثالثاً: طلاب آن مدرسه در طراحی مدت تحصیل مشمول تزکیه اخلاقی و تربیت صحیح اسلامی قرار گیرند.»
در حقیقت پایهگذاران بیش از هر چیز از بینظمی حوزه و هدر رفتن این استعدادها رنج میبردند و لذا تصمیم گرفتند این استعدادها را جمع و شکوفا کنند و در سایه نظم بتوانند از اوقات عمرشان بیشتر استفاده کنند و بتوانند طلبهها و افرادی که دارای ثمرات بسیار خوبی باشند، تحویل جامعه دهند.[4]
طلاب با امتحان ورودی و آزمایش هوش پذیرفته میشدند و علاوه بر مصاحبه حضوری مفصّل و دشوار، از وضع خانوادگی، استعداد، انگیزه و … طلاب نیز اطلاعاتی احراز میشد.
شهید قدوسی در اجرای برنامه بهشدت دقیق بود و هیچ توصیهای را در گزینشِ افرادی که واجد شرایط نبودند، ولو از شخصیتهای علمی و مراجع نمیپذیرفت.[5]
ايجاد قدرت تعليم، آموزش و تبليغ از ديگر محورهاي طرح انس با کتاب و سنت است که بر سه پايه است: توان اداره كلاس؛ توان سخنراني و توان نويسندگي.
شهید بهشتی از سالهای دهه 40 به فکر ارائه اسلام به عنوان یک «نظام حکومتی» بودند و با بعضی از اساتید حوزه علمیه قم نیز در همان سالها جلساتی داشتند که آن جلسات، مرکزی بود برای مطالعه بر روی اسلام به عنوان مبنای «حکومت دینی». همین مسئله نشانگر این است که ایشان از همان موقع امید به این داشتند که در آینده، اسلام به عنوان حکومت دینی شناخته بشود. طبعاً به فکر کادرسازی نیز بودند. ابتدا سعی میکردند که از قدرت افراد صاحب نفوذ در حوزه علمیه قم استفاده بکنند و مدارسی را با قدرت و نفوذ آن افراد، به منظور کادرسازی برای مطالعات سیستماتیک پیرامون حکومت اسلامی و همچنین احیاناً کادر مبارزاتی و شاید هم کادری برای اداره حکومت تربیت بکنند؛ ولی بعداً تأسیس مدرسه حقانی نشان میدهد که ایشان از اینکه از نفوذ افراد دیگری بتوانند در آن کانالی که خودشان میخواهند، استفاده کنند، مأیوس شدند. بنابراین طرح یک مدرسه مستقل از نفوذ دیگران را بنا کردند، که این مدرسه کاملاً تحت برنامهای که خود ایشان میخواستند و بعداً تحت مدیریت مستقل شهید قدوسی اداره میشد و وابسته به هیچ جناح و قدرتی در حوزه علمیه قم نبود مگر به تفکرات حضرت امام راحل.[6]
«نخست اینکه، این کادر قدرت داشته باشند که بر روی این مسئله که اسلام را به عنوان مبنای حکومت دینی طرح کنند، مطالعه کنند. زیرا در آن زمان عنوان حکومت اسلامی یک عنوان مهجور و غریب بود. دوم، برای مبارزه در راه رسیدن به حکومت دینی کادر بسازند؛ سوم، افرادی را برای مدیریت حکومت، برای زمانه پس از پیروزی احیانی حکومت دینی تربیت کنند. برای گفتههای خودم قرائن و شواهدی در ذهن دارم. مثلاً شهید قدوسی در مدیریت مدرسه با طلاب به گونهای برخورد میکردند که گویی این طلبهها در آینده باید مدیران یک جامعهای بشوند و گاهی حتی ایشان به زبان میآورد. در موردی یادم هست به طلبهای که وظیفه و مسئولیت خودش را به خوبی انجام نداده بود طی تذکری گفت: «اگر حتی مدیر یک بیمارستان شدی میخواهی همینطوری عمل کنی؟» این رفتار او همان موقع باعث تعجب من شد که رسم نبود که طلبه به غیر از تبلیغ دینی و یا مناصب سنتی که در اختیار روحانیون بود به فکر کار دیگری باشند؛ ولی ایشان گویی که داشت طلبهها را برای مدیریت آینده نظام تربیت میکرد و اتفاقاً در این زمینه بسیار هم موفق بود. با وجود اینکه ما پیشبینی قدرت یافتن اسلام را به این نحو نداشتیم که کاملاً یک حکومت اسلامی در ایران مستقر بشود. ولو اینکه بالاترین آرمان همه طلبهها و اساتید و پایهگذاران مدرسه بود، اما بعد از پیروزی انقلاب و استقرار حکومت اسلامی، افرادی کارآمد و مدیر برای مناصب مختلف کشور تربیت شده بودند و توانستند خدمات شایانی انجام دهند و این ناشی از آن برنامهای بود که مؤسسین داشتند.»
شهید بهشتی در سخنانی در مدرسه حقانی خطاب به طلاب چنین میگوید:
«این نوع اسلامشناسی، طلبه «عاشق» میخواهد نه «ایرادبگیر». تذکر، انتقاد سازنده و پیشنهاد عملی بالای چشممان است، اما نق زدن، بهانه گرفتن، تنبلی، تنآسایی و خود لوس کردن به کلی باید از قاموس کار این مدرسه حذف شود. اگر چهار نفر اینجا بمانند با آنها کار میکنیم. دویست نفر میخواهیم برای چه؟ … از سال آینده فقط عاشقها به این مدرسه بیایند و غیر عاشقها عنایتشان را از سر ما بردارند. این «دیکتاتوری» نیست، بلکه «قاطعیت» است. «مدیریت بیقاطعیت» ارزشی ندارد. طلابی که ایمانی به برنامه و نظم مدرسه ندارند باید از مدرسه بروند.»[7]
شهید بهشتی میگفت طلبه باید «تورات و انجیل و اوستا» بخواند. با آیینهای هندی، «ملل و نحل» و فرق مذهبی آشنا باشد. بدون اینها تفسیر قرآن و نقد حدیث ممکن نیست. شهید بهشتی دوراندیش و نوآور بود و حتی وقتی در آلمان بود در مكاتباتی با شهید قدوسی كار مدرسه را پیگیری میكرد.
ایشان به رأی و نظر طلاب مدرسه احترام میگذاشت و اگر منطقی بود میپذیرفت. اگر طلاب نظری داشتند که مخالف آرای اساتید بود، به جهت منطقی و عقلانی بودنش میپذیرفت که نشان از قاطعیت و نه دیکتاتوری او در امور مدرسه بود.[8]
قدوسی و بهشتی در شرایط مأیوس کننده دو دهه قبل از پیروزی انقلاب و در حالی که مجموعه حوزه در آن زمان پذیرای تحول و نوآوری نبود و احیاناً هرگونه حرکت اصلاحی را مغایر با اساس حوزه پنداشتند و با آن مخالفت میکردند کمر به اصلاح حوزه بستند و از بیتوجهیها، اعتراضها و مخالفتهای بسیار، مأیوس نشدند.[9]
قدوسی با همفکری بهشتی و دیگر یاران و همکارانشان بسیاری از نوشتههای عصر جدید و موردنیاز را به حوزه وارد کردند و یا به تعبیر بهتر آنها را پس از قرنها به حوزه برگرداندند. علاوه بر این در باب اصلاح و تغییر متون آموزشی و تهیه متون جدید قدمهای بلند و ارزشمندی برداشتند.
بعضی از علوم اسلامی مثل درایه و رجال که متروک بود و خیلی کم تدریس میشد یا حتی تفسیر که تقریباً در حوزه علمیه جنبه حاشیهای داشت جزء برنامههای مدرسه حقانی بود. آنها میخواستند طلبهها مسلط به زبان انگلیسی و آشنا با مسائل و علوم روز مثل روانشناسی، اقتصاد و جامعهشناسی باشند و فلسفه غرب را درک و فهم کنند. در عین حال در علوم اسلامی هم به اجتهاد برسند.
کلاسبندی و دفتر حضور و غیاب، حضور سر موقع استاد، غیبت محدود شاگردان، امتحانات هفتگی و فصلی، امتحانات پایانی در دو نوبت، نظم دقیق، دروس نویسندگی، املا و نگارش، گزینش دقیق اساتید در علم و تقوا و سیستم آموزشی خاص و منطبق بر نیاز زمان از برنامههای آنان برای مدرسه بود.
موفقیت مدرسه تنها مرهون برنامه آن نبود. بلکه شاید بیش از برنامه، موفقیت آن ناشی از مدیریت خوب شهید قدوسی بود. شهید قدوسی برای بچههای مدرسه تنها یک مدیر که برنامههای از پیش تعیین شدهای را به اجرا در آورد، نبود. شاید اکثریت قریب به اتفاق طلبههای مدرسه او را حاضر و ناظر بر اعمال خودشان مییافتند.
روز و شب نمیشناخت و بعضی از شبها تا پاسی از شب در مدرسه میماند، گاهی در دل شب به مدرسه سر میزد و به بازرسی و بررسی امور میپرداخت.
در مدرسه تفکر حاکم، تفکر شهید بهشتی و شهید قدوسی بود و از نظر روش تربیت، اساتیدِ مدرسه متأثر از شهید قدوسی بودند.
ایشان معتقد بودند که طلبه باید از تمام وقتش استفاده کند. در حوزه علمیه قم، پنجشنبه کلاسها تعطیل بود ولی ایشان سخت مخالف بود و پنجشنبهها در مدرسه حقانی کلاسها دایر بود.
مبنای کار مدرسه بر استفاده حداکثر از زمان طلاب بود. به همین جهت برای ایام فراغت آنها در فصل تابستان برنامهای ریخته بودند. هوای گرم قم اجازه نمیداد که این برنامه در قم اجرا شود. بین سه منطقه چیذر تهران، اصفهان و مشهد رأیگیری میشد و اکثریت قریب به اتفاق مشهد را برمیگزیدند. طلاب مدرسه ده روز پس از امتحانات به مشهد میرفتند و حدود دو ماه در این شهر میماندند.
شهيد بهشتي:
اين نوع اسلامشناسي، طلبۀ «عاشق» ميخواهد نه «ايرادبگير». تذکر، انتقاد سازنده و پيشنهاد عملي بالاي چشممان است، اما نق زدن، بهانه گرفتن، تنبلي، تنآسايي و خود لوس کردن به کلي بايد از قاموس کار اين مدرسه حذف شود.
طول مدت تحصیل در مدرسه حقانی ـ طبق اساسنامهای که آیتالله بهشتی نوشته بود ـ 16 سال در 4 دوره بود. این 4 دوره عبارت بود از سه سال دوره مقدمات، پنج سال دوره سطح، شش سال دوره درس خارج فقه و اصول و دو سال دوره تخصصی در رشتههای مختلف اسلامی از قبیل؛ فقه، اصول، فلسفه، حدیث و تفسیر. طلاب پس از گذراندن دوره مقدمات و سطح اگر در روستا یا شهرستانی نیاز به تبلیغ بود اعزام میشدند. پنجشنبهها یادداشتهای طلابی که در دوره خارج فقه و اصول شرکت میکردند، توسط استادشان بررسی میشد و از این طریق مدرسه در جریان کار آنان قرار میگرفت.
اصلاح نظام آموزشی حوزه با یک برنامه مدوّن و منظم، با تأسیس مدرسه حقانی آغاز شد و شکل عملی به خود گرفت. پایهگذاران مدرسه حقانی نظام آموزشی سنتی حوزه را با نظام جدید تلفیق کردند و سبک نوینی در نظام آموزشی حوزه بنیان نهادند که تا آن زمان همانندی نداشت.
برای بالا بردن حسّ همکاری و مسئولیتپذیری طلاب، اردوهای دستهجمعی تشکیل میشد و روزهای جمعه به جمکران میرفتند. آیتالله بهشتی مخالف تنبلی، تنآسایی و حجرهنشینی طلبه بود. اقدام دیگر آیتالله قدوسی سر و سامان دادن به وضع پرداخت شهریه طلّاب بود. ایشان پرداخت شهریه طلّاب را به مدرسه منتقل کردند و تمام تلاششان این بود که اولین ابزار این طلبهها که میخواهند با جامعه و اجتماع سر و کار داشته باشند ـ گذشته از تقوا ـ مناعت طبع باشد.[10]
دروس مدرسه را گروههای آموزشی زیر برنامهریزی مینمودند:
گروه اخلاق و انضباط
گروه فقه و اصول
گروه قرآن کریم
گروه ادبیات عرب
ادبیات فارسی
زبان انگلیسی و عربی
گروه ریاضی
منطق، فلسفه، کلام
گروه علوم طبیعی
دینشناسی و تاریخ ادیان
علوم انسانی «روانشناسی، اقتصاد اسلامی، تاریخ و جغرافیای اسلامی»
به این ترتیب احیای علوم فراموش شده اسلامی، تجدیدنظر در دروس و کتابهای متداول در حوزه و تدریس علوم نوین سه عامل بسیار مهم بود که این مدرسه را از دیگر مدارس حوزه علمیه قم متمایز میساخت.
همچنین به جای «سیوطی»، «مبادئ العربیه» میخواندند. به جای «رسائل»، آیتالله مشکینی «الرسائل الجدیده» را برای تدریس در مدرسه نوشتند. کتاب «لمعه» را هم خلاصه کردند. به جای «مطول» هم «مختصرالمعانی» تدریس میشد. «صرف ساده» هم اولین بار، در آن مدرسه تدریس میشد و ابتکار مدرسه حقانی بود.
آن زمان در حوزه، «قوانین الاصول» میرزای قمی تدریس میشد اما در مدرسه حقانی کتاب «اصول فقه» مظفر که خوب و جامع و روان بود برای نخستین بار تدریس گردید و پس از آن در تمام حوزه رایج شد. کتاب «المنطق» مظفر نیز در همین مدرسه تدریس شد. کتاب «بدایه» و «نهایه» هم بنا به درخواست شهید قدوسی از علامه برای تدریس در مدرسه نوشته شد و پس از چند بار تدریس در مدرسه به چاپ سپرده شد.[11]
در مدرسه دروسی مانند تفسیر قرآن، نهجالبلاغه، معارف قرآن، محاوره عربی، علم درایه، رجال و تاریخ اسلام که در حوزه رایج نبود، احیاء گردید.
برخی از اصلاحگران حوزه در آغازین سالهای تأسیس مدرسه حقانی به این نتیجه رسیده بودند که افراط در مباحثه و گسترش علم اصول، طرز تفکر طلاب را از واقعبینی در مسائل اجتماعی دور میکند و به واسطه این که حتی منطق تعقلی ارسطویی نیز به قدر کافی تحصیل و تدریس نمیشود، روش فکری طلاب بیشتر جنبه جدلی و بحثی دارد و این بزرگترین عاملی است که سبب میشود طلاب در مسائل اجتماعی واقعبینی نداشته باشند.[12]
حضرات آیات قدوسی و بهشتی به دنبال افراد شایسته برای تدریس بودند. دانش، تقوی و تعهد از شرایط لازم برای انتخاب یک استاد بود؛ اما یک شرط لازم دیگر برای استاد عدم تعارض با اندیشههای امام «ره» بود.
حضرات آیات بهشتی، قدوسی، مصباح، آذری قمی، مفتح، جنتی، خزعلی، یزدی، مقتدایی، جوادی آملی، انصاری شیرازی، احمدی میانجی، حائری تهرانی، گرامی، حائری شیرازی، شبیری زنجانی، اراکی، محمدی گیلانی، مظاهری، حسنزاده آملی، حجتی کرمانی، سیدعلی محقق داماد، معرفت، مؤمن، نوری همدانی، امین، آئینهوند اساتید این مدرسه بودند.
مدرسۀ حقاني تربيت طلاب فاضل و متدين بود که در هر پستي از پستهاي روحانيت «گويندگي، نويسندگي، استادي، مرجعيت و امام جماعت» بتوانند انجام وظيفه کنند.
مدرسه حقانی عرفِ بدون دلیل و سنتهای غلط حوزوی را شکست و راه را برای نوآوری در برخی زمینهها باز کرد و به خاطر همین در درون حوزه مخالفهایی بوجود آورد، اصلاحات نوگرایانه آموزشی و سیاسی بودن مدرسه علت عمده مخالفتها با این مدرسه بود. طلاب این مدرسه به مسائل سیاسی توجه داشتند و در حالیکه رادیو در حوزه بد شمرده میشد، طلاب مدرسه رادیو گوش میکردند و اخبار داخلی و خارجی را با رادیو و روزنامه پیگیر بودند.
حضرت امام نیز عنایتی خاص به این مدرسه داشتند که گوشهای از آن عنایت و ارتباط را از مکاتبات رمزگونه شهید قدوسی با معظمله در نجف اشرف و گزارشهای مجمل و سربسته از وضع مدرسه به ایشان میتوان فهمید، مکاتباتی که در آنها اشارات و پیامهایی از ناحیه آن پیشوای بزرگ به دستاندرکاران مدرسه میرسید و خبرهایی از آن به طلاب مدرسه درز میکرد.
نيمنگـاهی بـه فعاليتهای کنونی مـدرسـه
برای آشنایی مختصر با فعالیتهای ویژه مدرسه حقانی به برخی برنامهها و کارکردهای مدرسه که با فداکاری کادر محترم و با فعالسازی توان عظیم اساتید مدرسه و مشارکت حداکثری آنان، صورت پذیرفته است، میپردازیم.
مدرسه مبارکه منتظریه (حقانی) که با تدبیر بزرگانی چون شهید وارسته، آیتالله قدوسی و شهید مظلوم آیتالله بهشتی ، منشأ برکات عظیمی برای اسلام و نظام اسلامی بوده، در ادامه تلاش خود در طول سالهای اخیر اهداف و برنامههای ویژهای را دنبال کرده است که در بخشهای ذیل به آن اشاره میشود:
الف) اهداف
افزایش توانمندیهای علمی و مهارتی طلاب؛
آراستگی طلاب به فضیلتهای اخلاقی؛
برخورداری طلاب از بینش سیاسی ـ اجتماعی.
و …
ب) برنامهها و فعالیتها
1. بخش آموزش
1.1. آموزشهای ویژه طلاب
دوره انس با کتاب و سنت (در طول سال تحصیلی و تابستان)
اگرچه دروس اصلی و برنامه رسمی حوزه، رسالت آشنایی عمیق با متون دین و برخورد كارشناسانه با آنها را به دوش میكشد ولیكن وجود نواقصی در متون و برنامهها و طولانی بودن مقدمات، صعب العبور بودن مسیر اجتهاد از یک سو و محور نبودن اخلاق و معنویت از سوی دیگر پاسخگوی عطش جوان سرشار از احساس و تشنه معنویت که حوزه را برای ادامه تحصیل خود برگزیده است، نیست و احیاناً موجب خستگی و سرخوردگی او میشود طرح «انس با كتاب و سنت» همان شراب طهور است.
موفقيت مدرسه تنها مرهون برنامۀ آن نبود. بلکه شايد بيش از برنامه، موفقيت آن ناشي از مديريت خوب شهيد قدوسي بود.
آنچه در این طرح، جالب به نظر میرسد تأکید دستاندرکاران این طرح بر انس به جای آموزش و همچنین بهرهگیری از همه فضاهای موجود اعم از رسمی و غیر رسمی مانند حواشی کلاسهای درسی، اردوها، ایام فراغت و … میباشد.
محورهای این طرح در زمینه آموزش از قرار زیر است:
ـ تضمین روخوانی و روانخوانی قرآن كریم
ـ توان نسبی ترجمه قرآن كریم (با آشنایی با واژههای پركاربرد)
ـ توان دستیابی سریع به آیات مورد نظر (با آشنایی با ترتیب سُوَر و جایگاه آنها در قرآن)
ـ توان مراجعه به تفاسیر و استفاده از آنها
ـ كتابشناسی در سطح آشنایی با كتب مختلف شیعه در حد كتب اربعه
ـ تدریس بابهای مختلف از كتب شیعه برای تحقّق آشنایی اجمالی
محور دیگر این طرح، مؤلفه حفظ است:
ـ حفظ آیات و روایاتی كه حاوی دستورالعملهای اساسی و كلیدی در امور عقیدتی، تربیتی، سیاسی، فردی و اجتماعی میباشند.
ـ تشویق به حفظ قرآن مجید (موضوعی، ترتیبی، حفظ كل و حفظ چند جزء) با توجه به توان و استعداد طلاب
ایجاد قدرت تعلیم، آموزش و تبلیغ از دیگر محورهای طرح انس با کتاب و سنت است که بر سه پایه است: توان اداره كلاس؛ توان سخنرانی و توان نویسندگی.
برنامههای رسمی طرح با تفكیك پایهها صورت میگیرد که به عنوان نمونه برنامه پایههای دوم و چهارم ذکر میگردد:
پایه دوم
1ـ قرآن:
الف) در طول سال تحصیلی این برنامه یک ساعت در هفته انجام میگیرد و در اردوی تابستان ادامه مییابد که شامل مرور بخشهایی از تفسیر شبّر (با اولویت جزء سیام) به صورت طرح سؤال از طرف استاد و یافتن پاسخ (در تفسیر مزبور) توسط طلاب و همچنین پاسخ به سؤالات قرآنی و تفسیری طلاب میباشد.
2 ـ سنت: در این راستا در طول سال تحصیلی علاوه بر برنامه سال اول، (اساتید مدرسه با توجه به موضوعات تعیین شده در جلسات اساتید و با ارجاع به روایات، به مباحث اخلاقی میپردازند) جلسات هفتگی با موضوعات روایی برای ایشان برگزار میشود.
ب) اردوی تابستان:
ـ تبیین اجمالی فقه الحدیث و مقدمات آن
ـ خواندن متن چند باب از اصول كافی با ترجمه و جمعبندی؛
در این كلاس طلاب به چند گروه تقسیم شده و به هر گروه یكی از بابهای كتاب اصول كافی واگذار میشود. هر گروه روایات آن باب را بررسی كرده و روی ترجمه مفردات، اعراب گذاری، ترجمه روایت، عنوانگذاری حدیث و در آخر درایه الحدیث كار كرده و در هر جلسه، یك روایت را آماده کرده و به استاد تحویل میدهند. استاد هم در هر جلسه، چند حدیث را انتخاب نموده و در كلاس مورد بررسی قرار میدهند.
ـ حفظ و دوره الفیه؛
در این کلاس در هر جلسه مطالب 7 بیت از اشعار الفیه توسط طلاب ارائه میشود. سپس طلاب همان 7 بیت را برای جلسه بعد حفظ میکنند.
ـ تعیین حدیث یا احادیثی از هر باب برای حفظ نمودن
پایه چهارم:
1ـ قرآن: این برنامه که با برگزاری هفتهای یک ساعت جلسه صورت میگیرد حول مدار آشنایی با آیاتالاحکام از طُرُق زیر میباشد:
ـ تفسیر آیات الاحكام با محوریت تفسیر شبّر و ارجاع و استفاده از تفاسیر دیگر
ـ تبیین جایگاه فقه و اصول در استفاده احكام از آیات (با طرح آیات و مواجهه عملی با مسائل و ضرورتهای ایجاب كننده فقه و اصول)
2ـ سنت:
الف) طول سال تحصیلی: در طول سال تحصیلی علاوه بر برنامه مصوب مرکز حوزه ـترجمه و شرح نهجالبلاغهـ با همکاری معاونت پژوهش مدرسه، موضوعاتی برای پژوهش طلاب به همراه راهنمایی و جهتدهی آنان تعیین میگردد.
ب) در اردوی تابستان نیز پژوهشهای انجام شده تكثیر شده و در اختیار طلاب قرار میگیرد و آنها نظرات خود را در رابطه با آن یادداشت میكردند. در جلسه نقد ابتدا نویسنده توضیحات خود را بیان میکند سپس هر یك از طلاب نظرات و انتقادات خود را بیان میکنند و نویسنده دفاع میکند و استاد هم كلاس را هدایت میكند.
برخي از اصلاحگران حوزه در آغازين سالهاي تأسيس مدرسۀ حقاني به اين نتيجه رسيده بودند که افراط در مباحثه و گسترش علم اصول، طرز تفکر طلاب را از واقعبيني در مسائل اجتماعي دور ميکند
برنامههای غیر رسمی (آموزش غیر مستقیم)
در این راستا در مدرسه حقانی امور زیر دنبال شده است:
طرح شعار «ادبیات در خدمت قرآن و سنت» و تلاش برای تحقق آن با:
ـ جهت دهی كلاسهای ادبیات كاربردی به سمت قرآن و سنت با پرداختن به واژههای قرآنی و تركیب آیات و روایات و..
ـ قرار دادن توصیههای پیامبر (صلی الله علیه و آله) به امیر مؤمنان (علیه السلام)، ـ حدیث 29 از کتاب چهل حدیث امام خمینی (قدس سرّه) ـ به عنوان «منشور عبادی ـ اخلاقی مدرسه»، چاپ و تکثیر آن بین طلاب و زمینهسازی و تلاش برای عینیت بخشیدن به آن در فضای مدرسه.
ـ خرید كتابهای معتبر ادعیه و قرار دادن آنها در دسترس طلاب
ـ شكلگیری واحد «احیای سنن» و ترغیب به سنتهای مرسوم حوزهها
2.1. تقویت سنتهای ارزشمند حوزه
1.2.1. مباحثه
مسئولان و اساتید مدرسه حقانی در راستای تبیین جایگاه و اهمیت مباحثه و تثبیت فرهنگ مباحثه در مدرسه فعالیتهایی انجام میدهند که از جمله این فعالیتها تهیه فرمهای مربوط به مباحثه و توزیع آن بین طلاب است که در این فرمها از طلاب خواسته میشود که مدت مباحثه خود، زمان و مکان آن و دوستانی که با آنها مباحثه میکنند و دروسی که آن دروس را مورد مباحثه قرار میدهند را بنویسند و اگر هم مباحثه ندارند، علت و سبب آن را بنویسند که براساس اطلاعات به دست آمده، مدرسه خود را مورد ارزیابی قرار داده و برنامهریزیهای لازم را انجام دهد. از دیگر فعالیتهای ایشان در این راستا توجیه طلاب در رابطه با کیفیت مباحثه است که از جهت مدت زمان مناسب مباحثه، تعداد نفرات مناسب، نحوه شروع و پایان مباحثات دروس، تأکید به خواندن روایات در ابتدای مباحثه و تکرار درس قبل، و پیشنهاد اوقات مناسب از روز برای مباحثه، طلاب را آگاه و روشن کنند. که این کار از طریق چاپ و توزیع جزوات به همراه توضیحات مسئولین امر در مدرسه صورت میگیرد. از دیگر مواردی که ایشان توجه طلاب را بدان معطوف میدارند، اخلاق مباحثه و سعی در شناساندن موانع اخلاقی شکلگیری و یا ثبات و یا بهرهبرداری مناسب از یک مباحثه است.
2.2.1. تربیت مدرّس در ضمن تحصیل
طلاب از پایه 3 در فرآیند مناسبی برای تدریس «صرف» در پایه 6 آماده میگردند.
مدرسه علمیه حقانی بر آن شد تا با اجرای طرحی با عنوان «تربیت مدرّس » این خلأ را جبران نماید که این امر علاوه بر غنیسازی بنیه علمی طلاب و ایجاد شور و نشاط علمی در سطح مدرسه موجب تربیت روشمند استاد با استفاده از شیوهها و مهارتهای نوین در کنار تجربیات گذشتگان میشود.
این طرح متشکل از چهار مرحله است: 1. مقدمه استادیاری (بررسی و حل تمارین صرف و نحو پایه اول توسط طلاب پایه سوم)؛ 2. استادیاری (تدریس كتب كمك صرفی مانند: «شرح امثله» و «صرف میر» توسط طلاب پایه چهارم)؛ 3. مقدمه استادی (کارگاههای علمی و مهارتی برای طلاب پایه پنجم كه در سالهای قبل در طرح بررسی تمارین صرف و نحو و تدریس كتب كمك صرفی شركت داشته و طرح را با موفقیت به اتمام رساندهاند)؛ 4. استادی (در این مرحله طلابی كه در مرحله قبل برگزیده شدهاند و در حال تحصیل در پایه ششم میباشند، مشغول به تدریس میشوند که بدین منظور طلاب ورودی پایه اول به گروههای چند نفری تقسیم میشوند و این کلاسها مورد نظارت مستمر اساتید و مسئولان مدرسه میباشد و همچنین با برگزاری جلسات ویژه در امر تدریس این طلبههای برگزیده، یاری میشوند.)
3.1. پرهیز از ارزشیابی نمره محور و انجام ارزیابی توصیفی و انجام امتحانات شفاهی متناوب.
در آخر به سراغ بحث ارزیابی و سنجش میرویم. میدانیم که در هر نظام آموزشی، ارزیابی، با اهداف مهمی وجود دارد که مدرسه حقانی صاحب نوآوریهایی در این زمینه است که از کلام حجتالاسلام حسینی متولی از مدرسین این مدرسه به آن میپردازیم: «معمولاً امتحانات کتبی گویای نقاط قوت و ضعف دانشپژوه نیست و کاملاً مجمل است و صرفاً نمرهای داده میشود و طبیعتاً امتحان شفاهی این قابلیت را دارد که گویاتر باشد. مدرسه حقانی به شکل خاص روی این زمینه کار کرده و نوآوریهایی دارد که مورد تحسین اساتید مختلف و بزرگان واقع شده است.
اولین مطلبی که خیلی حائز اهمیت است اینکه یک توجیه و فرهنگسازی در مدرسه به وجود آمد که امتحان از یک امر اجباری و غیر دلپسند و غیر جذاب به امری مطلوب و قابل استقبال در نظر دانشپژوهان تبدیل شده است. در یازدهم و دوازدهم آبانماه که به طور متمرکز از کل طلاب مدرسه امتحانات شفاهی گرفته شد و بیش از نود درصد طلاب حضور داشتند، در آخر یک برگه ارزیابی به هر طلبه برای ارزیابی نحوه برگزاری امتحانات داده شد و جالب اینکه بیش از 93 درصد نظرات در مورد امتحانات عالی یا خوب بود و توصیفات بسیاری در تحسین و تقدیر و تشکر از این آزمون نوشته بودند که نمونههایی از آنها چنین است: «عالی بود، عامل محرکی است جهت بهتر خواندن دروس»، «عالی بود، نیاز شدید به این ارزیابی بوده و هست»، «خوب بود، از راهنماییهای خوب اساتید بهرهمند شدیم.» و … که چنین نگاهی از سوی دانشپژوهان نسبت به امتحانات برای من بینظیر بود. که البته مقدمه آن برگزاری جلسات توجیهی و مهمتر از آن واردِ کار شدنِ عموم اساتید و نیز انجام تبلیغاتی در سطح مدرسه برای برجستهسازی و توجیه اهداف امتحان بود.
مطلب دوم که خود یک نوآوری در سطح مدارس است اینکه ترتیبی داده شد دو استاد در جلسه حضور داشته باشند و برای امتحان و ارزیابی هر طلبه نیم ساعت اختصاص داده شد و نکته بعد اینکه در همان جلسه پس از امتحان دو استاد با هم مشورت کرده و نتیجه ارزیابی را به شکل توصیفی به طلبه منتقل کردند و توصیهها و گفتگو با او انجام شد که حکم یک مشاوره برای هر طلبه بود و فرمهایی به اساتید داده شده بود که نظرات مشورتی و جمعبندی شده خود را در مورد ابعاد مختلف درسی طلبه در آن وارد کنند و نقاط قوت و ضعف را بیان کرده و به عنوان یک کارشناس علت آن را نیز مطرح کنند و نظرات ایشان علاوه بر انتقال به طلبه، توسط این فرمها ثبت میگردید.
نوآوری دیگر اینکه توسط فرمی از طلبه خواسته شده بود که هنگام مشورت اساتید با هم، او نیز نظرش را نسبت به وضع امتحان خود بیان کند و جالب است که اکثر موارد این نظرات با نظرات اساتید هماهنگ بود و طلبه طی امتحان خودش میفهمید که مثلاً در فقه، در تطبیق قواعد بر فروع ضعف دارد. کار بعدی این بود که با فاصله کمی از امتحان (کمتر از یک هفته) کارنامهای به طلاب داده میشد که در بخشی از آن نظرات توصیفی آمده بود و میانگین نمرات کلاس در هر یک از ریزنمرات و نمره طلبه به شکل مقایسه با نمره میانگین مجموعه طلاب مدرسه، آمده بود.
کار بسیار مهم دیگر جمعبندی اساتید پایهها بعد از امتحان بر اساس کارنامهها است. و در واقع فایدهاش این بود که نسبت به رفع نقاط ضعف تصمیمگیری و برنامهریزی میشد.
یک کار استثنائی و فوقالعاده دیگر تصمیمگیری و برنامهریزیهای خاص درباره افراد ضعیفتر میباشد.»
2. بخش پژوهش
1.2. تعریف مهارتهای لازم تحصیلی ـ پژوهشی و تعبیه هر یک از آنها در پایهای و تبدیل به مهارت ساختن آن.
مدرسه حقانی با رویکرد زمینهسازی برای تحقق مهارتهای پژوهشی برنامههایی را برای پایههای یک تا چهار طراحی کرده است که به عنوان نمونه پایههای اول و سوم آورده میشود:
الف) برنامههای مهارتی پایه اول:
در این پایه چند سری جلسات در راستای تقویت مهارتهای پژوهشی طلاب در مدرسه برگزار میگردد. اولین دسته، جلساتی که به آشنایی با مفهوم پژوهش و تبیین ارتباط پژوهش و آموزش در تحصیلات حوزوی پرداخته میشود. دسته دومِ کلاسها که حول محور آشنایی با روش پژوهش است شامل کارگاههای آموزش فیشنویسی، کلاسهای آشنایی با مراحل پژوهش و کارگاه معجمشناسی لغت و کلاس منبعشناسی کتب درسی میباشد.
دسته سوم تحت عنوان مدیریت تحصیلی است که در بردارنده کلاسهای زیر است؛ 1ـ کلاسهای آموزش برنامهریزی تحصیلی حاوی زمانبندی تحصیلی و مطالعاتی، روش فعال گوش دادن و آموزش روش مباحثه. 2ـ جلسات آموزش مدیریت حافظه روشهای تقویت حافظه، ترسیم درخت حافظه، تکنیکهای مرور و روش انتقال از حافظه کوتاه مدت به بلند مدت.
و دسته آخر، جلساتِ جایگاه سلامت و بهداشت جسمی ـ روانی در تحصیل و پژوهش میباشد.
ج) برنامههای مهارتی پایه سوم:
برنامه مهارتی این پایه از جلسات و فعالیتهای زیر تشکیل شده است:
ـ جلسه آموزش گونههای سؤال؛
ـ برگزاری جلسه کتابشناسی و کتابخانهشناسی؛
ـ برگزاری کارگاه شرحنویسی بر احادیث و ادعیه؛
ـ کلاسهای منبعشناسی روایی، تفسیری و منطق؛
2.2. برگزاری اردوی نقد و بررسی پژوهشها
این فعالیت که تفصیل آن در طرح انس با کتاب و سنت آمد، موجب احراز چندین رتبه در اولین اجلاسیه معاونتهای پژوهشی مدارس گردید.
قرار دادن توصيههاي پيامبر (صلي الله عليه و آله) به امير مؤمنان (عليه السلام)، ـ حديث 29 از کتاب چهل حديث امام خميني (قدس سرّه) ـ به عنوان «منشور عبادي ـ اخلاقي مدرسه»، چاپ و تکثير آن بين طلاب و زمينهسازي و تلاش براي عينيت بخشيدن به آن در فضاي مدرسه.
3. برنامههای فرهنگی ـ تربیتی
2.3. معرفی و تقویت زی طلبگی با برنامه هماهنگ.
ـ جلسات هفتگی اخلاق برگزار میگردد.
ـ حضور اساتید در حجرات، مدرسه و اردوها در جهت آموزش عملی
ـ جلسات مختلفی با محوریت متون اخلاقی در مدرسه برگزار میگردد همانند: 1. حدیثخوانی، 2. منیهالمرید، 3. چهل حدیث حضرت امام .
ـ نظم؛ توسط کلاسهای مدیریت زمان و …
ـ تلبّس به لباس مقدس روحانیت؛ هر ساله طلاب مدرسه با فرآیند خاصی که حدود یک ماه به طول میانجامد برای معمم شدن آماده میشوند. شایان ذکر است در طی 6 سال حدود 120 نفر در مدرسه معمم گردیدهاند.
ـ اهتمام به برنامههای عبادی و سنن؛ جهت تقویت روحیه معنوی، واحد احیاء سنن در بسیج راهاندازی شد که اهتمام به امور عبادی مثل نماز اول وقت، نماز جماعت، روزه مستحبی و … فرهنگسازی شود و این فعالیتها جلوههای ویژهای در فضای مدرسه ایجاد کرده است.
ـ اعتکاف؛ یکی از مراسم پر اثر و معنویتافزا، اعتکاف مخصوص طلاب مدرسه حقانی در فضای ملکوتی مسجد جامع قم میباشد که هر ساله حال و هوای خاصی ایجاد مینماید و به حق آثار آن تا ماهها باقی میماند.
4. مهارتهای تبلیغ و مدیریت فرهنگی
برنامههای این طرح در دو سویه آموزشی و مهارتی صورت میگیرد، در مرحله آموزش، دورههای كوتاه مدتِ 10 جلسهای برای طلاب پایه چهار و پنج، در اردیبهشت ماه، با موضوعات روش كلاسداری، شیوههای ارتباط با جوان و نوجوان، روش بیان احكام شرعی و آشنایی با فعالیتهای فرهنگی و همچنین دورههای تكمیلی در اردوی تابستان، با موضوعات روشهای مختلف تدریس، مقدمات تبلیغ (مخاطب شناسی، فن بیان و …)، مدیریت فعالیتهای فرهنگی و روش گردآوری و تنظیم مطلب برگزار میگردد.
در کلاسهای مخاطبشناسی تبلیغ، که دو جلسه در هفته برگزار میشود، استاد با تقسیم ویژگیهای مخاطبان تبلیغ به ویژگیهای سنی، فرهنگی، اقلیمی و … به تبیین هریک از آنها پرداختند.
در کلاسهای روزانه مدیریت فرهنگی، استاد به تبیین اهداف فعالیتهای تبلیغی، فرهنگی پرداخته و قالبها و روشهای متعدد را جهت تحقق این هدف، توضیح میدهد و بخش مهارتی نیز از قسمتهای زیر تشکیل شده است که عمدتاً مربوط به اردوی تابستان است:
ـ تهیه مطالب و آماده نمودن سخنرانیهای كوتاه (3 تا 5 دقیقهای) زیر نظر استاد که در این مرحله، طلاب سخنرانیهای كوتاه خود را در قالب یك مسئله و یك روایت به صورت مكتوب آماده میكنند سپس در حضور استاد و دیگر طلاب آن را اجرا نموده و مورد نقد و بررسی سایر طلاب و استاد قرار گرفته و رفع اشكال میشود.
ـ طلاب پایه چهارم و پنجم پس از آماده نمودن مطالب و تمرین در حضور استاد، با هماهنگی به عمل آمده، در مساجد شهر حاضر شده و بین نماز مغرب و عشا سخنرانی مینمایند. سخنرانیها 3 دقیقهای است و از دو بخش مسئله شرعی و روایت تشکیل میشود؛ توضیح مسئله شرعی و ترجمه و توضیح روایت با بیان چند مثال .
ـ تمرین منبر و سخنرانی كامل (با مقدمه و ذكر توسل به اهل بیت (علیهم السلام) و..) که ویژه طلاب پایه ششم است كه دورههای قبلی را گذرانده باشند.
در پایان از آقایان واحدی، مدیر مدرسه و حسینی متولی، از اساتید مدرسه که ما را در این امر یاری کردند، تشکر مینمائیم.
پینوشتها:
[1]. کتاب تاریخ شفاهی مدرسه حقانی، ص 47، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی
[2]. همان، ص56
[3]. همان، ص56
[4]. همان، ص 59
[5]. همان، ص101
[6]. همان، ص61
[7]. همان، ص69
[8]. همان، ص70
[9]. همان، ص76
[10]. همان، ص 109
[11]. همان، ص113
[12]. همان، ص 114.