
خوشتر آن باشد که سر دلبران
گفته آید در حدیث دیگران[1]
القدري مثل الغدير را تدوين کند که اگر همه علماي راسخ با هم جمع شوند نميتوانند نظيرش را تأليف کنند.
(عراق/ 1375/ علاء الدين خروفه)[2]
الغدير شما در زمان مناسبي به دستم رسيد، زيرا من هم اکنون سرگرم تحقيق و تأليف در بخشهايى از مسائل اسلامى هستم. از اين رو براى من بسيار اهميت دارد که اصول اساسى و آراى درست شيعه اثناعشرى در برابرم روشن و مستند قرار داشته باشد. تا ديگر بار، همچون فلان و فلان و ديگر نويسندگان تازهکار، درباره شيعه، شتابزده دچار لغزش نشوم.
(دکتر محمد غلاب)[3]
الغدير بسياري از اوهام و تخيلات را از بين برد و حقايق بسياري که ما بدان جاهل بوديم را براي ما آشکار ساخت لازم بود که اين رويداد، روى دهد و ما را با حقايق آشنا سازد، تا از نو پايههاى افکار و اعتقادات خود را بر مبناى آن استوار سازيم و از اصل ماجرا و ماوقع آگاه گرديم.
(حلب/ 1952/ شيخ محمد سعيد دحدوح)[4]
علامه اميني فردي متعصب نيست و از روي هوا و هوس چيزي نميگويد. بلکه او مرد عالمي است که علم خود را در راه محبت علي و پيروان او قرار داده است. همچنين نوع گفتوگوها و طرح مباحث از سوي ايشان بر اساس اصل امانتداري و به دور از شتابزدگي و احساسات است.
(قاهره/ 1952/ محمد غني عبدالحسن)
دائرهالمعارف الغدير چهره شيعه را بر اساس منابع متقن و غيرمحرف نشان ميدهد.تصوير صحيحي که بايد اهل سنت از شيعه داشته باشد.اين کتاب باعث اتحاد صفوف مسلمين و تقريب ميان ايشان خواهد بود.
(قاهره/ 1952/ عادل غضبان)
شايسته است کتاب الغدير و بحثهايي که در آن وجود دارد به اطلاع همه مسلمانان برسد تا معلوم شود که چه مقدار از حقايق
پنهان شده و چه مقدار کوتاهي از مورخان سر زده است.
حلب/ 1953/ عبدالرحمن الکيالي)
کتاب الغدير مجموعه نادري در علوم و فنون مختلف چون تاريخ و تراجم و باغ روح افزا و سحرانگيزي است که ظرافتهاي ادبي در آن به خوبي مشاهده ميشود. و اصلا بايد گفت که اين کتاب بالاتر از اينها است يعني يک دائره المعارف ارزشمند است.
(بغداد/ المحامي توفيق الفکيکي)
به خدا سوگند! اگر براي شيعه در قرن چهاردهم هجري نميبود جز اميني بزرگ و الغديرش و مرحوم
سيد محسن اميـن و اعيـان الشيعـهاش و علامه کبير شيخ آقابزرگ و الذريعهاش در نظر خردمنـدان،
همين مردان دين براي خدمت به علم، اجتماع و هدايت افکار کافي بودند.
(استاد يوسف اسعد داغر)[5]
پينوشتها:
[1]. برگرفته از جلد اول موسوعه الغدير،ج 1، ص 296 تا 306
[2]. فارغالتحصيل دانشگاه الازهر مصر و از قضات محاکم شرعي عراق
[3]. فيلسوف مصرى و استاد دانشگاه الازهر
[4]. روحانى نويسنده و امام جمعه حلب
[5]. دانشمند مسيحي